| کد مطلب: ۹۲۰۴
آوار تحقیر بر سر اسرائیل

آوار تحقیر بر سر اسرائیل

۱۰ ساعتی که اسرائیل را در شوک فرو برد

10 ساعتی که اسرائیل را در شوک فرو برد

Paul Pillar

مروان بیشارا

تحلیلگر خاور میانه

چند روز پس از سخنرانی بنیامین نتانیاهو، در سازمان ملل متحد، که در آن از ایجاد خاورمیانه جدید با محوریت اسرائیل و شرکای عرب جدید آن سخن گفت، فلسطینی‌ها که نتانیاهو آنها را کاملاً را از نقشه فانتزی منطقه‌ای خود حذف کرده بود، با او برخورد کردند و اسرائیل یک ضربه مهلک از نظر سیاسی و استراتژیک متحمل شد.
جنبش مقاومت فلسطینی حماس یک تهاجم برق‌آسا با برنامه‌ریزی دقیق و به‌خوبی اجرا شده از غزه به اسرائیل را از طریق هوا، دریا و زمین آغاز کرد. همزمان با شلیک هزاران موشک به سمت اهداف اسرائیلی، صدها جنگنده فلسطینی به مناطق نظامی و غیرنظامی اسرائیل در جنوب این کشور حمله کردند که منجر به کشته شدن حداقل 100 اسرائیلی و دستگیری ده‌ها سرباز و غیرنظامی اسرائیلی شد.
اهداف حماس در این عملیات بر کسی پوشیده نیست: اول، تلافی و مجازات اسرائیل به‌خاطر اشغال، ظلم، شهرک‌سازی غیرقانونی و هتک حرمت به نمادهای مذهبی فلسطین، به‌ویژه مسجدالاقصی در بیت‌المقدس. دوم، هدف گرفتن عادی‌سازی اعراب با اسرائیل که رژیم آپارتاید را در منطقه می‌پذیرند. و در آخر، تضمین دور دیگری از تبادل زندانی تا هرچه بیشتر زندانیان سیاسی فلسطینی از زندان‌های اسرائیل آزاد شوند. شایان ذکر است که یحیی السنوار، رهبر حماس در نوار غزه که بیش از دو دهه را در زندان اسرائیل گذرانده بود، در جریان تبادل اسرا آزاد شد. محمد دیف، رئیس شاخه نظامی حماس، مانند بسیاری دیگر از فلسطینیان، اعضای خانواده خود را در اثر خشونت اسرائیل از دست داد؛ یک پسر شیرخوار، یک دختر سه‌ساله و همسرش. بنابراین، عملیات به وضوح جنبه تنبیهی و انتقام‌جویانه‌ نیز دارد.
از این نظر، حمله ممکن است فوق‌العاده تکان‌دهنده باشد، اما انجامش به‌هیچ‌عنوان تعجب‌آور نبود.
آوارها سرانجام به اسرائیل و رهبران متکبر آن رسید. کسانی که مدتهاست خود را شکست‌ناپذیر می‌پندارند و مکرراً دشمنان خود را دست‌کم گرفته بودند. از زمان حمله «غافلگیرانه» اعراب در اکتبر 1973، رهبران اسرائیل یکی پس از دیگری، بارها و بارها از توانایی مردمی که تحت ظلم بودند، شوکه و شگفت‌زده شده‌اند. آنها پس از تهاجم اسرائیل به لبنان در سال 1982 توسط مقاومت لبنان و در دهه 1980 و 2000 توسط انتفاضه فلسطین و پس از بیش از پنج دهه اشغال اسرائیل و چهار جنگ پی در پی در غزه، توسط مقاومت فلسطین گرفتار شدند. واضح است که رهبری نظامی و غیرنظامی اسرائیل نیز انتظار عملیات گسترده حماس را نداشتند، زیرا موفقیت این حمله نشان‌دهنده یک شکست بزرگ اطلاعاتی و نظامی برای اسرائیل است. به‌رغم شبکه پیچیده جاسوسی، هواپیماهای بدون سرنشین و فناوری جاسوسی اسرائیل، این رژیم نتوانست حمله را شناسایی و از آن جلوگیری کند.
اما خسارت واردشده به اسرائیل فراتر از شکست اطلاعاتی و نظامی است. این خسارت به یک فاجعه سیاسی و روانی تبدیل شده است. دولت شکست‌ناپذیر اسرائیل خود را آسیب‌پذیر، ضعیف و به‌طرز وحشتناکی ناتوان نشان داده است و برنامه‌هایش برای رهبری منطقه‌ای خاورمیانه جدید به نتیجه نمی‌رسد.
تصاویر اسرائیلی‌هایی که از ترس از خانه‌ها و شهرک‌های خود فرار می‌کنند تا سال‌های آینده در حافظه جمعی اسرائیلی‌ها تثبیت خواهد شد. امروز احتمالاً بدترین روز در تاریخ اسرائیل بود.
نتانیاهو که استاد چرخش‌های سیاسی است، هر طور هم بخواهد عمل کند نمی‌تواند این واقعیت را تغییر دهد. اسرائیل فرصتی نخواهد داشت تا آنچه را که جهان در صبح روز شنبه دید را از یادها محو کند: رژیمی دیوانه که در برابر توهمات عجیب خود شکست خورد.
تشکیلات نظامی اسرائیل بدون شک تلاش خواهد کرد تا ابتکارات راهبردی و نظامی حماس را با وارد کردن سریع یک ضربه نظامی بزرگ، از میان ببرد؛ همانطور که در گذشته انجام داده است. اسرائیلی‌ها بمباران‌های شدید و عملیات ترور انجام خواهند داد که منجر به رنج‌ زیاد و تلفات بی‌شمار در میان فلسطینی‌ها خواهد شد. همانطور که در گذشته بارها و بارها اتفاق افتاده است، این امر مقاومت فلسطین را نابود نخواهد کرد. به همین دلیل است که اسرائیل ممکن است به بهانه پایان دادن به موجودیت حماس و دیگر گروه‌های فلسطینی، به فکر استقرار مجدد ارتش خود در شهرها، شهرک‌ها و اردوگاه‌های آوارگان فلسطینی در سراسر نوار غزه و کرانه باختری باشد.
چنین تسلط کاملی، آرزوی تاریخی اعضای متعصب ائتلاف حاکم اسرائیل است؛ کسانی که می‌خواهند تشکیلات خودگردان فلسطین را نابود کرده، کنترل مستقیم کل فلسطین تاریخی یا آنچه را که آنها «سرزمین بزرگ اسرائیل» می‌نامند، به‌دست گرفته و قوم فلسطینی‌ها را پاکسازی کنند. این یک اشتباه بزرگ خواهد بود. این امر منجر به یک جنگ نامتقارن تمام‌عیار خواهد شد و در این روند، اسرائیل مانند قبل منزوی خواهد شد. حتی رهبران غربی که تاکنون از نتانیاهو حمایت کرده‌اند و بیشتر همبستگی ریاکارانه خود را با آپارتاید اسرائیل ابراز می‌کنند، ممکن است شروع به فاصله گرفتن از دولت اسرائیل کنند. در حال حاضر، تحقیر رسواگونه اسرائیل جایگاه استراتژیک و سیاسی آن را در منطقه تضعیف کرده است. رژیم‌های عربی که روابط خود را با اسرائیل عادی کرده و با دولت نتانیاهو شریک هستند، هر ساعت که می‌گذرد احمق‌تر به نظر می‌رسند. نتانیاهو که از پنهان کردن شکست شخصی و حفظ ائتلاف شکننده خود ناامید است، مطمئناً بیش از حد واکنش نشان دهد و در این روند شرکای جدید و بالقوه منطقه‌ای را از خود دور خواهد کرد. به هر حال، میراث نتانیاهو با شکست مواجه خواهد شد. او ممکن است همتای فلسطینی خود، محمود عباس هشتادساله را، همراه با خود به سیاه‌چال تاریخ ببرد. عباس نیز از نظر سیاسی در حال شکست است و سعی می‌کند مرز بین محکومیت اشغالگری اسرائیل و هماهنگی امنیتی با آن را رعایت کند. چنین اقدام متعادل‌کننده‌ای دیگر قابل‌تحمل نخواهد بود. اما تغییری که در راه است بیشتر از شخصیت‌ها است. این تغییر در مورد دو جمعیت انسانی به‌عنوان یک کل است و اینکه آیا آنها می‌خواهند در صلح زندگی کنند یا اینکه می‌خواهند در جنگ بمیرند. زمان و مکان برای هر چیزی غیر از این، گذشته است. فلسطینی‌ها امروز به صراحت اعلام کرده‌اند که ترجیح می‌دهند روی پای خود برای عدالت و آزادی بجنگند تا اینکه در ذلت زانو بزنند و بمیرند. زمان آن فرا رسیده است که اسرائیلی‌ها به درس‌های تاریخ توجه کنند.
منبع: الجزیره
ترجمه: آریا صدیقی

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار