| کد مطلب: ۳۰۶۳۴

دستاورد داشت اما شکست خورد

جیمز ارل کارتر، مشهور به جیمی، سی‌ونهمین رئیس‌جمهور آمریکا به روایتی بزرگ‌ترین رئیس‌جمهور سابق آمریکا محسوب می‌شد.

دستاورد داشت اما شکست خورد

ریچارد هاس دیپلمات ارشد پیشین آمریکا

جیمز ارل کارتر، مشهور به جیمی، سی‌ونهمین رئیس‌جمهور آمریکا به روایتی بزرگ‌ترین رئیس‌جمهور سابق آمریکا محسوب می‌شد. تمرکز او بیشتر بر این بود که کار خوب بکند تا خوب به نظر برسد. او کمک کرد برای نیازمندان خانه ساخته‌شود. او نقش محوری در ریشه‌کن کردن بیماری کرم‌گینه در بسیاری از کشورها داشت. او ناظر انتخابات‌های بی‌شماری در سراسر دنیا بود تا اطمینان حاصل کند که آرا آزادانه اخذ و منصفانه خوانده می‌شوند اما برای بسیاری از افراد، تحسین دوران پس از ریاست‌جمهوری کارتر، در واقع ابزاری برای انتقاد غیرمستقیم از دوران ریاست‌جمهوری او بود اما چنین انتقادهایی دستاوردهای کارتر، به‌ویژه در حوزه سیاست خارجی را نادیده می‌انگارند.

پیمان‌های کانال پاناما در سال ۱۹۷۷ زمینه انتقال مسالمت‌آمیز کنترل این آبراهه حیاتی را از ایالات متحده آمریکا به پاناما در سال ۱۹۹۹ ایجاد کرد. این اقدام جلوی خشونت‌های ملی‌گرایانه را گرفت و اجازه داد کانال پاناما باز و عملیاتی باقی بماند. آنچه در این پرونده بسیار تحسین‌آمیز بود، پایمردی کارتر در عملی کردن آن به‌‌رغم انتقادهای داخلی بود که این اقدام را هبه کردن کانال پاناما تلقی می‌کردند.

یک سال بعد، توافق‌های کمپ‌دیوید صلح میان مصر و اسرائیل را به وجود آورد. این توافق سابقه‌ای مهم ایجاد کرد که چند سال بعد توسط اردن دنبال شد و اخیراً برخی دیگر کشورهای عربی هم به آن پیوسته‌اند. توافق‌های کمپ‌دیوید صلح را به خاورمیانه نیاورد، سوریه هرگز به آن نپیوست و مسئله فلسطین حل نشد، اما احتمال حمله بزرگ بالقوه به اسرائیل از سوی یک کشور همسایه را از بین برد.

ژانویه ۱۹۷۹ عادی‌سازی کامل روابط میان آمریکا و جمهوری خلق چین عملی شد. کارتر فرآیندی را که توسط ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور اسبق، آغاز شده‌بود کامل کرد. روابط چین و آمریکا به پایان جنگ سرد شتاب داد و چین را در اقتصاد جهانی ادغام کرد. دولت کارتر در عین حال مذاکرات دومین توافق کنترل تسلیحات استراتژیک با شوروی (SALT II)‌ را تکمیل کرد که در ماه ژوئن ۱۹۷۹ امضا شد. این توافق رقابت هسته‌ای دو ابرقدرت شرق و غرب را کنترل کرد و اجازه داد که جنگ سرد دست‌کم تا یک دهه دیگر سرد باقی بماند.

کارتر به صلح متعهد بود اما یک صلح‌جو نبود. او بعد از انقلاب اسلامی در ایران و حمله شوروی به افغانستان با تحولات ژئوپلیتیک انطباق پیدا کرد. دولت کارتر ستادی را که سلف سنتکام (فرماندهی آمریکا در منطقه مرکزی) بود در خاورمیانه راه‌اندازی کرد تا نیروهای آمریکایی را در خاورمیانه ساماندهی و هماهنگ کند و دکترینی به نام خودش تدوین کرد که منافع آمریکا را در منطقه خاورمیانه بزرگ تعریف می‌کرد.

با توجه به این کارنامه که در عین حال شامل تبدیل حقوق بشر به عنوان عنصری بنیادین در سیاست خارجی آمریکا بود، چرا کارتر به اندازه کافی تحسین نمی‌شود؟ سرنوشت جیمی کارتر مشابه همه رؤسای‌جمهور یک‌دوره‌ای بود، چون شکست خورد اینگونه قضاوت شد که ناموفق بود. این قضاوت رایج اما نه‌چندان درست است: کارتر و جورج هربرت واکر بوش، در چهار سال دستاوردهایی داشتند که بسیاری از رؤسای‌جمهور در ۸ سال هم موفق به رسیدن به آنها نمی‌شدند.

کارنامه کارتر به واسطه مشکلات اقتصادی از جمله تورم، نرخ بهره دورقمی و کمبود بنزین آسیب جدی دید. تلخکامی افکار عمومی با تصرف سفارت آمریکا در تهران و بحران گروگان‌گیری پس از آن تشدید شد. تلاش برای آزادی گروگان‌ها در سال ۱۹۸۰ بر اثر بدشانسی آب و هوایی شکست خورد. اگر عملیات موفق بود، شاید کارتر مجدداً به ریاست‌جمهوری انتخاب می‌شد. اما قسمت نبود.

کارتر به عنوان یک مهندس، مهارت‌های سیاسی کافی برای هدایت آمریکا را در شرایط سخت نداشت. او یک سیاستمدار بالفطره نبود. برعکس انتخاب او نتیجه رسوایی واترگیت و تصمیم جرالد فورد برای عفو نیکسون بود. فروتنی و صداقت کارتر و پیشینه او به عنوان یک فرد بیرون از گود سیاست به انتخابش در سال ۱۹۷۶ کمک کرد. اما این ویژگی‌ها در دورانی که در کاخ سفید بود به او کمکی نکردند.

کارتر آدمی است که احترام گذاشتن به او، ساده‌تر از دوست داشتنش است. با این حال، هر چه بیشتر زمان می‌گذرد، کارنامه او اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و برای مورخان مهم‌تر می‌شود. باید هم اینطور باشد. کشور و جهان به خاطر ریاست‌جمهوری او جای بهتری شده‌است.

دیدگاه

ویژه بین‌الملل