| کد مطلب: ۹۵۶۲

اندیشکده‌ها

سناریو‌های پیش روی بحران غزه

Strategic Council on Foreign Relations

سناریو‌های پیش روی بحران غزه

جنگ پدیده مطلوبی نیست و به‌ویژه زمانی که سطح تلفات غیرنظامیان در آن بالا باشد، لازم است تلاش‌ها برای پایان آن هر چه زودتر آغاز شود. در مورد راه‌حل‌های کمک‌کننده برای پایان این جنگ باید گفت؛ هرچند ارائه تحلیل قطعی در این مورد کار آسانی نیست و تا حد زیادی به شیوه تداوم جنگ، طرح‌های ارائه‌شده از سوی کشورهای میانجی و میزان مداخله قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در جنگ بستگی دارد، اما به نظر می‌رسد چند سناریوی ممکن در این زمینه وجود دارد:
سناریوی نخست؛ تداوم جنگ تا نابودی و شکست کامل یکی از طرف‌هاست. در قالب این سناریو جنگ از حالت دوجانبه بین حماس و رژیم صهیونیستی خارج می‌شود و همچون مدل جنگ جهانی اول و دوم به سمت یارگیری منطقه‌ای و بین‌المللی حرکت می‌کند. افزایش طرف‌های درگیر در این جنگ قطعاً سطح ویرانی و تلفات انسانی را برای هر دو طرف به طرز وحشتناکی افزایش خواهد داد و ممکن است به واسطه فعال نمودن و تشدید رقابت‌ها و خصومت‌های دیرینه و نهفته در منطقه غرب آسیا، به یک جنگ فرسایشی و پرهزینه برای همه طرف‌های درگیر تبدیل شود. نتیجه این جنگ جهانی جدید در نهایت شکل‌گیری یک توافق صلح جدید به نفع جبهه غالب و ایجاد تحولی اساسی در نقشه و ژئوپلیتیک منطقه است. همانگونه که مواضع و رویه محور مقاومت، آمریکا و اروپا هم نشان می‌دهد، این سناریو به دلیل هزینه‌های بالای آن برای کشورهای منطقه و قدرت‌های جهانی و نامعلوم بودن نتایج آن احتمال وقوع اندکی دارد لذا همه می‌کوشند تا حد امکان از گسترده شدن دامنه جنگ و رویارویی قدرت‌های مطرح با یکدیگر خودداری کنند.
سناریوی دوم؛ اوکراینیزه شدن جنگ رژیم صهیونیستی و حماس است؛ یعنی همچون مدل جنگ اوکراین هیچ کشوری در حمایت از طرف‌های درگیر به‌طور مستقیم وارد جنگ نمی‌شود، اما به‌طور مخفیانه یا آشکار به حمایت مالی، اطلاعاتی، نظامی و لجستیکی از یکی از طرف‌ها می‌پردازند. این سناریو نسبت به سناریوی نخست احتمال وقوع بیشتری دارد، اما با توجه به تاثیر آن بر فرسایشی شدن جنگ و افزایش هزینه‌های آن، گزینه مطلوبی برای قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی نیست و تلاش برای اجتناب از آن انجام می‌شود.
سناریوی سوم؛ پذیرش طرح‌های صلح ارائه‌شده از سوی کشورهای مختلف از جمله آمریکا و روسیه و سازمان‌هایی همچون سازمان همکاری اسلامی است که معمولاً این طرح‌ها به دلیل جانبدارانه بودن، از سوی یکی از طرف‌ها مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد و ضمانت اجرایی کافی ندارد.
سناریوی چهارم؛ رها کردن حماس و رژیم صهیونیستی به حال خود برای ادامه جنگ در حد توان دو طرف است؛ هدف این سناریو که تاحدودی در یک هفته اخیر اجرایی شده است، بیشتر اعاده حیثیت و جبران ضربه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی است که با آن همه ادعایی که در حوزه قدرت برتر نظامی و اطلاعاتی منطقه داشت، اینگونه توسط یک گروه شبه‌نظامی مورد حمله غافلگیرانه قرار گرفت و خسارات و کشته‌های بسیاری روی دستش ماند. البته در قالب این سناریو نیز ممکن است کمک‌های بعضاً غیر مستقیم در حوزه‌های مختلف از سوی کشورهای طرفدار دو طرف صورت بگیرد، اما این کمک‌ها به‌گونه‌ای انجام می‌شود که دامنه جنگ گسترده و فراگیر نشود.
در نهایت فارغ از اینکه کدام‌یک از سناریوهای فوق در میان‌مدت و بلندمدت عملیاتی شود، با توجه به تلفات گسترده غیرنظامیان به‌ویژه کودکان در یک هفته اخیر، نکته مهم این است که سازمان ملل، سازمان همکاری اسلامی و سازمان‌های حقوق بشری باید رژیم صهیونیستی سرخورده و خشمگین را که با وقاحتی مثال‌زدنی رسماً اعلام می‌کند مردم غزه را از حقوق اولیه انسانی از جمله غذا، آب، برق و بهداشت و درمان محروم کرده و حتی از حمله به بیمارستان‌ها و کاروان‌های غیرنظامی در حال فرار نیز ابایی ندارد، به رعایت حقوق بشر و حقوق جنگ وادار کنند و با تعریف و تعیین انواع تحریم‌ها و مجازات‌های ملموس و بازدارنده مانع از تداوم وقوع جنایات جنگی در این جنگ نابرابر شوند.

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار