| کد مطلب: ۳۲۴۷۵

چالش جدید آمریکا و چین در حوزه هوش مصنوعی

زدیپ‌سیک-V۲ به لحاظ فنی، بر اساس معماری Transformer، توسعه یافته و شباهت‌های زیادی به GPT-۴ دارد، اما تفاوت اصلی آن در میزان داده‌های آموزشی، قدرت پردازش و بهینه‌سازی برای زبان چینی است.

چالش جدید آمریکا و چین در حوزه هوش مصنوعی

دیپ‌سیک-V2 به لحاظ فنی، بر اساس معماری Transformer، توسعه یافته و شباهت‌های زیادی به GPT-4 دارد، اما تفاوت اصلی آن در میزان داده‌های آموزشی، قدرت پردازش و بهینه‌سازی برای زبان چینی است. از آنجا که پلتفرم‌های غربی مانند چت‌جی‌پی‌تی (ChatGPT) تحت تحریم و سانسور در چین قرار دارند، دیپ‌سیک-V2 نه‌تنها یک جایگزین داخلی است، بلکه تلاش دارد تا در سطح بین‌المللی نیز رقابت کند.

چند نکته کلیدی در مورد دیپ‌سیک

مقایسه با چت‌جی‌پی‌تی: دیپ‌سیک یک مدل هوش مصنوعی چینی است که توسط شرکت  DeepSeek AI  توسعه داده شده و از نظر تکنولوژیکی پیشرفت‌های قابل توجهی داشته و در برخی زمینه‌ها مانند پردازش زبان چینی بسیار قوی‌تر عمل می‌کند. در برخی معیارها مانند سرعت پاسخ و توانایی کدنویسی، عملکرد رقابتی با چت‌جی‌پی‌تی دارد. اهداف چین از معرفی دیپ‌سیک: از جمله این اهداف کاهش وابستگی به فناوری‌های غربی، توسعه اکوسیستم هوش مصنوعی داخلی، افزایش قدرت رقابتی در عرصه فناوری‌های پیشرفته، ایجاد استقلال تکنولوژیکی در حوزه هوش مصنوعی. ویژگی‌های متمایز: تمرکز بر زبان و فرهنگ چینی، قیمت رقابتی‌تر نسبت به مدل‌های غربی و سازگاری بیشتر با نیازهای بازار محلی چین از ویژگی‌های این مدل است که بخشی از راهبرد بزرگتر چین برای پیشرفت در حوزه فناوری‌های نوظهور محسوب می‌شود.

برای مقایسه دقیق دیپ‌سیک با سایر مدل‌های هوش مصنوعی غربی، چند نکته کلیدی قابل توجه است: نقاط قوت دیپ‌سیک: عملکرد بسیار خوب در زبان چینی (90-95٪ دقت)، توانایی کدنویسی بالا، حدود 80٪ دقت در حل مسائل برنامه‌نویسی، سرعت پاسخ‌دهی بالاتر نسبت به برخی مدل‌های غربی، هزینه پایین‌تر برای توسعه و استفاده و پوشش وسیع زبان‌های برنامه‌نویسی از جمله نقاط قوت دیپ‌سیک هستند. نقاط ضعف: عمق زبانی کمتر در زبان انگلیسی، محدودیت در درک عمیق مفاهیم پیچیده غیرچینی و پوشش کمتر در حوزه‌های تخصصی بین‌المللی از نظر رتبه‌بندی جهانی را می‌توان جزو نقاط ضعف اصلی دیپ‌سیک معرفی کرد.

تهدیدات دیپ‌سیک برای آمریکا و اروپا

۱. استقلال تکنولوژیک چین: توسعه مدل‌های بومی در حوزه هوش مصنوعی، وابستگی چین را به شرکت‌های آمریکایی مانند OpenAI، Google و Meta کاهش می‌دهد. این موضوع کنترل غرب بر فضای دیجیتال و پردازش داده‌ها را تضعیف می‌کند. 

۲. استفاده در جنگ شناختی و اطلاعاتی: آمریکا و اروپا نگرانند که چین از این فناوری برای انتشار روایت‌های خود در فضای مجازی، نفوذ رسانه‌ای و تاثیرگذاری بر افکار عمومی در کشورهای مختلف استفاده کند. ۳. کاربردهای نظامی و امنیتی: همان‌طور که آمریکا در حال توسعه AI برای سامانه‌های دفاعی، جاسوسی و سایبری است، چین نیز می‌تواند از مدل‌های زبانی و پردازشی خود در تحلیل اطلاعات نظامی، جاسوسی سایبری، و فرماندهی جنگ هوشمند بهره ببرد. ۴. رقابت اقتصادی و تجاری: مدل‌های هوش مصنوعی می‌توانند در توسعه نرم‌افزار، خودروسازی، تجارت الکترونیک، و خدمات ابری تحول ایجاد کنند. اگر چین بتواند برتری خود را در این زمینه تثبیت کند، شرکت‌های غربی بازارهای مهمی را از دست خواهند داد.

هوش مصنوعی دیگر یک ابزار صرفاً علمی نیست، بلکه به سلاحی راهبردی تبدیل شده که بر دیپلماسی، امنیت ملی و اقتصاد کشورها تاثیر می‌گذارد. چند محور اصلی این چالش عبارتند از:

کنترل و محدودیت‌ها: کشورها تلاش دارند با وضع قوانین و مقررات، استفاده از هوش مصنوعی را مدیریت کنند، اما این فناوری می‌تواند از مرزها عبور کند و تحت کنترل دولت‌ها نباشد. جنگ اطلاعاتی و سایبری: قدرت‌های بزرگ از AI برای جاسوسی، تحلیل داده‌های عظیم و جنگ شناختی استفاده خواهند کرد. رقابت اقتصادی: هر کشوری که بتواند هوش مصنوعی را در صنایع مختلف پیاده‌سازی کند، از مزیت رقابتی برخوردار خواهد شد.

چین و آمریکا هر دو تلاش دارند تا در این حوزه از یکدیگر پیشی بگیرند. در نتیجه، ورود چین به رقابت جدی در عرصه مدل‌های زبانی، موازنه قدرت در فضای دیجیتال را تغییر خواهد داد. این موضوع باعث شده آمریکا و اروپا با رویکردی تقابلی، تحریم‌ها و محدودیت‌هایی بر صادرات فناوری‌های پیشرفته به چین اعمال کنند. از طرف دیگر، کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، باید استراتژی هوشمندانه‌ای اتخاذ کنند تا از ظرفیت‌های این تحول بهره ببرند.

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار