| کد مطلب: ۵۵۲۶۹

نفوذ مالی و سیاسی عربستان سعودی در آمریکا:

آنچه سعودی در آمریکای ترامپ ساخته است

نگاهی به وسعت سرمایه‌گذاری‌های سعودی در آمریکا

آنچه سعودی در آمریکای ترامپ ساخته است

علیرضا سرفرازی

عربستان سعودی طی دهه‌های اخیر به یکی از بازیگران عمده سرمایه‌گذاری خارجی در ایالات متحده تبدیل شده است. بخشی از این سرمایه‌گذاری‌ها توسط دولت و صندوق‌های حاکمیتی آن مانند صندوق سرمایه‌گذاری عمومی (PIF) صورت می‌گیرد و بخش دیگر توسط شاهزادگان و میلیاردرهای سعودی. طبق ارزیابی‌ها، ارزش کل دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری‌های سعودی در اقتصاد آمریکا به صدها میلیارد دلار می‌رسد. از خرید اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا گرفته تا سهام شرکت‌های بزرگ، حضور مالی عربستان در آمریکا قابل توجه است. مقام‌های واشنگتن نیز همواره بر اهمیت این سرمایه‌گذاری‌ها در ایجاد مشاغل و رونق اقتصادی تأکید کرده‌اند.

عرصه‌های اصلی سرمایه‌گذاری: املاک، فناوری، انرژی و دانشگاه‌ها

سعودی‌ها سرمایه خود را در بخش‌های مختلفی از اقتصاد آمریکا تزریق کرده‌اند: - املاک و مستغلات: سرمایه‌داران سعودی از دهه‌ها قبل در بازار املاک آمریکا فعال بوده‌اند. اعضای خاندان سلطنتی سعودی و صندوق‌های وابسته به آنها مالک آسمان‌خراش‌ها، هتل‌ها و املاک لوکس در شهرهایی چون نیویورک و لس‌آنجلس هستند. برای نمونه، شاهزاده الولید بن طلال مالک هتل مشهور پلازا در نیویورک بوده و در پروژه‌های بزرگ املاک مشارکت داشته است. همچنین صندوق ثروت ملی سعودی از طریق شراکت با شرکت‌هایی نظیر بلک‌استون میلیاردها دلار در زیرساخت‌ها و مستغلات آمریکا سرمایه‌گذاری کرد. - فناوری و استارت‌آپ‌ها: بخش فناوری یکی از اهداف اصلی سرمایه‌گذاری سعودی در سال‌های اخیر بوده است. صندوق PIF عربستان با سرمایه‌گذاری ۴۵ میلیارد دلاری در صندوق ویژن سافت‌بانک حضور پررنگی در استارت‌آپ‌های آمریکایی پیدا کرد. از جمله، سعودی‌ها میلیاردها دلار در استارت‌آپ‌های شاخص سیلیکون‌ولی نظیر اوبر (تاکسی اینترنتی) و وی‌ورک (فضاهای اداری) تزریق کرده‌اند. این امر عربستان را گاه به سهامدار عمده این شرکت‌ها تبدیل کرده است (برای نمونه PIF مدتی حدود ۱۵٪ از سهام اوبر را در اختیار داشت). - انرژی و صنایع نفت و پتروشیمی: پیوندهای صنعت نفت عربستان و آمریکا دیرینه است. شرکت دولتی آرامکو از دهه‌ها پیش در پالایشگاه‌های آمریکا سرمایه‌گذاری کرده و مالک بزرگ‌ترین پالایشگاه نفت آمریکا (پورت آرتور در تگزاس) است. در سال‌های اخیر نیز سعودی‌ها در پروژه‌های انرژی نو و پتروشیمی آمریکا سهیم شده‌اند. هرچند بسیاری از این معاملات در چارچوب روابط استراتژیک دو کشور انجام می‌شود، سود اقتصادی قابل توجهی نیز برای هر دو طرف به همراه دارد. - دانشگاه‌ها و مراکز علمی: حضور مالی عربستان در دانشگاه‌های آمریکا نیز چشمگیر است. سعودی‌ها از طریق پرداخت شهریه هزاران دانشجوی بورسیه و همچنین اهدای کمک‌های مالی به دانشگاه‌های طراز اول، نفوذ خود را در حوزه علمی گسترش داده‌اند. بنا بر گزارش‌ها، طی سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸ بیش از ۳۵۰ میلیون دلار از منابع سعودی به دانشگاه‌های آمریکایی تزریق شده است. برای مثال، دانشگاه جرج واشنگتن حدود ۷۰ میلیون دلار (عمدتاً از محل شهریه دانشجویان) و دانشگاه جرج میسون نزدیک به همین مقدار از منابع سعودی بهره‌مند شده‌اند. همچنین شاهزاده‌هایی چون الولید بن طلال ده‌ها میلیون دلار به دانشگاه‌های هاروارد و جورج‌تاون برای تأسیس مراکز مطالعات اسلامی اهدا کرده‌اند. قراردادهای پژوهشی با شرکت آرامکو و بنیادهای سعودی (مانند بنیاد MiSK متعلق به محمد بن سلمان) در دانشگاه‌هایی نظیر ام‌آی‌تی نیز از دیگر جلوه‌های این همکاری علمی است.

سرمایه‌گذاری و نفوذ سعودی در ورزش و سرگرمی آمریکا

دولت سعودی و سرمایه‌داران وابسته به آن با هدف افزایش تصویر و نفوذ خود، وارد عرصه ورزش و سرگرمی در سطح بین‌المللی و آمریکا شده‌اند. در حوزه ورزش، عربستان از طریق صندوق PIF یک لیگ گلف رقیب به نام LIV Golf راه‌اندازی کرد که مسابقات آن در خاک آمریکا نیز برگزار شد. این ابتکار با اتکا به سرمایه عظیم سعودی‌ها، تور حرفه‌ای گلف آمریکا (PGA) را به چالشی جدی کشید. همچنین سعودی‌ها قراردادهایی پرسود با سازمان‌های ورزشی آمریکایی منعقد کرده‌اند. برای نمونه، شرکت کشتی‌کج WWE طی قراردادی چندساله بخشی از مسابقات خود را در عربستان برگزار کرد که درآمد کلانی نصیب این کمپانی آمریکایی نمود.

در عرصه سرگرمی و رسانه نیز حضور سرمایه سعودی مشهود است. سعودی‌ها به صنعت فیلم و هالیوود توجه ویژه‌ای نشان داده‌اند؛ شخص محمد بن سلمان ولیعهد در سفر ۲۰۱۸ خود به لس‌آنجلس با غول‌های فیلم‌سازی دیدار و ابراز تمایل کرد میلیاردها دلار در سینمای هالیوود سرمایه‌گذاری کند. همان زمان، صندوق سعودی به عنوان سهامدار شرکت AMC Entertainment (مالک بزرگ‌ترین سینماهای زنجیره‌ای آمریکا) وارد شد و نیز قصد داشت ۴۰۰ میلیون دلار در شرکت Endeavor (آژانس بزرگ سرگرمی و مالک UFC) سرمایه‌گذاری کند که پس از قتل خاشقجی این توافق لغو گردید. در بخش رسانه‌های خبری و اجتماعی نیز سعودی‌ها سهامدار شرکت‌های تأثیرگذاری هستند؛ شاهزاده الولید سال‌ها جزو سهامداران عمده توییتر بوده (و پس از تغییر مالکیت این شبکه نیز سهام خود را حفظ کرد) و همچنین حدود ۵٪ از سهام نیوز کورپ (شرکت مادر شبکه فاکس نیوز و روزنامه وال‌استریت جورنال) را در اختیار داشت. چنین سرمایه‌گذاری‌هایی به عربستان امکان می‌دهد در تصویرسازی خود نزد افکار عمومی آمریکا و صنعت سرگرمی نقش‌آفرینی کند.

روابط عربستان با خانواده دونالد ترامپ (از جمله جرد کوشنر)

روابط مالی و سیاسی میان ریاض و نزدیکان دونالد ترامپ پیشینه‌ای شناخته‌شده دارد. خود ترامپ پیش از ریاست‌جمهوری بارها از ثروت سعودی تمجید کرده و اذعان داشته که "سعودی‌ها از بزرگ‌ترین خریداران املاک من هستند" – اشاره‌ای به فروش آپارتمان‌های گران‌قیمت به اتباع سعودی در برج‌هایش. پس از آغاز ریاست‌جمهوری ترامپ، هتل بین‌المللی ترامپ در واشنگتن به محلی برای خرج پول سعودی بدل شد؛ گزارش‌ها از هزینه صدها هزار دلاری لابی‌گران ریاض در این هتل به منظور تأثیرگذاری بر دولت جدید حکایت داشت.

اما مهم‌ترین پیوند، ارتباط نزدیک جرد کوشنر داماد و مشاور ارشد ترامپ با ولیعهد سعودی محمد بن سلمان بود. کوشنر که نقش کلیدی در سیاست خاورمیانه ترامپ داشت، کانال مستقیم و محرمانه‌ای با بن سلمان برقرار کرده بود و گفته می‌شود از طریق پیام‌رسان شخصی با او در تماس بوده است. این رابطه در تصمیم‌های کاخ سفید مشهود بود؛ از حمایت بی‌چون‌وچرای دولت ترامپ از بن سلمان در بحران‌هایی چون محاصره قطر و قتل خاشقجی گرفته تا پافشاری بر ادامه فروش تسلیحات به عربستان علی‌رغم مخالفت گسترده کنگره. پس از پایان دولت ترامپ نیز این دوستی پاداش مالی چشمگیری برای کوشنر داشت: شرکت سرمایه‌گذاری تازه‌تأسیس او موسوم به Affinity Partners تنها شش ماه پس از ترک کاخ سفید، حدود ۲ میلیارد دلار سرمایه از صندوق ثروت ملی عربستان دریافت کرد. این تزریق سرمایه غیرمعمول – که برخلاف توصیه کمیته ارزیابی صندوق صورت گرفت – از سوی بسیاری به چشم قدردانی سیاسی از خدمات کوشنر به بن سلمان نگریسته شد. افزون بر او، برخی دیگر از چهره‌های نزدیک به ترامپ نیز از سخاوت مالی سعودی بهره‌مند شده‌اند؛ از جمله استیو منوچین وزیر خزانه‌داری پیشین که صندوق خصوصی وی نیز بالغ بر ۱ میلیارد دلار از ریاض سرمایه جذب کرد.

حمایت عربستان از کمپین ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶

علاوه بر روابط مالی پس از قدرت‌گیری ترامپ، شواهدی از تلاش‌های پشت پرده سعودی‌ها به نفع او در جریان انتخابات ۲۰۱۶ نیز مطرح شده است. رسانه‌های آمریکا در سال ۲۰۱۸ فاش کردند که در اوت ۲۰۱۶ فرستاده‌ای از سوی ولیعهدهای عربستان و امارات به دیدار دونالد ترامپ جونیور (پسر ارشد ترامپ) رفت و مخفیانه پیشنهاد کمک به کارزار انتخاباتی ترامپ را مطرح کرد. در آن نشست در برج ترامپ، جورج نادر تاجر لبنانی-آمریکایی به نمایندگی از ریاض و ابوظبی حضور داشت و همچنین یک متخصص اسرائیلی شبکه‌های اجتماعی طرح یک عملیات تبلیغاتی مخفیانه در حمایت از ترامپ را ارائه داد. هرچند تیم ترامپ پس از افشای این موضوع مدعی شد کمک عملی دریافت نکرده، اما این تماس پنهانی از تمایل جدی برخی دولت‌های خارجی به پیروزی ترامپ حکایت داشت.

افزون بر این، تحلیلگران به ائتلاف پنهانی وسیع‌تری اشاره می‌کنند. برای نمونه، روزنامه‌نگار تحقیقی ست آبرامسون در کتاب‌های خود از طرحی موسوم به "توطئه دریای سرخ" پرده برمی‌دارد. بر اساس این روایت، رهبران عربستان سعودی، امارات متحده عربی, مصر و اسرائیل مدتی پیش از انتخابات آمریکا به تفاهمی رسیدند که در صورت پیروزی ترامپ، جهت‌گیری سیاست واشنگتن را به نفع خود تغییر دهند. در مقابل، آنها نیز از طرق مختلف – مالی، اطلاعاتی و تبلیغاتی – به پیروزی ترامپ یاری رساندند. هرچند بسیاری از جزئیات این معاملات پشت پرده رسماً تأیید نشده، اما همسویی آشکار سیاست‌های ترامپ در سال‌های بعد (از تقابل شدیدتر با ایران گرفته تا حمایت از اقدامات ماجراجویانه بن سلمان) با اهداف آن کشورها، این گمانه‌زنی را تقویت می‌کند.

پرونده قتل جمال خاشقجی و واکنش دولت ترامپ

قتل جمال خاشقجی روزنامه‌نگار منتقد سعودی در سال ۲۰۱۸ به آزمونی مهم برای روابط ریاض–واشنگتن و شخص دونالد ترامپ تبدیل شد. در اکتبر آن سال، خاشقجی که برای روزنامه واشنگتن‌پست می‌نوشت، داخل کنسولگری عربستان در استانبول توسط عوامل اعزامی از ریاض به شکل فجیعی به قتل رسید. این جنایت موجی از خشم جهانی علیه ولیعهد سعودی برانگیخت. با این حال، واکنش کاخ سفید ترامپ کاملاً متفاوت بود. ترامپ صریحاً اعلام کرد نمی‌خواهد به خاطر این ماجرا روابط پرسود با عربستان را به خطر بیندازد. در بیانیه‌ای در نوامبر ۲۰۱۸ او تأکید کرد عربستان سعودی ۴۵۰ میلیارد دلار در آمریکا سرمایه‌گذاری و خرید انجام خواهد داد و لغو همکاری‌ها صرفاً چین و روسیه را منتفع می‌سازد. ترامپ حتی درباره نقش ولیعهد در قتل گفت: "شاید او مطلع بوده، شاید هم نه!" و بدین ترتیب عملاً بن سلمان را تبرئه کرد.

دولت ترامپ در ماه‌های بعد نیز تلاش کرد جلوی فشارهای کنگره و جامعه بین‌المللی علیه ریاض را بگیرد. وقتی سنای آمریکا طبق قانون حقوق بشر از کاخ سفید خواست عاملان قتل خاشقجی معرفی شوند، دولت ترامپ از نام بردن از بن سلمان خودداری کرد. وزارت خارجه‌اش تنها چند مأمور میانی سعودی را تحریم نمود و مایک پمپئو وزیر خارجه وقت تاکید کرد "هیچ مدرک مستقیمی" علیه شخص ولیعهد در دست نیست. گزارش‌هایی منتشر شد که کوشنر به طور محرمانه به بن سلمان راهکارهایی برای عبور از بحران ارائه داده است. خود ترامپ در محافل خصوصی به این می‌بالید که کنگره در پی مجازات بن سلمان بود "اما من نجاتش دادم". در مجموع، دولت ترامپ نه تنها اقدامی علیه رهبران سعودی انجام نداد، بلکه با تداوم فروش تسلیحات و حتی وتوی مصوبه‌های کنگره، نشان داد که حفظ ائتلاف و منافع اقتصادی با عربستان را به پاسخگویی در قبال قتل یک روزنامه‌نگار ترجیح می‌دهد.

وعده‌های سرمایه‌گذاری عظیم و معاملات تسلیحاتی در دوره ترامپ – واقعیت یا اغراق؟

دوران ریاست‌جمهوری ترامپ شاهد اعلام چندین توافق و سرمایه‌گذاری "تاریخی" با عربستان بود که بعدها مشخص شد بسیاری از آنها بیش از واقعیت، تبلیغاتی بوده‌اند. در نخستین سفر خارجی ترامپ به ریاض در ۲۰۱۷، او به همراه پادشاه سعودی بسته فروش تسلیحاتی به ارزش ۱۱۰ میلیارد دلار را رونمایی کرد. اما بررسی‌ها نشان داد این مبلغ عمدتاً متشکل از تفاهم‌نامه‌ها و وعده‌های خرید آینده بوده و قرارداد قطعی اندکی در آن وجود داشت. تا اواخر ۲۰۱۸ تنها حدود ۱۴ میلیارد دلار آن جنبه عملی به خود گرفت. با این حال، ترامپ مکرراً همان رقم ۱۱۰ میلیارد دلاری را به عنوان دلیل اهمیت رابطه با عربستان مطرح می‌کرد و از آن برای توجیه چشم‌پوشی از قضیه خاشقجی بهره برد.

علاوه بر تسلیحات، ترامپ و مقامات سعودی طی ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ چندین بار از بسته‌های عظیم سرمایه‌گذاری خبر دادند. ترامپ رقم کل سرمایه‌گذاری‌هایی که عربستان در آمریکا انجام خواهد داد را ۴۵۰ میلیارد دلار اعلام می‌کرد – رقمی که کارشناسان آن را اغراق‌شده می‌دانستند. وعده عربستان برای اختصاص ۲۰ میلیارد دلار به صندوق زیرساختی بلک‌استون نیز در عمل تنها بخشی از آن محقق گردید. به طور کلی، بسیاری از ارقام نجومی که در دوره ترامپ به عنوان ثمره دوستی با ریاض اعلام شد، بیشتر جنبه نمایشی و سیاسی داشت و بر زمین واقعیت با تاخیر یا کاهش مواجه شد. هرچند این اعلام‌ها به ترامپ امکان داد کارنامه خود را پربار جلوه دهد، اما عدم تحقق کامل آنها نشان داد که روابط مالی و تسلیحاتی دو کشور پیچیده‌تر از چند بیانیه تبلیغاتی است

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار