| کد مطلب: ۹۰۲۸
اندیشکده‌ها

اندیشکده‌ها

عاقبت غم‌بار قره‌باغ

carnegie

عاقبت غم‌بار قره‌باغ

ممکن است فاجعه‌ای تازه در راه ناگورنو-قره‌باغ باشد. ۱۹ سپتامبر، حمله جمهوری آذربایجان، نیروهای ارمنی را مغلوب و بعد از ۳۵ سال منطقه را در اختیار گرفت. محلی‌ها ۲۰۰ کشته گزارش کردند و گزارش‌های معتبری از کشته‌های غیرنظامی هم بود. یک روز بعد، ارمنی‌های قره‌باغ تحت فشار توافق آتش‌بس را امضا و موافقت کردند، نیروهایشان را جمع کنند؛ طرف آذربایجانی اما نه خودمختاری ارائه کرد و نه دولت منتخب محلی. الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان گفت ارمنی‌ها می‌توانند از حقوق آموزشی، فرهنگی و دینی برخوردار باشند، پیشکشی ناچیز از رهبر دولتی مستبد و تک‌حزبی به مردمی که اغلب زبان مشترک با او ندارند. اساساً قره‌باغی‌ها دارند درباره شرایط تسلیم مذاکره می‌کنند و برای بسیاری این یعنی هجرت از سرزمین مادری.
مسیر این تقابل را از اول، نه دیپلماسی که زور معلوم کرد. در ۱۹۸۸ ارمنی‌های قره‌باغ سعی کردند از آذربایجان شوروی جدا و به ارمنستان شوروی بپیوندند و اختلاف به درگیری نظامی تبدیل شد. در دهه ۱۹۹۰، ارمنی‌ها در میدان نبرد پیروز شدند، بخش‌های گسترده‌ای از قلمرو آذربایجان را اشغال کردند و صدها هزار نفر را از خانه‌هایشان بیرون راندند. در ۲۰۲۰، آذربایجان وضعیت را برگرداند، قلمروهای ازدست‌رفته را پس گرفت و بخش‌هایی از قره‌باغ را هم. قره‌باغ اما مثل طرف شکست‌خورده رفتار نکرد و این برای باکو آزاردهنده بود. آن‌ها خارجی‌های دلسوز را دعوت کردند تا از منطقه بازدید کنند، منطقه‌ای که آن‌ها هنوز با نام ارمنی قرون وسطایی‌اش، آرتساخ صدایش می‌کردند. آذربایجان مدعی شد از کریدور لاچین، تنها جاده وصل‌کننده قره‌باغ به ارمنستان، سلاح و مین جابه‌جا می‌شود.
دیپلماسی با میانجیگری اتحادیه اروپا، ایالات متحده و روسیه ادامه یافت. پیشرفت‌هایی شد اما مسئله قره‌باغ حل‌نشده ماند. نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان پذیرفت مثل بقیه دنیا، یکپارچگی سرزمینی آذربایجان، شامل ناگورنو-قره‌باغ را به رسمیت بشناسد اما مسئله حیاتی حقوق و امنیت ساکنان حل‌نشده ماند. سرنوشت قره‌باغی‌ها احتمالا در آوریل قطعی شد، وقتی آذربایجان در کریدور لاچین ایست بازرسی گذاشت. این عملا محاصره در تابستان تشدید و وضعیت برای مردم مانده در قره‌باغ، (با تخمین‌هایی از ۵۰ هزار تا ۱۲۰ هزار نفر)، بغرنج شد. در ۲۰۲۰ نیروی کوچک حافظ صلحی از روسیه در قره‌باغ مستقر شد. مسکو که همواره بین دو طرف چرخیده و بازی‌شان داده، خودش را حافظ قره‌باغی‌ها نشان داد و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور، گفت نیروهایش بازگشت امن و ادامه اقامت در قره‌باغ را تضمین می‌کنند؛ اما نیروهایش تماشاگر برپایی ایست بازرسی بودند و اعتماد به این نیروها را شکستند. بعد از حمله روسیه به اوکراین، دولت ارمنستان به سمت غرب چرخید و آذربایجان، متحد ارزشمندتری شد.
اتحادیه اروپا و ایالات متحده امیدوار به توافق بازگشایی بودند. به علی‌اف پیام دادند که استفاده از قوه قهریه ناپذیرفتنی است. ۱۸ سپتامبر دو کاروان انسان‌دوستانه هم به قره‌باغ رفتند. عملیات ۱۹ سپتامبر، غربی‌ها را غافلگیر کرد. وقتی فهمیدند روس‌ها تنها تماشاگر بوده‌اند، مفهوم‌تر شد. وقتی روس‌ها پاشینیان و تمایلاتش به غرب را مقصر خواندند، تصویر توافق جانبی بین مسکو و باکو تعمیق شد. وزیر خارجه آلمان در سازمان ملل گفت باکو باز قول داده بود و قولش را شکاند و رنج بسیاری به مردم گرفتار تحمیل کرد. در مقابل طرف روس فقط از تشدید تنش گفت. در دوران تاریک‌تر نظم اروپایی که ارزش‌های هنجاری بی‌ارزش شده‌اند، باکو اهمیت کمتری برای محکومیت از سوی غرب قائل است. نکته کلیدی، به احتمال قریب به یقین، حمایت دو قدرت منطقه‌ای است: حمایت کامل ترکیه و طفره عمدی روسیه که بیشتر به فکر حفظ پایگاه نظامی در آذربایجان و تحقیر ایروان است تا تضمین حقوق ارمنی‌های قره‌باغ.
تنها نهاد بین‌المللی مستقر در قره‌باغ، صلیب سرخ است. غرب خواستار حضور بین‌المللی برای کمک بشردوستانه و نظارت شده اما آذربایجان و روسیه مانع خواهند شد. در غیاب یک ابتکار غیرمنتظره بین‌الملل، سوال اصلی شاید این است که هجرت، بانظم انجام می‌شود یا با خونریزی و بازداشت ساکنان مرد؟ نشانه‌های کوچکی هست که آذربایجان اجازه گزینه اول را می‌دهد، اما وضعیت به‌هم‌ریخته و بی‌ثبات است، یعنی تنها وضعیتی که می‌شود انتظارش را داشت وقتی دو طرف بعد از سه‌دهه درگیری دوباره به هم می‌رسند و چهره‌به‌چهره می‌شوند. پیامدهای جنگ سوم قره‌باغ، طولانی و سخت خواهند بود.

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار