| کد مطلب: ۹۵۳۶
اندیشکده‌ها

اندیشکده‌ها

معضل دیپلماسی عمومی بایدن

chatham house Logo

معضل دیپلماسی عمومی بایدن

مفهوم «خاورمیانه پساآمریکا» که در آن چین جایگزین قدرت آمریکا می‌شد، حالا دور به نظر می‌رسد. چهارشنبه، رئیس‌جمهور شی در سخنرانی دهمین سالگرد آغاز ابتکار کمربند و جاده، از هر گونه اشاره به جنگ [اسرائیل و حماس] خودداری کرد. آنچه چین ارائه می‌کند، اقتصادی است و این جذابیت گسترده‌ای در سراسر جنوب جهانی، از جمله خاورمیانه دارد؛ اما راه‌حل‌های مشکلات منطقه نمی‌تواند دور از مسائل مربوط به جنگ و صلح باشد. حمله حماس و واکنش اسرائیل، مردم را در سراسر جهان به جنبش و صف‌آرایی انداخته است. این جبهه‌گیری‌ها، اهمیت و هزینه‌فایده دیپلماسی ایالات متحده را بالا برده است؛ دیپلماسی‌ای که نیاز است با چندین گروه مخاطب طرف صحبت شود. دیپلماسی بی‌سروصدایی که برای اثرگذاری بر واکنش اسرائیل به حملات حماس طراحی شده است، باید در تعادل با دیپلماسی‌ای قرار بگیرد که بتواند به دولت‌های منطقه نشان دهد، ایالات متحده تعهداتش به حفاظت از غیرنظامیان در دو سوی درگیری را جدی می‌گیرد. این کار سختی است، اما توانایی ایالات متحده برای نقش‌آفرینی در صلح در منطقه، به آن وابسته است.
دیپلماسی عمومی آمریکا، شاید حتی در پیشگیری از گسترش درگیری، نقش اساسی‌تری داشته باشد. حمایت ایالات متحده از اسرائیل، تحت فشار شدید افکار عمومی قرار گرفته است. جنگ زمینی در غزه که به شکلی گسترده انتظار وقوعش می‌رود، منجر به مرگ بیشتر خواهد شد، آتش آمریکاستیزی را برافروخته‌تر خواهد کرد و دودستگی در داخل را شدیدتر و فشارها بر دولت‌های منطقه را هم بیشتر خواهد کرد تا اقداماتی کنند که حمایت‌شان از فلسطینیان را نشان دهد. بعد از انفجار بیمارستان الاهلی در غزه، دیپلماسی عمومی بسیار حیاتی‌تر اما بی‌اندازه سخت‌تر شده است. هفته بعد از حملات حماس، ایالات‌متحده در موضع‌گیری‌های علنی، حمایت بی‌چون‌وچرای خود را از اسرائیل اعلام کرده است، درحالی‌که تلاش‌های بلینکن، زیر رادارها انجام شده است. یک‌شنبه، تغییر روشی اتفاق افتاد و رئیس‌جمهور بایدن از اسرائیل خواست، خودداری داشته باشد و از غیرنظامیان حفاظت کند. به‌رغم تصمیم بایدن برای «علنی‌کردن» مواضع در این مرحله، توانایی ایالات متحده برای اثرگذاری بر اسرائیل در کوتاه‌مدت ممکن است محدود باشد. علاوه‌بر تلاش‌ها برای تشویق اسرائیل به خودداری، ایالات متحده یک کار اساسی دیگر هم دارد: تلاش برای بازداشتن ایران و حزب‌الله از مداخله مستقیم و اقناع دولت‌های عرب حاشیه خلیج [فارس] برای تلاش در جهت صلح و ثبات در منطقه؛ اما دولت بایدن باید در دیپلماسی عمومی هم تلاشش را دوچندان کند. رئیس‌جمهور آگاه است که درخواست‌های آمریکا از اسرائیل برای حفاظت از غیرنظامیان، اثر و نفوذ بیشتری بین افکار عمومی خواهد داشت، اگر بتوانند گام‌های ملموس برای حفاظت از غیرنظامیان ببینند.
همین هفته پیش از حمله حماس، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده علنا گفته بود خاورمیانه ساکت‌تر از همیشه است و توانایی ایالات متحده برای تمرکز بر اولویت‌های راهبردی خارج از خاورمیانه را به رخ کشیده بود. خرابکاری در خروج از افغانستان و فروافتادن این کشور به ورطه آشوب و حالا این جنگ، یادآوری از این هستند که ظاهر ثبات، تنها نمای خارجی ماجرا بوده است. هر دو فاجعه، خطرات تفکر دوگانه را آشکار کرده‌اند و مشخص کرده‌اند سیاست ایالات متحده در منطقه باید جایی بین اشغال و خروج شکل بگیرد.
حملات حماس یادآوری غافلگیرکننده از این هم هستند که مشکلات خاورمیانه، دغدغه مهمی برای ایالات متحده مانده‌اند. فلسطینی‌ها هنوز به یک کشور نیاز دارند و مشکلات، در سکوت شب ناپدید نمی‌شوند. جنگ، بی‌شک دغدغه‌ها درباره ظرفیت آمریکا برای فعالیت راهبردی در چند صحنه را احیا می‌کند. در کنار سوالات درباره اثرگذاری دیپلماتیک آمریکا در خاورمیانه، این وضعیت یک دغدغه دیگر و شاید بزرگتر را هم آشکار کرده است: دغدغه خروج ایالات متحده از منطقه که هزینه‌ای بالا دارد. در هفته‌های پیش رو، دیپلماسی ایالات متحده، حیاتی خواهد بود. دولت بایدن باید فعالانه تلاش کند که اسرائیل را مطمئن کند امنیتش احیا خواهد شد، همه طرف‌ها را ملزم کند از غیرنظامیان حفاظت کنند و دولت‌های سراسر منطقه را با جدیت متعهد به احیای صلح و ثبات نگه دارد. در مسیر انجام این کار، باید به دنبال ساختن پل‌ها هم باشد، پل‌هایی که مانع شوند، جنگ اسرائیل و حماس سرریز کند و دودستگی تلخی بین عموم مردم در غرب ایجاد کند.

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار