اندیشکدهها
قفقاز همچنان پرتنش است
قفقاز همچنان پرتنش است
شیرین هانتر
استاد دانشگاه جورجتاون
جمهوری آذربایجان پس از بیش از سه دهه درگیری و چندین جنگ خونین، منطقه ارمنینشین قرهباغ کوهستانی را در 28 سپتامبر بازپس گرفت. پیروزی برقآسای آذربایجان به دنبال محاصره 9 ماهه کریدور لاچین، تنها راه ارتباطی بین قرهباغ حاصل شد. عوامل زیادی در پیروزی نهایی آذربایجان در درگیری طولانیمدتش با ارمنستان بر سر قرهباغ کمک کرد. برخی از عوامل ریشه در تاریخ پیچیده قفقاز جنوبی بهعنوان بخشی از دولت ایران تا سال 1813 و بهدنبال آن امپراطوریهای روسیه و شوروی، سیاستهای ملیتهای اتحاد جماهیر شوروی و استفاده از اقوام مختلف بهعنوان اهرمهای نفوذ و در نهایت فروپاشی شوروی دارد. عوامل دیگر مربوط به نابرابری در اندازه، جمعیت و منابع ارمنستان و آذربایجان است. برخلاف ارمنستان که منابع طبیعی کمی دارد، آذربایجان کشوری غنی از انرژی است و بنابراین میتواند مبالغ هنگفتی را برای تسلیحات هزینه کند. عوامل دیگر شامل اختلافات سیاسی داخلی در ارمنستان در جهتگیری سیاست خارجی این کشور و همچنین رقابتها و اختلافات بین نخبگان سیاسی ارمنستان و قرهباغ است.
ارمنستان از زمان استقلال، بیشتر به حمایت روسیه وابسته بوده است. اما عمدتاً به دلیل جنگ 20ماهه در اوکراین، اولویتهای مسکو تغییر کرده است. هم ترکیه و هم آذربایجان برای مسکو اهمیت بیشتری پیدا کردند و ناتوانی روسیه در حمایت از ارمنستان، نتیجه ماه گذشته را رقم زد. آذربایجان نیز در پرتو جنگ اوکراین برای غرب اهمیت بیشتری پیدا کرد. این بدان معنا بود که نه اروپا و نه ایالات متحده حاضر به پذیرفتن ریسکهای بزرگ برای مهار باکو نبودند. در نهایت، رقابتهای ژئوپلیتیکی بینالمللی و منطقهای و موقعیت ژئوپلیتیکی آسیبپذیر ارمنستان به شکست نهایی آن کمک کرد. از جمله این عوامل، رقابت بزرگتر روسیه و غرب برای کنترل اوراسیا و تلاشهای 30ساله واشنگتن برای مهار و منزوی کردن ایران به واسطه مقاومت تهران در برابر ساختارهای اقتصادی و امنیتی نوظهور پس از جنگ سرد در قفقاز جنوبی بود. برای دستیابی به این هدف، ایالات متحده و اروپا عملاً نقش رهبری در قفقاز را به ترکیه واگذار کردند. شاید در آن زمان، ارمنستان لازم بود هوشیار باشد و خود را با غرب همسو میکرد و در عین حال بهدنبال نوعی سازش با ترکیه بود. اما با توجه به تاریخ ارامنه با
عثمانیها و ترکیه، انجام این کار آسان نبود و ایروان ترجیح داد خود را بیشتر با روسیه هماهنگ کند. ارمنستان در واقع روابط خود را با غرب حفظ کرد و حتی به برنامه مشارکت برای صلح ناتو پیوست. با این حال، بهرغم پیوندهای مذهبی و فرهنگی با غرب و جامعه فعال سیاسی دیاسپورا، بهویژه در فرانسه و ایالات متحده، روابط نزدیکتر ایروان با مسکو منجر به بیاعتمادی غرب شد.
ترکیه از مدتها پیش میخواست یک پل زمینی بین ابتدا ترکیه و آذربایجان و سپس از طریق شمال ایران به آسیای مرکزی ایجاد کند. به این ترتیب، ترکیه امیدوار است که مسیر زمینی مستقیمی را برای اتصال همه مردم ترک ایجاد کند. ایران به صراحت گفته است که با هرگونه تغییر ارضی دیگر در منطقه بهویژه ایجاد کریدوری که مرز مشترکش با ارمنستان را از بین میبرد، مخالف است. در اوایل اکتبر، رئیسجمهور ایران، ابراهیم رئیسی، این دیدگاه را برای مقامات ارمنستان و آذربایجان که با وی دیدار کردند، بیان کرد. از دیگر سو، نزدیکی بین ترکیه و اسرائیل از زمان تبادل سفیران در سال گذشته کمک چندانی به آرامش نکرد. بیش از 30 نفر از اعضای کنست اسرائیل نیز خواستار حمایت بینالمللی از «آرزوهای ملی مردم آذربایجان جنوبی» شدند. بنابراین، آخرین مناقشه قفقاز به پایان نرسیده است و ممکن است درگیریهای بزرگتری در راه باشد، بهویژه اگر آذربایجان با حمایت ترکیه و اسرائیل ادعاهای خود را علیه ایران دنبال کند. در چند روز گذشته گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه باکو و تهران اکنون در تلاش برای عادیسازی روابط دوجانبه و حتی بحث در مورد افتتاح یک مسیر ترانزیتی جدید از
طریق ایران به نخجوان هستند که میتواند برخی از نگرانیهای اصلی تهران را کاهش دهد. با این حال، بعید است که منابع ریشهدار تنش میان ایران و آذربایجان به سرعت حل و فصل شود و بنابراین خطر درگیری احتمالی بالا باقی میماند، بهویژه اگر رقبای ایران، باکو را تحت فشار قرار دهند.