آبستن آشوب / نقض حقوق اقلیتها چگونه میتواند سوریه را بار دیگر به میدان جنگ بدل کند؟
چهار ماه پس از سقوط حکومت بشار اسد در سوریه، نگرانیها از سرکوب اقلیتها در این کشور رو به افزایش است، اقلیتها امیدی به آینده ندارند و برخی گروههای شبهنظامی وابسته به این اقلیتها حاضر نیستند سلاحهای خود را تحویل داده یا به ارتش جدید این کشور بپیوندند.

چهار ماه پس از سقوط حکومت بشار اسد در سوریه، نگرانیها از سرکوب اقلیتها در این کشور رو به افزایش است، اقلیتها امیدی به آینده ندارند و برخی گروههای شبهنظامی وابسته به این اقلیتها حاضر نیستند سلاحهای خود را تحویل داده یا به ارتش جدید این کشور بپیوندند. احمد الشرع، رئیسجمهور موقت سوریه روز ۲۹ مارس کابینه خود را معرفی کرد.
در کابینه جدید همانند سابق چهرههای وفادار به او در دوره جنگ داخلی سوریه مهمترین مشاغل را در اختیار گرفتهاند اما برخلاف گذشته وزرایی از اقلیتها شامل علویها، مسیحیها، دروزیها، کردها و زنان در کابینه حضور دارند. در نخستین کابینه الشرع که دسامبر ۲۰۲۴ و بلافاصله پس از ساقط کردن حکومت اسد تشکیل شد، تمام وزرا مردان اهل سنت یا جهادیهای سابق بودند.
هرچند الشرع و حامیانش اصرار دارند که این کابینه با این مشخصات نماد فاصله گرفتن از گذشته است اما بسیاری از ناظران و تحلیلگران به این تحولات بدبین هستند. تحولات اخیر در سوریه از جمله برخورد نظامی شدید با اقلیتها و نظرسنجیهایی که از بیاعتمادی شدید اقلیتها به حکومت جدید حکایت دارند، تا حد زیادی این بدبینی را توجیه میکند.
«پاکسازی قومی» در ماه مارس
براساس تحقیقات شبکه حقوق بشر سوریه، نیروهای دولتی سوریه و شبهنظامیان وابسته به تحریرالشام اوایل ماه مارس در ۲۵ منطقه در لاذقیه، طرطوس، حماه و حمص عملیاتهایی را علیه اقلیتها و بهویژه اقلیت علوی ترتیب دادهاند. طی این عملیاتها دستکم ۸۰۰ نفر کشته و هزاران نفر مجروح شدند. گروههای حقوق بشری دیگر آمارهای به مراتب بیشتری را در این خصوص اعلام میکنند.
سیانان در گزارشی تحقیقی این اعداد را تأیید کرده و نوشته است:«گفتوگوهای ما با هفت بازمانده، بررسی تصاویر ماهوارهای و صحتسنجی دادهها روی زمین نشان میدهد حمله نیروهای حکومتی به روستاییان که اغلب غیرمسلح بودند، به اتفاقاتی نظیر اعدام، غارت اموال و دفن کشتهشدگان در گورهای دستهجمعی منجر شده است.» این شبکه خبری اعلام کرده که تنها در یک روستا قادر به تأیید قطعی کشته شدن ۸۴ نفر از علویان است، در حالیکه روستاییان تعداد کشتهشدگان را بیش از ۲۰۰ نفر اعلام میکنند و احتمالاً تعداد کشتهشدگان حملات نیروهای دولتی به اقلیتها در ماه مارس بیش از ۴۰۰ نفر باشد.
یک ویدئوی منتشرشده در فیسبوک که پس از مدت کوتاهی حذف شد اما همچنان از طریق آرشیو اینترنت قابل دسترسی است، یکی از مأموران دولتی را نشان میدهد که یونیفورم رسمی به تن دارد و خطاب به مردم روستا فریاد میزند: «بالاخره به سراغ شما آمدیم. مرگ به سراغ شما آمده است.» در پسزمینه این ویدئو که توسط خود نیروهای حکومتی ضبط و منتشر شده بود، جسد تعدادی از اقلیتهای سوری دیده میشود که کشته شده و به زمین افتادهاند.
شاهدی عینی به سیانان گفته است: «آنها در ابتدا به خانهها حمله کردند و تمام تلفنهای همراه و ابزارهای الکترونیکی را با خود بردند. کمی بعد به خانه ما بازگشتند و خواستند که همه مردان از خانه خارج شوند. پدر من یک معلم بازنشسته ۷۵ ساله بود. آنها به سر او شلیک کردند. برادرم را هم با شلیک به قلبش به قتل رساندند. به گفته او، مأموران تحریرالشام درحالیکه این اقدامات را انجام میدادند به اهالی روستا فحاشی میکردند و آنها را «سگهای علوی» میخواندند. تصاویر ماهوارهای بیانگر کثرت کشتهشدگان است و مأموران حکومتی برای رهایی از پیکر کشتهشدگان آنها را در گورهای دستهجمعی به خاک میسپردند.
سازمان عفو بینالملل نوشته است: «شبهنظامیان وابسته به دولت در روزهای ۸ و ۹ مارس ۲۰۲۵ بیش از ۱۰۰ نفر را در شهر ساحلی بانیاس کشتهاند. این سازمان ۳۲ مورد از این قتلها را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که این اقدامات عمدی، هدفمند علیه اقلیت علوی و غیرقانونی بودهاند. مردان مسلح از مردم میپرسیدند آیا علوی هستند و سپس آنها را تهدید یا کشتهاند و در برخی موارد به نظر میرسید که آنها را به خاطر تخلفات دولت پیشین سرزنش میکنند. مقامات، خانوادههای قربانیان را مجبور کردهاند که عزیزان خود را بدون انجام مراسم مذهبی یا عمومی در گورهای دستهجمعی دفن کنند.»
اگنس کالامار، دبیرکل سازمان عفو بینالملل در این باره گفت: «عاملان این موج وحشتناک از کشتارهای جمعی بیرحمانه باید پاسخگو شوند. شواهد ما نشان میدهد که شبهنظامیان وابسته به دولت به عمد غیرنظامیان اقلیت علوی را در حملات تلافیجویانه وحشیانه هدف قرار دادهاند و افراد را از نزدیک و بهصورت خونسردانه به قتل رساندهاند. به مدت دو روز، مقامات برای توقف این کشتارها مداخله نکردند. بار دیگر، غیرنظامیان سوری خود را در موقعیتی یافتهاند که سنگینترین بها را برای تسویهحساب طرفهای درگیر در مناقشه میپردازند.»
عفو بینالملل در یکی دیگر از روایتها درباره کشتار اقلیتها در سوریه نوشته است: در حدود ساعت ۱۱ صبح روز ۸ مارس، احمد، تماسی از یکی از خویشاوندانش دریافت کرد که به او اطلاع داد مردان مسلح به خانهاش هجوم برده و پدرش را که در اواخر دهه ۶۰ زندگیاش بود، به ضرب گلوله کشتهاند. او گفت: «مادرم به من گفت که صبح زود چهار مرد مسلح وارد خانه ما شدند.
اولین سوالشان این بود که آیا [اعضای خانوادهام] علوی هستند یا نه.» این مردان شروع به کتک زدن برادر احمد کردند و پدرش سعی کرد جلوی آنها را بگیرد. «[به پدرم] دستور دادند که رویش را برگرداند... وقتی این کار را کرد، یکی از مردان مسلح از پشت به او شلیک کرد و گلوله از سینهاش خارج شد... ۲۰ دقیقه بعد، آنها برگشتند و جسد را با خود بردند.»
در گذشته نیز، زمانی که هنوز هیئت تحریرالشام تشکیل نشده بود و بسیاری از سربازان آن زیر نظر احمد الشرع (با نام مستعار ابومحمدالجولانی) در جبهه النصره عضو بودند، مستنداتی در خصوص کشتار اقلیتها و بهویژه علویان توسط سربازان جبهه النصره ثبت شد. در سال ۲۰۱۳، گزارشها حاکی از آن بود که افراد مسلح جبهه النصره دستکم ۱۶ نفر از علویان را در روستایی در شرق شهر حمص اعدام کردند که شامل هفت زن و چهار کودک بودند.
الشرع، که در آن زمان با نام مستعار ابومحمدالجولانی فعالیت میکرد، خواستار حملات همهجانبه به جوامع علوی شد. او گفت: «چارهای جز تشدید نبرد و هدف قرار دادن شهرها و روستاهای علوی در لاذقیه نیست.» جبهه النصره همچنین در قتل مسیحیان در روستای جسر الشغور دست داشت و یک زوج مسیحی را به اتهام جاسوسی برای اسد اعدام کرد. انبوهی از جوامع مسیحی در آن زمان از ترس جبهه النصره به ترکیه گریختند.
اقلیتها آینده را چگونه میبینند؟
با توجه به شرایط سوریه، امکان محدودی برای بررسی میدانی وضعیت در این کشور وجود دارد. با این حال، نظرسنجی جدیدی که به سفارش اکونومیست در سوریه انجام گرفته، تصویر واضحی از نگرانی اقلیتها و تبعیضها علیه آنان در این کشور منعکس کرده است. اکونومیست نوشته است: شاید جای تعجب نباشد که در کشوری که از دههها استبداد بیرون آمده، نظرسنجی نشاندهنده شکاف عمیقی بین اکثریت سنی و اقلیتهای سوریه، بهویژه علویان، باشد. تنها ۶ درصد از سنیها به آینده بدبین هستند، درحالیکه این رقم برای علویان ۴۰ درصد است.
همچنین جوامع کرد، دروزی و مسیحی نسبت به اعراب سنی احساس فقر، آزادی کمتر و امنیت پایینتری دارند. یکی از تفاوتهای برجسته میان اقلیتها و اکثریت اهل سنت بر سر نظام حقوقی و سیاسی است که نشاندهنده مهمی از جهتگیری آینده کشور است. بیش از ۹۰ درصد سنیها از احیای کامل یا نسبی قوانین اسلامی حمایت میکنند که آخرین بار بیش از یک قرن پیش در سوریه اجرا میشد.
تنها ۷ درصد خواستار نظام حقوقی کاملاً سکولار هستند. در میان کردها، علویان، دروزیها و مسیحیان نتایج برعکس است. حدود ۸۶ درصد دروزیها و مسیحیان و ۷۳ درصد کردها نظام حقوقی سکولار میخواهند. حمایت از قوانین کامل اسلامی در میان زنان نیز کمتر است؛ ۲۹ درصد زنان موافقاند، درحالیکه این رقم برای مردان ۴۰ درصد است. بیش از سهچهارم پاسخدهندگان از حقوق برابر برای زنان حمایت میکنند.
با وجود تفاوتهای منطقهای در مسائل سیاست خارجی، بهویژه درباره متحدان آینده، سوریها درباره نحوه برخورد با اسرائیل عمدتاً همنظرند. از زمان سقوط اسد، اسرائیل صدها کیلومتر مربع از خاک سوریه را، فراتر از زمینهایی که پیشتر در بلندیهای جولان اشغال کرده بود، تصرف کرده و زرادخانه نظامی سوریه را نابود کرده است.
آتش زیر خاکستر
یکی از مهمترین چالشهای حاکمیت سوریه، گروههای شبهنظامی هستند که به دلایل مختلف از جمله نگرانی جدی از نقض حقوق اقلیتها حاضر به کنار گذاشتن سلاح و پیوستن به ارتش جدید نیستند. دروزیها یک گروه اقلیت مذهبی هستند. این گروه مذهبی در قرن ۱۱ میلادی ایجاد شده و المانهایی از مسیحیت، هندوئیسم و تعدادی دیگر از مکاتب فلسفی را در خود دارد. در حال حاضر جمعیت آنها در سوریه حدود ۷۰۰ هزار نفر است که عمدتاً در شهرهای سویدا، صلخد، شهبا، قریا در جبلالعرب، جرمانا در نزدیکی دمشق و مجدل شمس در مناطق اشغالی سوریه در بلندیهای جولان زندگی میکنند.
آنها بارها مورد حمله داعش قرار گرفته بودند و از آن زمان تلاشهایی برای شکل دادن یک گروه شبهنظامی برای مقابله با حملات داعش و یا مقابله با گروههای نظامی و شبهنظامی دیگر انجام داده بودند. پیش از تصرف دمشق توسط تحریرالشام نیز گزارشهایی از درگیری نیروهای دروزی با نیروهای دولتی سوریه در رسانهها منتشر شده بود.
شبهنظامیان دروزی در حال حاضر بخشی از حدود ۵۰ گروه شبهنظامی هستند که در قالب «اتاق فرماندهی جنوبی» گردهم آمدهاند. اکونومیست مینویسد: «تا چند هفته قبل این گروهها عمدتاً در مقابل هم میجنگیدند و از آدمربایی تا قتل در میان آنها دیده میشد. با این حال آنها حالا یک نام مشترک دارند و میتوان گفت که هیچ وجه اشتراک دیگری جز نام میان آنها وجود ندارد.» از ماه ژانویه، چندین گروه قدرتمند شبهنظامی دروزی با دولت درباره شرایط پیوستن به ارتش جدید مذاکره میکردند. آنها نسبت به تعهدات رئیسجمهور موقت برای حفاظت از حقوق اقلیتهای مذهبی و قومی متعدد سوریه تردید داشتند.
این مذاکرات ماه گذشته پس از بروز خشونت علیه یک اقلیت مذهبی دیگر (علویان) متوقف شد و نگرانی دروزیها را افزایش داد. روایت برخورد مأموران حکومتی با علویان در بخشهای ابتدایی گزارش مورد اشاره قرار گرفت.
رهبران شبهنظامی دروزی همچنین رئیسجمهور موقت، احمد الشرع را متهم به انحصار قدرت کردهاند. الشرع و بسیاری از همقطارانش بخشی از یک گروه شورشی اسلامگرا بودند که اکثریت آن را مسلمانان سنی سوریه تشکیل میدادند و زمانی با القاعده ارتباط داشتند. آنها در ابتدا تمایل کمی به واگذاری قدرت در دولت جدید به اقلیتها نشان دادند.
با این حال، وقتی الشرع اواخر مارس ترکیب دولت موقت را اعلام کرد، انتخابهایش تا حدی فشار برای تشکیل دولتی فراگیر که نمایانگر گروههای قومی و مذهبی متنوع سوریه باشد را به رسمیت شناخت. او یک وزیر آموزش کُرد، یک وزیر زن مسیحی و یک وزیر دروزی را منصوب کرد. با این وجود، وزارتخانههای کلیدی دفاع، امور خارجه و کشور همچنان توسط متحدان نزدیک به رئیسجمهور اداره خواهند شد.
یک گروه شبهنظامی قدرتمند دیگر، یعنی نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) از حمایت ایالات متحده برخوردار است، به توافقی اولیه برای پیوستن به ارتش ملی دست یافته، اما هنوز ادغام نشده و نگرانیهایی مشابه دروزیها ابراز کرده است. کردهای سوریه که چیزی نزدیک به ۱۰ درصد از جمعیت کل این کشور را تشکیل میدهند زیر پرچم «نیروهای دموکراتیک سوریه» جمع شدهاند و مهمترین شریک آمریکا در سوریه به شمار میروند.
طی یک دهه گذشته آمریکا حجم زیادی از کمکهای مالی و نظامی را در اختیار این گروه قرار داده تا به ادعای آنها با نیروهای داعش مبارزه کنند. پس از شکست نسبی داعش در سال ۲۰۱۹ که به از بین رفتن بخش زیادی از توان انسانی و تجهیزاتی این گروه انجامید، نیروهای کُرد بر بخشهایی از شمال شرق سوریه مسلط شدند و نوعی حکومت خودمختار را در این منطقه تشکیل دادند.
براساس برآوردها حدود ۲۵ درصد از خاک سوریه در حال حاضر در اختیار این گروه قرار دارد. یکی از مهمترین چالشها برای این گروه که از حمایت آمریکا هم برخوردار هستند، دشمنی دیرینه با ترکیه است که گروههای کُرد را تهدیدی برای امنیت ملی خود میداند. در ماههای اخیر بهرغم سقوط حکومت بشار اسد در دمشق، درگیریهایی میان نیروهای دموکراتیک سوریه و ارتش ملی سوریه(SNA) که گروهی تحت حمایت ترکیه است، اتفاق افتاد. مرکز این درگیریها شهر منبج در شمال شرق سوریه و در نزدیکی مرز ترکیه بود.
این در حالی است که با مداخله آمریکا و ترکیه میان این گروهها توافق آتشبس به امضا رسیده بود. ائتلاف نیروهای دموکراتیک سوریه شامل یک گروه مسلح کُرد به نام یگانهای مدافع خلق یا یپگ است که ترکیه آن را مرتبط با پکک میداند. اگر احمد الشرع نتواند شبهنظامیان دروزی و دیگر گروههای مسلح را متقاعد به ادغام در ارتش ملی کند، با انتخاب دشواری روبهرو خواهد شد. او باید یا بخشی از قدرت را واگذار کند و دولتی تا حدی غیرمتمرکز تشکیل دهد، یا خطر حاکمیت بر تنها بخشی از کشور را بپذیرد؛ همانطور که بشار اسد در طول جنگ داخلی چنین کرد.
محمد العبدالله، تحلیلگر سیاسی سوری، در این باره به نیویورکتایمز میگوید: «الشرع در بنبست سیاسی با دروزیها و کردها قرار دارد و اهرم فشار زیادی در اختیار ندارد.»
به گزارش نیویورکتایمز، شبهنظامیان دروزی در ماههای اخیر توان نظامی خود را افزایش داده و توانستهاند حضور پررنگتری در مناطق اطراف شهرهای دروزینشین داشته باشند. به نوشته این روزنامه، تنها یکی از گروههای فعال دروزی در این زمینه، تعداد جنگجویان خود را از ۲۰۰۰ نفر به بیش از ۷۰۰۰ نفر رسانده است.
اقدامات اسرائیل پس از فروپاشی رژیم اسد و اشغال بخشهایی از خاک سوریه، عدم اطمینان بیشتری را به چشمانداز سیاسی جنوب غربی سوریه تزریق کرده است.
زمزمههایی هم در خصوص تشکیل گروههای مقاومت اسلامی در سوریه مطرح میشود. انستیتو واشنگتن به تازگی در گزارشی از تشکیل گروهی به نام اولیالبأس خبر داده و نوشته است: در فرآیندی که از دسامبر آغاز شده، جبهه مقاومت اسلامی در سوریه (اولی البأس یا UAB) بهعنوان اولین گروه بزرگ جدید مقاومت (مقاومة) در سوریه پس از اسد ظهور کرده است. در تاریخ ۱۷ دسامبر، حزب سوسیال ناسیونالیست سوریه (SSNP) خواستار «ایجاد جبههای برای آزادسازی جنوب سوریه» از «تجاوز یهودیان» و «تلاش برای آزادسازی تمامی سرزمینهای اشغالی [در سوریه]» شد.
این حزب در سوریه و لبنان فعال است و روابط نزدیکی با حزب بعث، خانواده اسد و حزبالله لبنان دارد. در تاریخ ۹ ژانویه، گروه جدیدی به نام جبهه تحریرالجنوب (JTJ) یا جبهه آزادیبخش جنوب، از طریق تلگرام اعلام موجودیت کرد و این اقدام را در پاسخ به «پیشروی اشغالگری اسرائیل به سرزمینهای ما در جنوب سوریه - بهویژه در استانهای قنیطره، درعا و حومه غربی دمشق» دانست.
این بیانیه بر استقلال گروه تأکید کرد و اعلام داشت که «این جبهه توسط هیچ حزب، جناح یا کشوری هدایت نمیشود». در تاریخ ۱۱ ژانویه، JTJ با تغییر نام، لوگو و اهداف اعلامشده خود، هویت جدیدی پیدا کرد و نام جبهه المقاومةالإسلامیة فی سوریا (اولی البأس) را برگزید.
خطر گروههای تروریستی برای سوریه نیز همچنان خطری جدی است. داعش (دولت اسلامی عراق و شام)، که در سال ۲۰۱۴ بخشهای وسیعی از خاک سوریه و عراق را تصرف کرد و حکومتی مستقر ساخت که به باور مردم منطقه وحشیانه و بدوی بود، هنوز هم در بخشهایی از سوریه و عراق فعال است اما عمده فعالیت اعضای آن به صورت مخفیانه صورت میگیرد.
اخیراً، نشانههایی از تجدید فعالیت این گروه در سوریه و در بحبوحه بیثباتی گستردهتر در منطقه مشاهده شده است. پنتاگون در جولای ۲۰۲۴ هشدار داد که حملات داعش در سوریه و عراق در مقایسه با سال گذشته، تقریباً دو برابر خواهد شد. این گروه بارها برای آزادی اعضای خود از زندانها تلاش کرده و در بخشهایی از شمال شرقی سوریه، حضور پنهان خود را حفظ کرده است. حدود ۱۰ هزار تن از جنگجویان داعش توسط نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) زندانی شدهاند. اگر درگیریها در مناطق کردنشین شدت یابد و به فرار یا آزاد شدن این جنگجویان منجر شود، داعش میتواند تهدیدی مجدد برای سوریه و غرب ایجاد کند.
نگرانیهایی هم درباره انشعاب بخشهای افراطیتر تحریرالشام وجود دارد. هیئت تحریرالشام که برآوردها نشان میدهد بین ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر نیروی رزمی آماده در اختیار دارد، اصلیترین نقش را در حملات اخیر به شهرهای سوریه و در نهایت تصرف دمشق ایفا کرد. پیدایش هیئت تحریرالشام که نام آن به معنای سازمان آزادیبخش شام است، به شروع جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ بازمیگردد؛ زمانی که سربازان تحت امر بشار اسد، رئیسجمهور وقت سوریه با شدت تمام اعتراضات ضددولتی را سرکوب کردند.
با شدت گرفتن جنگ داخلی در سوریه، گروههای جهادی و جنگجویان باتجربهای که با بنیانگذاران گروه داعش در ارتباط بودند، از عراق به مناطق شرقی سوریه آمدند و ائتلافی به نام جبهه النصره را برای مبارزه با ارتش سوریه تشکیل دادند. این گروه افراطگرا یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین گروههای نظامی در سوریه بود و صدها حمله موفق و ناموفق علیه نیروهای دولتی سوریه ترتیب داد.
در دو سال ابتدایی جنگ، ایدئولوژی آنها تفاوت چندانی با ایدئولوژی گروه مادر (داعش) نداشت و جبهه النصره وعده تشکیل یک خلافت اسلامی در سوریه را میداد اما در سال ۲۰۱۳ که داعش پس از موفقیتهای اولیه در عراق خواستار ادغام رسمی جبههالنصره به عنوان شاخه سوریه داعش شد، اختلافات میان سران داعش و سران جبههالنصره افزایش یافت و در پایان سران جبههالنصره ترجیح دادند از طریق بیعت با القاعده، خود را از زیر بیرق داعش خارج کنند. پس از پیوستن به القاعده، هرچند جبههالنصره بخشی از این شبکه جهانی ترور به شمار میرفت اما تمرکز این گروه بر سوریه و ساقط کردن حکومت اسد معطوف بود.
البته رویکرد جبههالنصره در آن زمان به این معنا نبود که آنها از افکار افراطگرایانه مشابه القاعده یا داعش دست کشیدهاند بلکه صرفاً به این معنا بود که آنها ترجیح میدادند نیروهایشان را به جای حملات شبیه به القاعده یا داعش به غرب، صرف تصرف مناطق بیشتر در سوریه و تثبیت حاکمیتشان بر مناطق تصرفشده، کنند.
ابومحمدالجولانی، رهبر جبهه النصره این گروه را به سازمانی قدرتمند تبدیل کرد که نیروی نظامی قدرتمند و قلمرو قابلتوجهی در شمال سوریه داشت. این گروه در اراضی تحت کنترل خود مانند یک دولت کوچک عمل میکرد، مالیات جمعآوری میکرد و برخی خدمات عمومی ارائه میداد، اما همچنان رفتارها و سیاستهای آن دقیقاً مانند یک گروه اسلامگرای افراطی بود. هرچند فرایند بازآرایی جولانی تاکنون موفق بوده و او تا حدی موفق شده آن تصویر افراطگرای قبلی را به فراموشی بسپارد، اما نگرانیها از تشدید افراطگرایی در میان نیروهای تحریرالشام همچنان پابرجاست.