| کد مطلب: ۴۵۰۷۳

عوامل و محدودیت‌های آشتی بین تهران و قاهره

سفر اخیر وزیر خارجه ایران به مصر، چیزی بیش از دیپلماسی مرسوم بود. علامتی بود برای تغییری شدید در روابط بین دو قدرت خاورمیانه‌ای که بحران‌های مشترک آن‌ها را به سمت هم کشیده‌است.

عوامل و محدودیت‌های آشتی بین تهران و قاهره

سفر اخیر وزیر خارجه ایران به مصر، چیزی بیش از دیپلماسی مرسوم بود. علامتی بود برای تغییری شدید در روابط بین دو قدرت خاورمیانه‌ای که بحران‌های مشترک آن‌ها را به سمت هم کشیده‌است. اختلافات از همان سال ۱۹۷۹ بر سر مسئله اسرائیل شروع شد، با پذیرش شاه مخلوع ایران توسط قاهره تشدید شد و حمایت مصر از رژیم صدام حسین در میانه جنگ با ایران هم مصر را برای تهران دشمن نشان داد. روابط دیپلماتیک دهه‌ها تعطیل بودند و فقط هرا گاهی تلاش‌های بی‌حاصل برای گفت‌وگو انجام می‌شد.

تصمیم اخیر تهران برای تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی، حرکتی بسیار قابل‌توجه است. این اقدام امتیازی راهبردی است و مسئله‌ای را حل می‌کند که عراقچی چند هفته پیش آن‌ها را «آخرین مانع» بر سر راه عادی‌سازی خواند. قاهره فوراً و علناً از این اقدام استقبال کرد. سخنگوی وزارت خارجه مصر آن را «گامی مثبت» خواند که «کمک می‌کند مسائل به مسیر درست برگردند». این استقبال تمایل مصر به آغاز دورانی تازه را نشان داد.

این تنش‌زدایی نوپا بیش از آن که به علاقه‌ای تازه‌یافته بین دو طرف مربوط باشد، حاصل محاسبه‌گری در میانه بحران‌های در حال ظهور و همگراست. حملات حوثی‌ها در دریای سرخ به رگ حیاتی اقتصاد مصر خورده و میلیاردها دلار درآمد از کانال سوئز را به باد داده است. مصر تأکید داشته در این زمینه خواستار اقدام ایران است. برای ایران، پس از حملات ماه گذشته آمریکا و اسرائیل، عادی‌سازی با مصر، قلب فرهنگی جهان عرب و متحد مهم ایالات متحده، در تحکیم جایگاه منطقه‌ای و گسترش گزینه‌های دیپلماتیک مفید است.

پویه‌شناسی‌های کلی‌تر در منطقه هم به شکلی فزاینده در جهت عادی‌سازی روابط ایران و مصر هستند. عادی‌سازی روابط ایران و عربستان سعودی با وساطت چین در سال ۲۰۲۳ یک رأی وتوی مهم را از سر راه برداشت. احیای روابط ریاض با تهران، به قاهره آزادی می‌دهد که بدون نگرانی از دورکردن تأمین‌کنندگان کلیدی مالی‌اش در حاشیه خلیج [فارس]، با ایران تعامل کند. واقعیت هولناک جنگ داخلی سودان هم به این مسیر شتاب می‌دهد. این هماهنگی‌های منطقه‌ای در کنار گرفتاری‌های اقتصادی مشترک، همکاری تجاری ملموس و نیز انجام سفرهای زیارتی را ناگهان ممکن کرده‌است. حمله اسرائیل به ایران هم همکاری بین قاهره و تهران را تشدید کرد و برای دو طرف بحران‌های موازی ساخت. نقش میانجیگری مصر را هم برجسته کرد.

اما علی‌رغم شتاب این روند، اعتماد کامل دیپلماتیک همچنان در بند اختلافات ساختاری است. گرایش مصر به غرب با رویکرد تهران در تضاد است. روابط با اسرائیل هم برای مصر جای بحث ندارد، چراکه هم به لحاظ راهبردی و هم وجودی این رابطه برای قاهره مهم است. حال آن که اقدامات اسرائیل موضع ضدغرب ایران را تشدید هم کرده‌است.

در مجموع، بهبود روابط قاهره و تهران، دوستی بزرگ راهبردی نیست، بلکه همراهی از سر منفعت است. مسیر این بهبود روابط به سمت تعامل عمیق‌تر می‌رود و این به خاطر نیازهای متقابل است، از قبیل تأمین امنیت مسیرهای دریایی، پرهیز از جنگ تمام‌عیار منطقه‌ای و بقای اقتصادی. این نیازها حالا وزن‌شان از هزینه‌های دوری از یکدیگر بیشتر شده‌اند.

به نظر محتمل می‌آید که این دو کشور، به زودی، مأموریت‌های سطح پایین خود را به سطح سفارت کامل ارتقا دهند، روابط اقتصادیشان بیشتر و بیشتر شود و در مسائل حساسی مثل بحران دریای سرخ و گفت‌وگوهای هسته‌ای ایالات متحده و ایران، در مسیرهای دیپلماتیک فعال بمانند؛ اما این رابطه ذاتاً تراکنشی خواهد ماند و رقابت منافع ملی دو طرف آن را محدود خواهد داشت. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار