اندیشکدهها
کمبود همدلی با فلسطینیها هشداردهنده و خطرناک است
کمبود همدلی با فلسطینیها هشداردهنده و خطرناک است
ابعاد حمله هولناک حماس به اسرائیل در شنبه گذشته که در آن حداقل 1300 زن، مرد و کودک بهطرز وحشیانهای کشته شدند، موج گستردهای از همدردی و همبستگی با اسرائیل را بهویژه در آمریکا، اروپا و سایر کشورهای غربی بههمراه داشته است. در همین حال، تعداد بالایی از فلسطینیهای غزه نیز بهبدترین شکل ممکن جان خود را از دست دادهاند. دستکم 2200 فلسطینی از جمله حداقل 700 کودک کشته شده و 8714 نفر زخمی شدهاند. با این حال، موج مشابهی از همدردی با فلسطینیها دیده نشده است. در واقع، قدرتهای آمریکایی و اروپایی در برابر درخواستهای رسمی برای آتشبس یا حتی اظهار نگرانی برای غیرنظامیان فلسطینی مقاومت کردهاند و عملا به اسرائیل چراغ سبز نشان دادهاند که عملیات نظامی خود را آنگونه که صلاح میدانند، پیش ببرند. حتی تصمیم اسرائیل برای قطع آب، مواد غذایی، سوخت و تجهیزات پزشکی که تحت قوانین بینالمللی جنایت جنگی محسوب میشود و مقامات غربی در نقاط دیگر جهان از آن بهعنوان ترور خالص یاد میکنند، هیچ اعتراضی را از سوی دولتهای غربی در پی نداشت و حتی در برخی موارد دفاع هم کردهاند.
حتی نمایش ظاهری از دلسوزی و همدردی با قربانیان فلسطینی که رفتار خارج از عرفی محسوب میشود، بهطور گستردهای از سوی مقامات آمریکا بهعنوان رفتاری حامی تروریسم محکوم شده است. این پیام کاملاً واضحی است؛ جان، عذاب کشیدن و انسانیت فلسطینیها ارزش کمتری نسبت به عذاب کشیدن و انسانیت اسرائیلیها دارد. عدم توانایی آمریکا و دیگر مقامات آمریکایی برای ابراز همدردی با فلسطینیها یا تصدیق رنج آنها هم هشداردهندهاست هم خطرناک. بهویژه جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا که همبستگی محسوس و صمیمانهای را با اسرائیلیها داشته، ناتوانی مشهودی در همدلی با فلسطینیها از خود نشان داده است. کاری که جورج دبلیو بوش در بدترین روزهای انتفاضه دوم موفق به انجام آن شد. انسانیتزدایی و حتی لفاظیهای رهبران جمهوریخواه مبنی بر با خاک یکسان کردن محل یا وحشی خطاب کردن فلسطینیها و ریشهکن شدن آنها هشداردهندهتر است. از آن سو، حقایقی مانند اینکه این حملات در چارچوب خشونت ساختاری عمیق که در نتیجه یک محاصره 16ساله و 56 سال اشغال نظامی اسرائیل و تمامی بیاحترامیها و محرومیتهای ناشی از آن رخ داده، در بهترین حالت نامرتبط یا طفره اخلاقی خطاب شده است.
در واقع به ما گفته میشود که هیچ معادل اخلاقی در مورد کشتار بیگناهان و حق دفاع از خود وجود ندارد. این موضوع از لحاظ اصولی درست است، تشخیص آنچه اخلاقی هست یا نیست معمولاً کمتر براساس اقدامات طرفین است تا هویت آنها. بنابراین به گفته بایدن «تروریستها عمداً غیرنظامیان را مورد هدف قرار میدهند» درحالیکه کشورهایی مانند آمریکا و اسرائیل «قوانین جنگ را رعایت میکنند». به عبارت دیگر، اسرائیلیها برخلاف فلسطینیها توانایی ارتکاب جنایت را ندارند؛ ایدهای که هم غیرتاریخی است و هم اساساً نژادپرستانه. علاوه بر آن دفاع از خود نیز دست بردن به اقدامات نامحدود نیست؛ همانطور که از سوابق اسرائیل در این جنگ و درگیریهای پیشین میدانیم که شامل بمبارانهای بیرویه، بیتوجهی کامل به شهروندان، استفاده از تسلیحات ممنوعه و دیگر جنایات جنگی است. باتوجه به شدت بیسابقه حملات مداوم اسرائیل به غزه و اظهارات تحریکآمیز یک مقام سیاسی و رهبران نظامی اسرائیل که ترکیبی از آسیب، تحقیر و تمایل اعلامشده برای انتقام است، محیط کنونی برای جنایات آماده است. وقتی که وزیر دفاع اسرائیل از دو میلیون فلسطینی در غزه «حیوانات انساننما» یاد میکند،
هر اتفاقی امکانپذیر است. به همین ترتیب، تهدیدهای اسرائیل مبنی بر تبدیل غزه به «جزیره متروک» یا اینکه «غزه را به شهر خیمهها تبدیل میکنیم» باید جدی گرفته شود، بهویژه زمانی که اسرائیل هم ابزار و هم انگیزه لازم را برای این کار دارد. مقامات آمریکایی و اروپایی که خود را قهرمان ارزشهای لیبرال و برابریخواهانه میدانند، بدون شک از این پیشنهاد که ارزش بیشتری برای زندگی برخی نسبت به دیگران قائل هستند، برآشفته خواهند شد.