| کد مطلب: ۴۵۱۹۰

«مناره» طرحی در راستای گذار به نظم جدید/انتظارها از سازمان‏‌های مربوط به نظم دوقطبی به شدت کاهش یافته است

یکی از ویژگی‌های نظام دوقطبی، تشکیل برخی نهادهای بین‌المللی بود که جهت حل مشکلات و کنترل بحران دو بلوک ایجاد گردید. سازمان ملل متحد، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول و... نهادهایی بودند که وظیفه حفظ جهان در شرایط حضور دو ابرقدرت را داشتند.

«مناره» طرحی در راستای گذار به نظم جدید/انتظارها از سازمان‏‌های مربوط به نظم دوقطبی به شدت کاهش یافته است

یکی از ویژگی‌های نظام دوقطبی، تشکیل برخی نهادهای بین‌المللی بود که جهت حل مشکلات و کنترل بحران دو بلوک ایجاد گردید. سازمان ملل متحد، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول و... نهادهایی بودند که وظیفه حفظ جهان در شرایط حضور دو ابرقدرت را داشتند. حتی وجود برخی سازمان‌های درون‌گروهی مانند ناتو و ورشو هم بخشی از همین نظام، جهت تعادل تعبیه شده بود.

سازمان‌های بین‌المللی در این شرایط به‌عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف بازیگران اصلی عمل می‌کرد و کشورهایی که نمی‌خواستند در این بازی باشند مانند کشورهای عدم تعهد، وقتی در این سازمان‌ها قرار می‌گرفتند، گرایش و همراهی به شرق و یا غرب می‌یافتند و شرایط به نحوی بود که می‌بایست در این زمین بازی می‌کردند و اگر نمی‌خواستند در صف این دوقدرت قرار داشته باشند، موقعیت بسیار سختی پیدا می‌کردند. ویژگی‌های نظام دوقطبی، وجود دو ابرقدرت نظامی به‌عنوان دشمن، دو بلوک مشخص، جنگ سرد، رقابت‌های سیاسی و اقتصادی، تنش‌های منطقه‌ای در زیر سایه قدرت‌های بزرگ  بود که می‌طلبید میزهای مذاکره‌ای وجود داشته باشد تا دولت‌های بزرگ گرد آن به رفع بحران و حل مشکلات بپردازند.

با فروپاشی شوروی و بلوک شرق، نوعی خلأ به‌وجود آمد و نظام دوقطبی فروریخت. آمریکا و بلوک غرب اکنون رقیب جدی در برابر خود نمی‌دیدند و فرضیه «حفظ دشمن برای بقا» دیگر پاسخگو نبود و آنها می‌بایست به‌دنبال شکل جدیدی از همگرایی بر می‌آمدند. برای همین از این فرصت استفاده کرده و تحت عنوان «نظم نوین جهانی» به دنبال شکل‌دهی یک نظام تک‌قطبی برآمدند.

سازمان‌های بین‌المللی نوینی مانند سازمان تجارت جهانی، گروه 20 و... با توافقات جدید شکل گرفت و غرب تلاش کرد از امتیازات خود برای ایجاد هژمونی واحد بهره ببرد. دیری نپایید که بحران‌های دوران گذر خودنمایی کرد و زخم‌های کهنه سربرآورد. فروپاشی کشورهای بلوک شرق، بحران‌های اقتصادی، جنگ‌های منطقه‌ای (مانند یوگسلاوی) و... بخشی از مشکلاتی بود که نیاز به مدیریت فرامنطقه‌ای داشت و غرب و به‌خصوص آمریکا تلاش نمود تا با کنترل آن با استفاده از سازمان و نهادهای قبلی نظام دوقطبی، قدرت خود را تثبیت نماید.

این درحالی بود که برخی از بحران‌ها مانند افغانستان، رواندا، حمله عراق به کویت و... شکلی فراتر از چارچوب نظام قبلی داشت. در این مسائل، سازمان‌های بین‌المللی و هژمونی آمریکا به چالش کشیده شد و هزینه زیادی را به ساختار قبلی تحمیل نمود. فرسایشی شدن مبارزه با تروریسم، ناتوانی و بی‌تفاوتی غرب در خصوص موضوعاتی که قبلاً برای آن بسیار تاکید داشت مانند حقوق بشر و دموکراسی در برخی کشورها، گسترش بحران‌هایی همچون فلسطین، رشد و توسعه قدرت‌های منطقه‌ای مانند چین، روسیه و هند و... موجب گردید که در قرن بیست و یکم شاهد باشیم که امکان شکل‌گیری نظام تک‌قطبی در جهان وجود ندارد.

اقدامات ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در خروج از برخی توافقات جهانی (مانند توافق آب و هوا، برجام و...) و سازمان‌های بین‌المللی (مانند سازمان بهداشت جهانی و یونسکو)، ناتوانی ایالات متحده در حل بحران اوکراین و فلسطین و اعلام اینکه «اول آمریکا»، تیرخلاصی بود به همه امیدواری‌ها برای حل مشکلات توسط آمریکا.

شکل‌گیری سازمان‌هایی همچون بریکس و شانگهای، نشان داد دوران نهادهای دوقطبی در حال پایان است و قدرت‌های بزرگ جدید و نظام چندقطبی منتظر حل مشکلات خود توسط سازمان‌های بین‌المللی با سابقه قبلی نمی‌مانند. بهترین دلیل برای این ناامیدی، ناتوانی شورای امنیت سازمان ملل متحد در حل برخی از مسائل به‌دلیل اختلافات قدرت‌های بزرگ و حق وتو می‌باشد.

این حقیقت که بلوک غرب به سازمان‌های بین‌المللی به‌عنوان ابزاری برای تضمین خواسته‌های خود نگاه می‌کند و سایر کشورها به‌عنوان راهی برای احقاق حقوق خود، نشان می‌دهد که این راه به بن‌بست رسیده است. هرچند همچنان زود است که از کارکرد این سازمان‌ها ناامید گردید اما اقدامات ترامپ در بی‌توجهی به این سازمان‌ها گویای آن است که باید انتظارها را از سازمان‌های دوران نظام دوقطبی کاست و به فکر ایجاد سازمان‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای جدید بود.

طرح پیشنهادی آقایان دکتر ظریف و بهاروند (وزیر و معاون وزیر سابق وزارت امورخارجه کشورمان) تحت عنوان مناره (خاورمیانه برای پژوهش و پیشرفت هسته‌ای) که یک سازمان منطقه‌ای جهت توسعه هسته‌ای کشورهای خاورمیانه است را می‌توان در این راستا مورد بررسی قرار داد. در این طرح که کشورهای عضو از تولید سلاح هسته‌ای خودداری می‌کنند و در عوض از فناوری هسته‌ای در انرژی، پزشکی و کشاورزی بهره می‌برند؛ با نظارت و پادمان‌های مشترک، بهره می‌برند می‌تواند پس از چکش‌کاری، ایده تشکیل ساختاری خارج از سازمان بین‌المللی انرژی اتمی (هرچند ممکن است با نظارت آن) باشد. سازمانی که اهداف و برنامه‌هایش  را کشورهای غربی تهیه و تنظیم نمی‌کنند و در چارچوب همکاری‌های منطقه‌ای خواهد بود. برای این طرح آرزوی موفقیت داریم.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار