رابطه ایران با چین و روسیه در شرایط پس از جنگ، از دید تحلیلگران اسرائیلی
« دنی سیترینوویچ» و «رَز زیمت» دو تحلیلگر اسرائیلی، تحلیل ویژهای را درباره شرایط فعلی معادلات موجود در رابطه ایران با چین و روسیه، منتشر کردهاند.

به گزارش هممیهن آنلاین، این مطلب در روزهای برگزاری برنامههای بزرگ حزب حاکم چین و حضور رئیسجمهور کشورمان در اجلاس شانگهای، اهمیت فراوانی یافته است.
این مطلب برای آگاهیبخشی مخاطبان هممیهن بینالملل منتشر میشود و موضع رسانههای هممیهن نیست
در این گزارش آمده است:
چه میتوان از ماهیت رابطه میان مسکو، پکن و تهران پس از آزمونی که مناسبات سهجانبه در جریان جنگ دوازدهروزه از سر گذراندند، آموخت؟
رفتار مسکو و پکن که به محکومیتی نسبتاً ملایم علیه حملات اسرائیل و آمریکا در ایران بسنده کردند، موجب بروز انتقادها و ناخرسندی در تهران شد. این امر همچنین ارزیابی در ایران را تقویت کرد که توان اتکای این کشور به روسیه و چین همچنان محدود باقی مانده است، بهویژه در سناریوی رویارویی نظامی با اسرائیل و ایالات متحده. با این حال روشن است که جمهوری اسلامی در شرایط کنونی جایگزینی برای ادامه شراکت سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود ــ هرچند محدود ــ با روسیه و چین ندارد، بهخصوص در پرتو تشدید تنش میان تهران و کشورهای اروپایی. از سوی دیگر، روسیه و چین نیز که ایران را شریک کوچکتری در ائتلاف مقابل غرب و آمریکا میدانند، در این مقطع بدیلی برای همکاری با تهران ندارند و تا زمانی که این همکاری در خدمت منافعشان باشد، آن را ادامه خواهند داد.
شراکت ایران، روسیه و چین که طی سالهای اخیر و در سایه تحولات عرصه جهانی ــ از جمله جنگ اوکراین و افزایش تنش میان چین و آمریکا ــ عمق و گستره بیشتری یافته، در جریان جنگ دوازدهروزه به آزمون گذاشته شد. با پایان یافتن جنگ، در ایران انتقادهایی، بهویژه از سوی محافل عملگرا، علیه روسیه و تا حدودی علیه چین مطرح گردید؛ انتقادهایی که ناظر به خودداری این دو قدرت از ارائه کمک به ایران در طول جنگ و بسنده کردن آنان به محکومیت حملات اسرائیل و آمریکا بود. این انتقادات بهویژه از آن رو اهمیت یافت که ایران از فوریه ۲۰۲۲ کمک نظامی قابل توجهی به روسیه در جنگ اوکراین ارائه کرده بود.
این موج انتقادها به ادعاهایی پیوست که پیشتر نیز از سوی محافل مشابه مطرح شده بود مبنی بر لزوم پرهیز از وابستگی مطلق به روسیه و چین در چارچوب سیاست «نگاه به شرق» که در سالهای اخیر از سوی رهبری ایران اتخاذ گردید. این ادعا بر شناختی استوار است که این کشورها مطابق منافع خود ــ از جمله مناسباتشان با ایالات متحده ــ عمل میکنند و در صورت لزوم برای پیشبرد اهداف راهبردی مهم، نظیر بهبود روابط با واشنگتن، از قربانی کردن ایران ابایی ندارند. تنش میان تهران و مسکو تنها به جنگ دوازدهروزه محدود نمیشود، بلکه به دیگر تحولات نیز مرتبط است؛ از جمله اختلاف نظرها بر سر دگرگونیهای صحنه سوریه ــ بهویژه گفتوگوی رسمی روسیه با رژیم بشار اسد و تلاش برای بهبود روابط با دمشق ــ و همچنین تحولات قفقاز جنوبی در پرتو توافق در حال شکلگیری میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان
در مقابل، محافل منتسب به جناح محافظهکار و رادیکال در رأس هرم قدرت ایران از طرح انتقاد مشابه خودداری کردند و در برابر رفتار روسیه و چین ابراز درک و همدلی نمودند. به عنوان نمونه، یدالله جوانی، رئیس اداره سیاسی سپاه پاسداران، اعلام کرد که ایران در طول جنگ از روسیه یا چین درخواست کمک نکرده است و تصریح نمود که توافق همکاری نظامی میان تهران و مسکو به معنای تعهد روسیه برای پیوستن به ایران در زمان جنگ نیست.
با وجود این، رهبری ایران بهخوبی آگاه است که جمهوری اسلامی جایگزین سیاسی، نظامی یا اقتصادی برای روسیه و چین ندارد، بهویژه با توجه به وخامت روابط با کشورهای اروپایی و احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران از سوی سه کشور اروپایی طرف توافق هستهای ۲۰۱۵ (آلمان، بریتانیا و فرانسه). هرچند در تهران از رفتار روسیه ناامیدی احساس میشود، همکاریهای متقابل همچنان ادامه دارد؛ چنانکه در سفرهای علی لاریجانی ــ مشاور رهبر ایران و دبیر تازه منصوبشده شورای عالی امنیت ملی ــ و همچنین وزیر دفاع ایران، عزیز نصیرزاده، به مسکو در ژوئیه ۲۰۲۵، و نیز در مانور دریایی مشترک ایران و روسیه در دریای خزر در همان ماه نمایان شد. همچنین گزارشهایی ــ هرچند تأییدنشده ــ درباره قصد روسیه برای تحویل سامانه پدافند هوایی اس-۴۰۰ به ایران و قصد چین برای تحویل جنگندههای پیشرفته جی-۱۰ به تهران منتشر شده است. در عرصه اقتصادی نیز وابستگی ایران به صادرات نفت به چین همچنان ادامه دارد، علیرغم تلاشهای دولت ترامپ برای اجرای سختگیرانه تحریمها علیه صادرات نفت ایران. باید افزود که با وجود امضای توافق همکاری ۲۵ ساله میان تهران و پکن در مارس ۲۰۲۱، شراکت میان دو کشور بسیار محدود باقی مانده و چین پاسخگوی بخش اعظم دشواریهای اقتصادی ایران، از جمله نیاز به سرمایهگذاری در زیرساختها، نبوده است