| کد مطلب: ۹۵۰۷
عملیات مرگبار

عملیات مرگبار

در غزه چه چیزی در انتظار اسرائیل است؟

در غزه چه چیزی در انتظار اسرائیل است؟

آنچه در این نوشته می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

daniel bayman

دانیل بیمن

پژوهشگر CSIS

seth g jones

ست جونز

پژوهشگر CSIS‌*

اسرائیل در آستانه یک حمله زمینی گسترده قرار دارد. در طول چند روز گذشته، دولت اسرائیل ۳۰۰ هزار نیروی ذخیره را فراخوانده است. ارتش اسرائیل نیروهایش را در نزدیکی نوار غزه جمع کرده‌است و بیش از ۱۰ روز است که این منطقه را بمباران می‌کند. اوایل صبح روز ۱۳ اکتبر، اسرائیل از سازمان ملل خواست که یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر را از شمال غزه تخلیه کند و ساعاتی بعد کاغذهایی را با هواپیما در منطقه ریخت که از مردم می‌خواست به سمت جنوب حرکت کنند. سوال، دیگر این نیست که آیا اسرائیل نیروهایش را وارد غزه می‌کند یا نه، بلکه مسئله این است که نیروهای اسرائیلی تا چه عمقی در خاک غزه نفوذ می‌کنند و چه مدت قرار است آنجا بمانند؟

در ظاهر حمله اسرائیل به غزه کاملاً بی‌سابقه محسوب نمی‌شود. حماس و اسرائیل از زمان به قدرت رسیدن حماس در باریکه غزه در سال ۲۰۰۷ بارها با هم درگیر شده‌اند. اما همه این نبردها نسبتاً محدود بودند. اسرائیل در این نبردها معمولاً از طریق حملات هوایی به پرسنل حماس و زیرساخت‌های کلیدی در غزه واکنش نشان می‌داد و حملات زمینی بسیار محدود و پراکنده بود. انگیزه این خویشتنداری هم کاملاً واضح بود: حمله زمینی به غزه به شدت سخت و خونبار خواهد بود. در طول جنگ بزرگ قبلی که سال ۲۰۱۴ رخ داد، حدود ۶۶ سرباز اسرائیلی، ۶ غیرنظامی اسرائیلی و ۲۰۰۰ فلسطینی کشته‌شدند، این تلفات در حالی رخ داد که ارتش اسرائیل فقط چند مایل به صورت زمینی در باریکه غزه نفوذ کرد. بخش اعظم تلفات فلسطینی غیرنظامیان بودند و یک‌چهارم آنها هم کودکان بودند. برای اسرائیلی‌ها هیچ‌وقت اشغال مجدد این منطقه به‌ویژه تا زمانی که دولت اسرائیل تصور می‌کرد می‌تواند به سادگی حماس را کنترل و مهار کند، ارزش چندانی نداشت.

اما امروز معادلات کاملاً تغییر کرده‌است. عملیات سال ۲۰۱۴ هرچند در آن زمان بسیار گسترده به نظر می‌رسید، اما فقط در واکنش به حملات راکتی حماس بود. حملات آن زمان هرچند تهدیدی برای اسرائیل محسوب می‌شد، اما بسیاری از موشک‌ها توسط سامانه گنبد آهنین رهگیری می‌شد و آسیب ناچیزی وارد می‌کرد. در برابر اما حمله اخیر حماس به اسرائیل بسیار مهلک‌تر بود. تلفات این حمله را که در یک روز حدود ۱۳۰۰ نفر بود، می‌توان بیشترین تعداد تلفات اسرائیل در یک روز از زمان تاسیس‌اش تلقی کرد. طبیعت بی‌رحمانه و بدون تبعیض این کشتار (که شامل کودکان و کهنسالان هم می‌شد) اسرائیل و هوادارانش را در جهان بهت‌زده کرد. حالا اسرائیل به دنبال خون در برابر خون است، هیچ رهبر معتبر اسرائیل نمی‌توانست در چنین شرایطی اعلام کند که وقت بازگشت به شرایط قبل است یا فقط به اندک دستاوردی در مقابل حماس بسنده کند. بازگشت به شرایط قبل به معنای استمرار تسلط حماس در غزه و امکان دادن مجدد به این گروه برای تقویتش است.

در نتیجه فوری‌ترین هدف نظامی اسرائیل نابودی حماس یا دست‌کم فلج کردن آن است. اسرائیل به دنبال کشتن، اسیر کردن و یا زیرزمینی کردن رهبران سیاسی و نظامی حماس است و تلاش خواهد کرد که زیرساخت‌ها و زرادخانه‌های سلاح حماس را نابود کند. رسیدن به این اهداف نیازمند اشغال کامل یا دست‌کم بخشی از غزه است. حماس بیشتر از آن در بخش‌های مختلف غزه با اماکن غیرنظامی در هم تنیده شده‌است که بتوان آن را با بمب و یورش‌های کوتاه حذف کرد.

اما تصرف غزه هم می‌تواند برای اسرائیل بسیار پرهزینه باشد. نیروهای اسرائیلی باید وارد نبرد خانه‌به‌خانه با دشمنی شوند که کاملاً آماده‌است و متعهد است که برای هر سانتی‌متر از آن خاک، متجاوزان را وادار به دادن هزینه کند. پیشرفت در چنین شرایطی سخت خواهد بود و نبرد بسیار بی‌رحمانه. اسرائیل مجبور است از حجم آتش بسیار زیادی استفاده کند تا برای رسیدن به اهدافش پیشرفت‌های جدی داشته‌باشد. در این فرآیند ممکن است تعداد بسیار زیادی از شهروندان کشته‌شوند.

البته وقتی اسرائیل کل منطقه را مجدداً اشغال کند باز هم نبرد تمام نخواهد شد. هیچ نهاد یا گروه فلسطینی وجود ندارد که اسرائیل برای اداره غزه به آن اعتماد کند. در نتیجه موفقیت عملیات به این معنا خواهد بود که اسرائیل در چشم‌انداز بلندمدت، خودش حاکمیت را بر عهده بگیرد. به عبارت دیگر مقام‌های اسرائیل باید خودشان درحالی‌که مردم رنج‌کشیده غزه را به‌عنوان دشمن می‌بینند و ممکن است مجبور به مواجهه به شورش و جنگ شهری شوند، بر غزه حاکمیت کنند. دورنمای چنین مقاومتی باعث می‌شود که اشغال مجدد غزه برای سیاستگذاران اسرائیلی گزینه‌ای ناخوشایند باشد. به نظر می‌رسد بهترین سناریو برای اسرائیل این باشد که تا جایی که می‌تواند ضربه‌ای کاری به حماس وارد کند و مرز جداکننده غزه با اسرائیل را کاملاً تقویت کند و برای مدت طولانی در غزه باقی نماند.

خانه به خانه

اسرائیل برای سلطه بر غزه باید در مسیری بسیار خصمانه بجنگد. در هر مایل مربع از مساحت نوار غزه ۲۰ هزار نفر زندگی می‌کنند. یکی از متراکم‌ترین سرزمین‌های جهان از لحاظ جمعیتی؛ این جمعیت هیچ دوستی در ارتش اسرائیل ندارد. بخش اعظم این باریکه سرزمینی ساختمان‌سازی شده‌است، کوچه و خیابان‌های باریک و ساختمان‌های سیمانی با ارتفاع متنوع دارد. تمام این سرزمین را نیروهای حماس عین کف دست‌شان می‌شناسند. نیروهای حماس از این دانش و جغرافیا برای گیر انداختن و کند کردن پیشروی نیروهای اسرائیلی استفاده می‌کنند. ارتش اسرائیل به لطف سال‌های عملیات در کرانه باختری نسبت به بسیاری دیگر از ارتش‌های جهان در جنگ شهری توانمند است. اما جنگ شهری حتی برای بهترین ارتش‌ها هم بسیار مشکل است. در شهرها دست‌کم ابتدای کار، مدافعان مزیت تاکتیکی دارند و ارتش اسرائیل تهدیدهای زیادی از سوی تک‌تیراندازها، بمب‌های دست‌ساز، بمب‌گذارهای انتحاری، موشک‌های ضدتانک، نارنجک‌اندازها و پهپادها مواجه خواهند شد. جنگ در فضای باز غزه سربازان را در معرض شلیک مستقیم و غیرمستقیم قرار می‌دهد؛ برای پیشگیری از این وضعیت، سربازان معمولاً با استفاده از ایجاد «سوراخ موش» یا ایجاد حفره‌هایی در دیوارهای خانه‌ها سعی می‌کنند به جای استفاده از خیابان‌ها و فضای باز، از میان دیوارهای خانه‌ها رفت‌وآمد کنند.

مشکلات اسرائیل در جنگ شهری با توانایی‌های حماس در جنگ تونلی تشدید می‌شود. گروه حماس در طول سالیان دراز توانسته‌است با استفاده از تونل‌ها تجهیزات و پرسنل را از غزه به خارج، از خارج به غزه و در میان این شهر جابه‌جا کند. ارتش اسرائیل تاکنون توانسته‌است بخش‌هایی از زیرساخت‌های تونلی غزه را تخریب کند، اما هرگز موفق نشده‌است همه آنها را نابود کند و معمولاً بر تونل‌های نزدیک مرز تمرکز کرده‌است. در نتیجه اسرائیل مجبور می‌شود که بیشتر بر شبکه تونل‌های درون غزه تمرکز کند. اگر بخواهیم براساس تجربه ارزیابی کنیم، نیروهای حماس از تونل‌ها برای پنهان کردن رهبران و غافلگیر کردن نیروهای ارتش اسرائیل استفاده می‌کنند و احتمالاً این فرصت را پیدا می‌کنند که از این طریق علیه نیروهای اسرائیلی کمین کنند، آنها را اسیر کنند و بکشند.

اسرائیل وقتی می‌خواهد در مناطق صعب عملیات انجام دهد، به صورت معمول برای دستیابی به مزیت تلاش می‌کند تا از غافل‌گیری‌های تاکتیکی استفاده کند؛ از جهت‌های غیرمنتظره حمله کند، دشمن را فریب دهد و در هر شرایطی سعی کند تا دشمن را در شرایط غافلگیرانه گیر بیاندازد. اما حماس در این جنگ ابتکار عمل را در اختیار دارد: حماس با حمله‌اش اسرائیل را غافل‌گیر کرد و قطعاً انتظار واکنشی سهمگین را می‌کشد. حماس نیروهایش را بسیج کرده‌است و به احتمال قریب به یقین کاملاً آمادگی دارد. حماس همچنین همکاری نیروهای گروه‌های دیگر را نیز از جمله جهاد اسلامی و شهروندان غیرنظامی که تمایل دارند به نبرد بپیوندند، در اختیار دارد.

مانع دیگری که در مقابل تاکتیک‌های همیشگی اسرائیل قرار دارد، تعداد زیادی از افراد اسرائیلی است که توسط حماس به اسارت گرفته‌شده‌اند. اسرائیل به شدت نسبت به سربازان و غیرنظامیان اسیرش حساس است. برای مثال سال ۲۰۱۱ اسرائیل ۱۰۰۰ زندانی را فقط با یک سرباز که توسط حماس اسیر شده‌بود، مبادله کرد. اسرائیل همچنین یک جنگجوی حماس و چهار نفر دیگر را به ازای گرفتن اجساد دو سرباز اسرائیلی از حزب‌الله آزاد کرد. اما چنین مبادله‌هایی برای شرایط کنونی غیرممکن به نظر می‌رسد. حماس در تازه‌ترین عملیات خود دست‌کم ۱۵۰ اسیر گرفته‌است که شامل شهروندان آمریکایی و تایلندی می‌شوند. برای مقام‌های اسرائیلی بسیار مشکل است که بتوانند آنها را نجات دهند.

