درباره فعالیتهای حسین امیرعبداللهیان در موضوع جنگ غزه
خطای دیپلماتیک
موضعگیریها و سفرهای حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دولت سیزدهم، در زمینه جنگ غزه بیسابقه و بسیار زیاد بوده است؛ بهطوریکه او در برخی روزها چندین دیدار، گفتوگو و تماس در این زمینه برقرار کرده و به بسیاری از کشورهای منطقه سفر کرده است. علاوه بر آنکه این میزان از فعالیت در زمینه یک موضوع منطقهای که هرچند جزء اصول دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران قلمداد میشود ولی بهطور غیرمستقیم در حوزه منافع و امنیت ملی ایران قرار میگیرد و تحرکات و فعالیتهای حسین امیرعبداللهیان در این زمینه همپایه طرفهای درگیر چون آمریکا و اسرائیل بوده و کشورهایی همچون قطر و ترکیه نیز که از روابط نزدیکتری با حماس برخوردارند و رهبران این گروه فلسطینی در این دو کشور حضور دارند، فعالیت دیپلماتیک کمتری از امیرعبداللهیان داشتهاند. در نگاه اول شاید این میزان از حضور منطقهای به نظر سودمند و مؤثر به نظر آید اما وقتی این فعالیتها بدون هدف مشخص و تاثیرگذاری لازم و همراه با خطا صورت بگیرد، میتواند مورد نقد نیز قرار بگیرد. جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اینکه برخلاف قطر و ترکیه دارای روابط ایدئولوژیک و راهبردی با گروه حماس نیست و حتی در برهه جنگ سوریه، این گروه در مقام مخالفت با مواضع ایران و همراهی با قطر و ترکیه از سرنگونی دولت بشار اسد حمایت میکرد، به دلیل عدم برخورداری کانال ارتباطی با رژیم صهیونیستی در زمینه برقراری آتشبس موقت نتوانست نقش دستاولی برعهده بگیرد و این قطر بود که واسطه اصلی گفتوگوی میان حماس و اسرائیل شد و امتیاز دیپلماتیک برقراری این آتشبس کوتاه را در عرصه بینالمللی به نام خود ثبت کرد. در واقع ایران نتوانست حتی در زمینه کاهش تنش در غزه و کاهش حملات اسرائیل به این منطقه، اثرگذاری عملی مستقیمی داشته باشد.
حسین امیرعبداللهیان در تازهترین موضعگیری از اشتراکنظر جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل در مخالفت با طرح دودولتی سخن گفته است؛ هرچند در ظاهر امر این سخن نادرستی به نظر نمیرسد و نشانگر کارشکنی عملی رژیم صهیونیستی در تشکیل کشور مستقل فلسطینی و از سوی دیگر موضع جمهوری اسلامی ایران در دفاع از تشکیل یک کشور فلسطینی در تمامی سرزمینها، از نهر تا بحر است، اما در واقع این سخن نپخته دیپلماتیک است که به تقویت موضع تلآویو و تضعیف گفتمان رسمی جمهوری اسلامی منجر میشود. نخست آنکه اسرائیل دستکم در مواضع رسمی نهتنها هرگز طرح دودولتی را نفی نکرده، بلکه با امضای قرارداد اسلو و همچنین طرح معامله قرن پیشنهادی ترامپ این موضوع را دستکم در حرف پذیرفته است و نسبت دادن این مخالفت به اسرائیل در واقع یک گام به نفع افراطیهای اسرائیلی که بهطور کامل با تشکیل دولت فلسطینی مخالف هستند، خواهد بود. در مورد موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران نیز باید دانست که ایران هرچند در موضعگیریها و سخنرانیهای عموماً داخلی مقامات سیاسی و مذهبی از نفی اسرائیل و تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی که شامل همه ساکنین اعم از هر مذهب و نژادی میشود، سخن گفته اما در مواضع دیپلماتیک بهویژه آرای حقوقی در مجمع عمومی سازمان ملل و سایر مجامع بینالمللی به متون حقوقی که طرح دودولتی را بهعنوان راهحل مطرح میکنند، رای مثبت داده است. با این تفاصیل این موضعگیری را باید جزء معدود مواردی دانست که وزیر امورخارجه ایران که سخنگوی رسمی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است، اینچنین صریح برخلاف آرای رسمی ایران موضعگیری کرده است و در عین حال بهصورت غیرمعمول و شبههبرانگیزی از اشتراک نظر ایران و اسرائیل سخن گفته است.
وزیر امورخارجه نباید به موضوعات غیررسمی بپردازد
کوروش احمدی، دیپلمات پیشین وزارت امور خارجه و کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با روزنامه هممیهن گفت: «اینطور صحبت کردن یکطور برخورد تأییدآمیز تلقی میشود؛ یعنی ممکن است بعضی این را برخوردی تأییدآمیز با نظری که جناح افراطی در اسرائیل دارد، در مورد طرح دودولتی قلمداد کنند، چون جریان راست افراطی بهصورت غیررسمی در اسرائیل معتقد به دو کشور نیست و در عمل معتقد است که یک کشور باید وجود داشته باشد و تمام آن یک کشور هم یک کشور یهودی و متعلق به اسرائیل باشد ولاغیر و فلسطینیها حقی در این فلسطین تاریخی یعنی از رود تا دریا، نهر تا بحر، ندارند و به حذف تدریجی فلسطینیها از این منطقه جغرافیایی اعتقاد دارند.»
احمدی در تشریح طرح صهیونیستهای افراطی گفت: «حذف تدریجی فلسطینیها از این منطقه جغرافیایی هم به این شکل که همیشه تحت فشار شدید باشند و برعکس اسرائیلیها و یهودیها هیچگونه حقوق شهروندی و حقوق مدنی و ملی و سیاسی نداشته باشند تا اینکه نهایتاً به تحلیل بروند و حذف شوند. اینکه گفته شود اسرائیل هم به یک کشور باور دارد، این شاید بیانی نباشد که با مواضع ایران و مواضع کشورهای اسلامی تطابق داشته باشد و به نحو تأییدآمیزی از این موضوع یاد کردن تلقی میشود و واقعاً جای تعجب دارد. ایران طبیعتاً نظر خودش را دارد و بارها هم اعلام شده و کلاً متفاوت آنچیزی است که راستگرایان افراطی اسرائیل به آن اعتقاد دارند و این دو موضع را در یک مقوله قرار دادن و به نحو تأییدآمیزی مطرح کردن یا حداقل به شکلی که این تلقی تأییدآمیز از آن بشود، از زبان یک وزیر خارجه واقعاً جای تعجب دارد.»
این دیپلمات پیشین وزارت امور خارجه در تشریح طرح دودولتی گفت: «ایده دو دولت و دو کشور به قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی در سال ۱۹۴۸ برمیگردد که فلسطین را به یک کشور عربی فلسطینی و یک کشور یهودی اسرائیلی تقسیم کرد اما جوامع بینالمللی بهطور مشخص با زبان جدید از سال ۲۰۰۲ روی ایده دو دولت کار کردهاند و حتی در شورای امنیت هم مطرح شد و کراراً و همیشه در همه مجامع بینالمللی اعم از شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل و جدا از آن، در سایر جوامع بینالمللی، مثل جنبش عدم تعهد که ایران هم یک دوره سهساله رئیس آن بوده و در کنفرانس عمومی در سازمان همکاری اسلامی و در گروهبندیهای منطقهای مانند مواضع سیاسی آسهآن و کشورهای آمریکای لاتین این ایده همیشه مطرح شده و تعدادی از این سازمانها را هم ما همیشه عضوشان بودیم از جمله در جنبش عدم تعهد و سازمان همکاری اسلامی و سازمان ملل ایران رای مثبت به قطعنامههایی که ایده دودولتی در آن درج شده داده و رای مثبت ایران به قطعنامه اخیر در مجمع عمومی سازمان ملل که پیشنهاد اردن بود، امر تازهای نیست و همیشه آرای ایران اینگونه بوده؛ یعنی همیشه در قطعنامههای مجمع عمومی و در کمیته ۴ که عضو بودیم، فرمول دو کشور مطرح شده و مورد تاکید قرار گرفته و ما هم همیشه عضو بودیم و همیشه هم رای مثبت به این قطعنامهها دادهایم و هیچوقت هم توضیح رای ندادیم که ما با این فرمولبندی مخالفیم یا حق تحفظ هیچوقت نداشتیم که با این فرمول مخالفیم. تنها حق تحفظ که ایران داشته است در مورد شناسایی اسرائیل بهطور کلی است که در گزارش کمیته اعتبارنامهها به مجمع عمومی سازمان ملل، هر سال ایران در اوایل مجمع یک تحفظ داشته که ما موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم ولی از اینکه بگذریم در مورد هیچکدام از این قطعنامههایی که فرمول دو کشور در آنها درج شده که ما به همهشان رای مثبت دادیم، هیچوقت از حق تحفظ استفاده نکردیم.»
احمدی در مورد قطعنامه اخیر در مجمع عمومی سازمان ملل نیز گفت: «در این قطعنامه هم تحفظ ندادیم و در مورد بیانیهای که در سازمان همکاری کشورهای اسلامی تصویب شد، در متن بیانیه تحفظ عراق است و در یک موردی، تحفظ تونس است. تحفظ عراق در مورد طرح دو کشور است چون با یک قانون مجلس عراق مغایرت پیدا میکند ولی تحفظ ایران نیست، البته شفاهاً گفته شده که ایران نامهای به دبیرخانه سازمان همکاری اسلامی نوشته و تحفظ خودش را اعلام کرده ولی نمیدانم آیا این در جایی به صورت رسمی انعکاس پیدا کرده یا نه؟ این یک موضعی است که همه جا در حضور ایران مطرح بوده و اجماع بینالمللی در موردش وجود دارد یعنی هیچ کشوری اعم از اسلامی و عربی و غیراسلامی و غیرعربی، هیچوقت تحفظی در این مورد نداشته و هیچ ملاحظهای در این مورد نداشته است. کشور اسرائیل هم رسماً آن فرمول دو کشور را رد نمیکند ولی در عمل به آن اصلاً اعتقاد ندارد. در معامله قرن که ترامپ در سال 2018 مطرح کرد در آن هم حتی فرمول دو کشور آمده؛ البته میگوید به شکل واقعبینانه که در واقع انعکاس همان نظرات جریان راست افراطی اسرائیل است. ولی حتی به طور رسمی در معامله قرن هم این ایده دوکشوری آمده و بهطور رسمی مورد تایید اسرائیل هم هست اینکه به طور تلویحی راست افراطی اسرائیل قبول ندارد و در جهت تخریب این فکر و ایده عمل میکند، حرف درستی است ولی این مخالفت رسمیت پیدا نکرده است و وزیر خارجه که یک مقام رسمی و حقوقی است، قاعدتاً نباید به چیزی که مورد قبول ایران نیست و مورد قبول راست افراطی اسرائیل است و رسمیت هم نداشته، بپردازد.»