| کد مطلب: ۳۲۰۳۹

«مرگ بر آمریکا» به زبان چینی

رونمایی دیپ‌سیک را نباید فقط از زاویه فناوری نوین دید، بهتر است آن را از عینک سیاسی هم ببینیم. آنطور که لیانگ ونفنگ، بنیانگذار دیپ‌سیک گفته چین از این مرحله به بعد دیگر پیرو نوآوری‌های آمریکا نیست؛ بلکه خود مبتکر و مبدع نوآوری شده است. «مرگ بر آمریکا» به زبان چینی می‌تواند الگویی برای سیاستگذاران ایران هم باشد.

«مرگ بر آمریکا» به زبان چینی

هفته گذشته، لیانگ ونفنگ، چینی 40ساله، از اپلیکیشن هوش مصنوعی دیپ‌سیک رونمایی کرد؛ اپلیکشنی که با قیمت 5میلیون دلار هزینه توانست تمامی شرکت‌های نرم‌افزاری هوش مصنوعی آمریکا را به چالش بکشد و در عرض 24ساعت معادل یکهزار میلیارد دلار به بورس وال‌استریت ضربه بزند. درباره دیپ‌سیک و کاربرد آن و نیز  فرآیند تولید آن به اندازه کافی در رسانه‌ها – از جمله در همین روزنامه هم‌میهن- نوشته شده؛ اما بیاییم از زاویه دیگر به اثر دیپ‌سیک نگاه کنیم.

حدود دو هفته قبل از آنکه دیپ‌سیک رونمایی شود، دونالد ترامپ از خطر چین سخن گفت. نه از خطر نظامی، بلکه از خطر اقتصاد چینی. البته، فقط دونالد ترامپ نیست که از خطر اقتصاد چینی سخن می‌گوید. پیش از او جو بایدن از این خطر یا مخاطره اقتصاد چینی سخن گفته بود و حتی بر روی برخی از کالاهای چینی مانند فولاد، آلومینیوم و خودروهای برقی ساخت چین تعرفه‌های بالایی بسته بود و نیز کاندولیزا رایس، وزیر امورخارجه آمریکا در دولت جورج بوش پسر هم از وابستگی شدید اقتصاد آمریکا به اقتصاد چین سخن گفته بود (در گفت‌وگوی پادکستی با سایت فارن‌افرز).

اما زمانی که دیپ‌سیک توانست یکهزار میلیارد دلار به شرکت‌های آمریکایی ضربه بزند، ذهنیت ضربه اقتصاد چینی بر اقتصاد آمریکایی، جنبه عینی پیدا کرد. تا پیش از این، فقط کارشناسان و تحلیلگران سیاسی و اقتصادی می‌دانستند که وابستگی اقتصادی آمریکا به چین تا چه اندازه جنبه حیاتی دارد؛ اما مردم عادی کوچه و خیابان و سهامداران خرد آمریکایی برایشان خطر اقتصاد چینی تا زمان رونمایی دیپ‌سیک آنقدر عینیت نداشت که به‌یکباره متوجه شدند، زیرا ارزش سهامی که در دست‌شان بود – شرکت‌های سازنده ریزپردازنده‌های هوش مصنوعی و کامپیوتری - به‌شدت سقوط کرد.

نکته‌ای که در اینجا می‌خواهم بیان کنم: کارکرد شعارهاست. چه تفاوتی میان شعار «مرگ بر  آمریکا»ی ایران است که بیان می‌شود و «مرگ بر آمریکا»ی چینی که عمل می‌شود. تفاوت میان این دو شعار را می‌توان در میزان «تحریم‌ها» بر اقتصاد ایران و «تعرفه‌ها» بر اقتصاد چین دانست. ایران بیش از  40سال است که تحت تحریم آمریکاست و از یک دهه پیش این تحریم‌ها شدت گرفته است؛ به‌طوری‌که خسارت وارده بر اقتصاد ایران از این محل یعنی تحریم در یک دهه گذشته بنا بر گفته دبیر سابق شورای‌عالی انقلاب فرهنگی بیش از یکهزار و 200میلیارد دلار بوده است.

اما خسارت تعرفه‌ها بر اقتصاد چین، آنطور که بررسی‌ها و مطالعات نشان داده فقط بر اقتصاد چین اثر منفی نگذاشته؛ بلکه بر خود اقتصاد آمریکا هم اثرگذار بوده است. شاید به همین خاطر است که دونالد ترامپ در حال حاضر بر واردات کالاهای چینی تعرفه 10درصدی بسته؛ درحالی‌که بر واردات کالاهای کانادایی و مکزیکی،  25درصد؟

در اصل بهتر است بپرسیم چین «برای مبارزه با آمریکا» چه کرده است؟ هرچند که آن کشور در حال حاضر ادعای مبارزه ندارد؛ اما طبق ایدئولوژی مارکسیستی‌اش، آمریکا نه فقط سرمایه‌دار اعظم است، بلکه امپریالیست هم هست. به‌طوری‌که دولتمردان چین از بدو پیروزی انقلاب کمونیستی در آن کشور در سال1949 تا 30سال رابطه سیاسی متعادلی با آمریکا نداشتند.

اما در این میان آنچه که از این مبارزه عریان و خصمانه عاید آنها شده بود، ملت فقیر و اقتصاد نحیف بود؛ به‌طوری‌که حتی اتحاد جماهیر شوروی هم نمی‌توانست به آن کمکی بکند. اما دولتمردان چین از سال1979، مبارزه با آمریکا –طبق ایدئولوژی خودشان– را به شیوه دیگری پیاده کردند. آنها سعی و تلاش کردند که از کارکرد خود آمریکایی‌ها استفاده کنند. 

دنگ شیائوپینگ، معمار نوین چین با استناد به ضرب‌المثل معروف چینی که «مهم نیست گربه سیاه یا سفید باشد مهم این است که موش  بگیرد»، رابطه تازه‌ای را در سیاست خارجی چین پیش گرفت. در 40سال گذشته – یعنی از تغییر شیوه زندگی و تعامل با جهان - اتفاقی که رخ داده، این است که: چین، دومین اقتصاد جهان شده است؛ از لحاظ قدرت نظامی و تولید تسلیحات نظامی جزو سه قدرت اول جهان است؛ و از لحاظ درهم‌تنیدگی در اقتصاد کشورها به‌اندازه‌ای رسیده است که هیچ کشوری حتی آمریکا هم نمی‌تواند بدون تعامل تجاری با چین، چرخ اقتصاد خودش را بگرداند. 

چین مانند ایران ادعای آنچنانی در مبارزه با آمریکا نداشته و ندارد، اما رفتار و حرکات اقتصادی و سیاسی‌اش را به‌گونه‌ای رقم زد که اگر در دوره‌ای چین ادعای مبارزه و جنگ با آمریکا را داشت و نفوذی‌های فرهنگ سرمایه‌داری در کشور را بازداشت می‌کرد – مگر نه این است که مائو انقلاب فرهنگی را در همین راستا انجام داد - اکنون این آمریکاست که مدعی مبارزه اقتصادی و حتی فرهنگی با چین شده: زیرا این چین است که دارد زیرپای آمریکا را خالی می‌کند، بدون آنکه هزینه زیادی بدهد.

رونمایی دیپ‌سیک را نباید فقط از زاویه فناوری نوین دید، بهتر است آن را از عینک سیاسی هم ببینیم. آنطور که لیانگ ونفنگ، بنیانگذار دیپ‌سیک گفته چین از این مرحله به بعد دیگر پیرو نوآوری‌های آمریکا نیست؛ بلکه خود مبتکر و مبدع نوآوری شده است. «مرگ بر آمریکا» به زبان چینی می‌تواند الگویی برای سیاستگذاران ایران هم باشد.

دیدگاه

ویژه تیتر یک
آخرین اخبار