نابود کردن یا فلج کردن حماس، نیازمند اشغال موقت بخش بزرگی از غزه است. به لحاظ تاکتیکی، اسرائیلی‌ها نگران این خواهند بود که نیروهایشان به صورت تصادفی در هنگام تیراندازی یا بمباران مواضع حماس اسرای خود را بکشند. حماس ادعا می‌کند تا همین الآن هم این اتفاق افتاده است. به لحاظ استراتژیک هم اسرائیل نگران است که بدون توجه به اینکه چه اتفاقی بیفتد، حماس این اسرا را برای همیشه نگه دارد. گروه حماس تهدید کرده‌است که در صورت استمرار عملیات اسرائیل، اسرا را اعدام می‌کند. هیچ‌کس فکر نمی‌کند که حماس در این مورد شوخی داشته‌باشد و هر اندازه هم که عملیات اسرائیل موفق‌تر باشد، احتمال اعدام اسرا افزایش پیدا کند.

اسرا تنها بیگناهانی نیستند که در صورت حمله اسرائیل در معرض مرگ قرار بگیرند. این جنگ احتمالاً جان هزاران فلسطینی را می‌گیرد. هرچند برنامه‌ریزان اسرائیلی تلاش خواهند کرد که تعداد تلفات غیرنظامی کمتر شود، سابقه حماس نشان می‌دهد که غیرنظامیان را به سپر انسانی در برابر حملات اسرائیل تبدیل می‌کند. حماس همچنین معمولاً علاقه دارد تا مکان‌های استراتژیکش را مانند ساختمان‌های فرماندهی و کنترل، انبارهای اسلحه و سنگرهای نبرد، در نزدیکی مناطق مسکونی قرار دهد. این گروه در گذشته از آمبولانس‌ها برای جابه‌جایی نیروها و اسلحه استفاده کرده‌است و از مدارس و مساجد برای عملیات نظامی بهره برده‌است. احتمال دارد که حماس باز هم چنین رفتارهایی از خود نشان دهد.

حتی اگر حماس از شهروندان غیرنظامی هم به‌عنوان حفاظ خود استفاده نکند، برای ارتش اسرائیل مشکل است که بتواند تعداد تلفات غیرنظامی را کاهش دهد. تراکم شدید جمعیت در نوار غزه باعث می‌شود که هدف قرار گرفتن مستقیم شبه‌نظامیان بسیار مشکل باشد. محیط این منطقه باعث می‌شود تا بتوان تمایز میان شبه‌نظامیان و گروه‌های هوادار‌شان قائل شد. سربازان اسرائیلی وقتی هدف تیراندازی نیروهای حماس قرار بگیرند، تحت استرس شدیدی قرار می‌گیرند تا به سرعت تصمیم‌گیری کنند و بدون داشتن اطلاعات کافی در مورد هدف، مجبور به حمله هستند. ارتش اسرائیل توانمندی‌های نیروی انسانی، ارتباطی و اطلاعاتی قدرتمندی دارد، علاوه بر این مي‌تواند براساس دریافت اطلاعات جمع‌آوری‌شده توسط حسگرها و جاسوس‌ها، اهداف خود را تعیین کند. اما ناتوانی اسرائیل در پیش‌بینی و پیشگیری از حمله ۷ اکتبر نشان داد که توانمندی‌های اطلاعاتی اسرائیل در مورد نوار غزه، آنگونه هم که به نظر می‌رسید قدرتمند نیست. این موضوع باعث می‌شود که احتمالا خطاهای مهلک افزایش پیدا کند.

اسرائیل در عملیات‌های پیشین، حتی در زمانی که حملات خود را انجام می‌داد، اجازه می‌داد تا شهروندان فلسطینی به کمک‌های بشردوستانه دسترسی داشته‌باشند. برای مثال در جنگ‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹، ارتش اسرائیل «اتاق عملیات بشردوستانه» ایجاد کرد تا انتقال کمک‌های بشردوستانه به غزه را مدیریت کند و نیازهای فلسطینیان را تامین کند. بار دیگر این احتمال وجود دارد که اسرائیل تصمیم بگیرد در هنگام پیشروی اجازه تامین نیازهای بشردوستانه را بدهد. اما با توجه به مقیاس و چشم‌انداز عملیات پیش رو، امکان انتقال کمک‌های بشردوستانه بسیار مشکل خواهد شد. اسرائیل دیگر مانند گذشته فقط دنبال این نیست که توانمندی‌های حماس را کاهش دهد. اسرائیل به دنبال این است که بازدارندگی خود را احیا کند و با توجه به میزان خسارتی که به اسرائیل وارد شده‌است، انتظار می‌رود که هزینه بسیار زیادی به حماس وارد کند. وارد کردن چنین هزینه‌ای مستلزم ایجاد تخریب و آسیب گسترده، به‌ویژه تخریب زیرساخت‌های غیرنظامی است. حملات هوایی و عملیات زمینی احتمالاً باعث خواهد شد که تأسیسات بهداشت و سلامت، تامین غذا و دیگر نیازهای اساسی در غزه به شکل بلندمدت از بین بروند. در این شرایط وضعیت غزه به شکل چشمگیری بدتر خواهد شد.

گام به گام

حالا چگونه اسرائیل تلاش خواهد کرد تا غزه را تصرف کند؟ ابتدا، همانگونه که اکنون شروع کرده‌است، تلاش خواهد کرد که کل نوار غزه را با استفاده از اطلاعات، تجسس و ابزارهای جاسوسی، مانند پهپادها و هواپیماهای تجسسی با حسگرهای پیشرفته، زیر و رو کند. اسرائیل امیدوار است که جاسوسانش بتوانند به ارتش اسرائیل یک چشم‌انداز دقیق از درون خانه‌ها و طبقاتی که سربازان اسرائیلی قرار است برای پیشروی از آنها عبور کنند، ارائه دهند. ارتش اسرائیل این اطلاعات را با اطلاعات دریافتی از ماهواره‌ها و دیگر منابع تطابق خواهد داد تا بتواند در مسیر ورود به نوار غزه راهنمای کلی در اختیار نیروی زمینی قرار دهد تا امکان شناسایی مواضع حماس را داشته‌باشد و بتواند از کمین‌ها بگریزد.

نیروهای اسرائیلی از همین حالا حمله به مواضع حماس با استفاده از توپخانه و پرنده‌های بال ثابت مانند F-15 و F-16 را آغاز کرده‌است. ارتش اسرائیل چنین حملاتی را با استفاده از پهپادهای نظامی مانند Hermes 450 و
Heron 900 ادامه خواهد داد. اسرائیل تعدادی از نیروهای ویژه خود را تا حدی در عمق غزه اعزام کرده‌است، احتمالاً این نیروها قرار است برخی از یورش‌ها را برای کشتن رهبران حماس و نجات اسرا انجام دهند. نیروهای ویژه اسرائیل بسیار ماهر هستند، اما احتمالاً حماس برای چنین حمله‌ای آمادگی دارد و چنین یورش‌هایی مخاطره‌آمیز خواهد بود.

بالاخره بعد از آنکه توانایی‌های نظامی حماس تضعیف شد، نیروهای اسرائیلی با استفاده از نفربرها و خودروهای زرهی با پشتیبانی تانک‌های تهاجمی مرکاوا و بلدوزرها وارد غزه می‌شوند. نیروهای ارتش احتمالاً برای جلوگیری از دادن تلفات زیاد، به آرامی پیش خواهند رفت؛ تلاش می‌کنند تا بدون تبعیض تیراندازی نکنند اما هدف اصلی‌شان تضعیف حماس خواهد بود؛ هدفی که نیازمند قدرت آتش بسیار زیاد است. نهایتاً هدف ارتش اسرائیل این است که جلوی تلفات خودش را بگیرد و نیروهایش وقتی تهدیدی را ببینند، قطعاً طرفی خواهند بود که نخستین تیر را شلیک می‌کنند.

آنچه بیش از هر چیز باعث مشکل شدن این حمله خواهد شد، عدم قطعیت در مورد توانایی‌های حماس است. ارزیابی‌های گذشته نشان می‌داد که حماس توانایی و مهارت محدودی دارد اما حمله برنامه‌ریزی‌شده دقیق حماس به اسرائیل که شامل محرمانگی، فریب عملیاتی و نوآوری تاکتیکی بود نشان می‌داد که این گروه بسیار بیشتر از آنچه تاکنون تصور می‌شد، هوشمند است. حالا در شرایطی که قرار است نیروهای اسرائیلی درون غزه با حماس مواجه شوند، ممکن است با غافلگیری‌های تازه‌ای مواجه شوند. برای مثال حماس در نبردهای سال ۲۰۲۱ تلاش کرد تا درون اسرائیل شکاف ایجاد کند و کرانه باختری را به شورش وادارد. حماس بار دیگر می‌تواند دست به این کارها بزند به‌ویژه در شهرهایی که تعداد زیادی عرب-اسرائیلی در آن زندگی می‌کنند یا شهرهای عربی-یهودی.

نکته مثبت برای اسرائیل این است که حماس تحت محاصره قرار دارد. غزه توسط اسرائیل، مصر و دریای مدیترانه محاصره شده‌است و نیروهای حماس هیچ جا ندارند که بروند. برخی از آنها ممکن است پنهان شوند اما تعداد زیادی از جنگجویان و نیروهای سیاسی این گروه کشته یا اسیر خواهند شد. اگر اسرائیل کل غزه را اشغال کند، می‌تواند به تدریج رهبران حماس را پیدا کند، محاصره کند و آنها را بکشد یا اسیر کند؛ هرچند جدا کردن آنها از میان جمعیت غیرنظامی حتی در صورت سلطه کامل بر سرزمین، کاری بس مشکل خواهد بود. اما در همین شرایط هم اسرائیل با این مشکل مواجه است که تعیین کند چه کسی نظم و قانون را در غزه اعمال خواهد کرد. اسرائیل نمی‌تواند کنترل را دوباره به حماس یا یک گروه مقاومت دیگر، مانند جهاد اسلامی، واگذار کند. هیچ جایگزین ساده‌ای وجود ندارد. تشکیلات خودگردان فلسطینی از سال ۲۰۰۷ از غزه اخراج شده‌است و در این منطقه مشروعیت چندانی ندارد، در عین حال تشکیلات در موطن خو و، کرانه باختری هم توانمندی چندانی در حکومت نشان نداده‌است. به نظر می‌رسد تنها گزینه ممکن برای اسرائیل این باشد که منطقه غزه را برای مدت طولانی اشغال کند و ایست‌های بازرسی برای کنترل جابه‌جایی جمعیت ایجاد کند، به صورت دوره‌ای یورش‌ها و حملاتی را طرح‌ریزی کند و یک نوار مرزی قابل اتکاتر و به شدت مین‌گذاری‌شده در اطراف غزه ایجاد کند.

اما اشغال طولانی‌مدت غزه نه برای اسرائیل و نه برای شهروندان غزه، ایده مناسبی نیست. هر چقدر هم که فرض کنیم کارزار نظامی غزه برای اسرائیل مشکل باشد، پیدا کردن یک نهاد سیاسی یا راهکار حاکمیتی برای غزه، سخت‌ترین بخش این مخاصمه است. در نتیجه بهترین راهکار برای اسرائیل این است که سنگین‌ترین ضربه را به حماس وارد کند و به سرعت از غزه خارج شود تا گرفتار وضعیت اشغال نامتناهی و خسته‌کننده غزه نشود.

منبع: فارن‌افرز

ترجمه: شهاب شهسواری

* مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌ الملل

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار