اندیشکدهها
تغییرات اقلیمی و بیثباتی در خاورمیانه
تغییرات اقلیمی و بیثباتی در خاورمیانه
خاورمیانه در دهههای گذشته از بیثباتی بلندمدت رنج برده است و فجایع مربوط به اقلیم، رنجهای موجود را تشدید میکند. مروی داوودی، پژوهشگر مرکز خاورمیانه کارنگی و استاد روابط بینالملل دانشگاه جورج تاون، در مقالهای که در این باره نوشته است، میگوید ایالات متحده و شرکایش باید در کمک به منطقه، تلاشها برای کاهش و مهار این مسئله را در مرکزیت قرار دهند. مقاله داوودی، چهاردهمین مقاله در مجموعه «مدیریت آشوب جهانی» است که به بررسی روشهای ترویج روابط پایدار و با منفعت متقابل در میان قدرتهای بزرگ میپردازد، روابطی که بهنوبهخود میتوانند بنیانهای اساسی همکاری بیشتر را در مواجهه با چالشهای فوری جهانی و منطقهای ارائه کنند.
منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، خانه بیش از ۱۶ میلیون پناهجو و آوارگان داخلی است، ناشی از دههها درگیری و بیثباتی. سازمان ملل متحد هم تخمین میزند که حدود هفده میلیون نفر در این منطقه، نیازمند کمکهای بشردوستانه هستند. همزمان، این منطقه یکی از آسیبپذیرترین مناطق جهان در مقابل آثار زیانآور تغییرات اقلیمی است. این منطقه شاهد 2/0 درجه سانتیگراد (36/0درجه فارنهایت) گرمایش در فاصله بین سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۰ بوده است و شتاب گرمایش در حال تشدید است. فجایع مربوط به اقلیم، از قبیل خشکسالیها، بیابانزاییهای فزاینده، برداشت محصول روبهکاهش، آوارگی جمعیتها از مناطق ساحلی دارای ارتفاع کم از سطح دریا و طوفانهای شنی و ریزگردی که در حال بدترشدن هستند، همین حالا هم در حال تهدید امنیت بشری در منطقه هستند و در نتیجه احتمال خشونت در جریان تقلا برای دسترسی به منابع را بالا میبرند.
مروی داوودی میگوید، برای ایالات متحده و شرکای بینالمللیاش اهمیت حیاتی دارد که متوجه فعلوانفعال متقابل بیثباتی و تغییرات اقلیمی باشند، فعلوانفعالی که «ساختارهای قدرت، سیاستهای تکتک دولتها و مذاکرات بین کشورها (یا اغلب فقدان چنین مذاکراتی» روی آن اثر میگذارد. بهطور خاص، تبدیل دسترسی آب به سلاح، مسئلهای در این منطقه است. خالیشدن منابع آب زیرزمینی که هم سوءمدیریت و هم خشکسالی به آنها فشار آورده است، هم به دولتها و هم به بازیگران غیردولتی اجازه میدهد از دسترسی به آب استفاده کنند «تا در دوران صلح روی یک جمعیت سلطه و مشروعیت ایجاد کنند و در دوران جنگ، از آن بهعنوان ابزاری تهاجمی و دفاعی استفاده کنند.»
هزینهای که این سوءاستفاده از منابع طبیعی برای امنیت بشری دارد، بالاست؛ برای مثال در یمن، کمبود فعلی آب، با محاصرههایی که به رهبری عربستان سعودی انجام شدند، تشدید شد و منجر به نمونههایی از بالاترین آمارها از مرگومیر ناشی از وبا در جهان، در فاصله بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ شد. در عراق، داعش آسانتر میتوانست از مناطقی که خشکسالی را تجربه میکردند، جذب نیرو کند، درحالیکه ترکیه از قطعکردن آب در شمال شرق سوریه برای درهمکوبیدن خودمختاری روبهگسترش کردها استفاده کرد.
داوودی به چهار چالش ترکیبی در مقابل سازگاری موفق اقلیمی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا اشاره میکند: سوءمدیریت آثار تغییرات اقلیمی توسط دولتها، مدیریت منابع فرامرزی، شهریسازی و مهاجرت و در آخر، نابرابری اقتصادی منطقهای. داوودی میگوید برای حفاظت از امنیت بشری، باید به همه اینها رسیدگی شود و ایالات متحده «تعداد قابلتوجهی راهبرد در اختیار دارد، شامل اولویتدادن به اشتراکگذاری دادههای مربوط به اقدامات مربوط به اقلیم و کمکها در حوزه توسعه، استفاده از اهرم روابط با متحدان برای محافظت از آسیبپذیرترین گروهها، کاهش اثرات بیثباتی و بهکارگیری سازمانهای بینالمللی برای پرورش هنجارهای مربوط به حفاظت از منابع.»
داوودی مینویسد: «در خاورمیانه، جایی که درگیریها معمولاً مکرر و طولانی هستند، اولویتدادن به اقدامات مربوط به سازگاری با اقلیم ممکن است سخت از کار دربیاید؛ اما ناکامی در چنین کاری میتواند چشماندازهای آینده ثبات کلی را تضعیف کند.»