افول میانهروها
در انتخابات سال ۲۰۲۴ اروپا، احزاب پوپولیستی ضدساختار، چه از جناح راست و چه از جناح چپ، پیشرفت قابلتوجهی داشتند.
در انتخابات سال 2024 اروپا، احزاب پوپولیستی ضدساختار، چه از جناح راست و چه از جناح چپ، پیشرفت قابلتوجهی داشتند. این تغییرات تا حدی ناشی از کاهش اعتماد عمومی به تحقق اهداف ناتو در جنگ اوکراین است. اگرچه حمایت از اوکراین همچنان ادامه دارد، اما بخش رو به رشدی از افکار عمومی خواهان توافق مذاکرهشده هستند. ایده یک اروپای مستقل برای تأمین مالی و تسلیح اوکراین غیرواقعبینانه به نظر میرسد.
احزاب جریان اصلی اروپا، بهویژه جناح راست و چپ میانه، شاهد کاهش حمایت عمومی بودهاند. این احزاب اغلب برای حفظ قدرت به ائتلافسازی روی آوردهاند، اما نزدیکی بنیادین آنها در بیشتر حوزههای سیاست، خطر از دست دادن رأیدهندگان ناراضی را افزایش داده است. انتخابات مهمی مانند انتخابات پارلمانی فرانسه، سه ایالت شرقی آلمان، و انتخابات پارلمان اروپا در سال 2024 نیز به افزایش نفوذ احزاب پوپولیستی منجر شدند.
در اروپای مرکزی و شرقی، برخی احزاب و نامزدهای منتقد حمایت از اوکراین، بهویژه در گرجستان و رومانی، متهم به ارتباط با عملیات تأثیرگذار روسیه شدهاند. در گرجستان، حزب حاکم رویای گرجی با ترکیبی از ملیگرایی و سنتگرایی مذهبی توانست آرا را جلب کند. این حزب همچنین بر سابقه اقتصادی خوب خود تأکید داشته و توانسته است حمایت اقشار کمبرخوردار را جلب کند.
در رومانی، کالین جورجسکو، نامزد ملیگرای جناح راست، با 23 درصد آرا پیشتاز بود، اما دادگاه قانون اساسی به دلیل تأمین مالی خارجی، انتخابات را باطل کرد. به نظر میرسد این اقدام، گرایش عمومی به جناح راست پوپولیستی را کاهش ندهد.
در اتریش، حزب آزادی (FPO) به رهبری هربرت کیکل، مخالف سرسخت حمایت از اوکراین، در انتخابات اول شد اما دیگر احزاب تلاش دارند با تشکیل ائتلافهایی مانع قدرت گرفتن این حزب شوند. در فرانسه و آلمان نیز استراتژی دیوار آتش برای منزوی کردن احزاب پوپولیستی بهکار گرفته شده است، اما موفقیتآمیز نبوده است.
در مواردی، جناح راست پوپولیست وارد ائتلافهای حکومتی شده است. در هلند، حزب آزادی (PVV) به رهبری خرت ویلدرس توانست بیشترین کرسیها را کسب کند، اما سیاستهای ائتلافی دولت تغییر چندانی نکرد. در بلغارستان و کشورهای نوردیک نیز حضور جناح راست پوپولیست در ائتلافها تأثیرات متفاوتی داشته است. در سوئد و فنلاند، این ائتلافها به تقویت سیاستهای ضدمهاجرت منجر شده، اما حمایت قاطع از اوکراین در این کشورها ادامه یافته است.
در ایتالیا، حزب برادران ایتالیا به رهبری جورجیا ملونی، برخلاف دیگر احزاب پوپولیستی، از اهداف ناتو در اوکراین حمایت کرده و در بروکسل و واشنگتن محبوبیت کسب کرده است اما رهبران جناح راست پوپولیست در مجارستان و اسلواکی همچنان مخالف اجماع جریان اصلی درباره اوکراین هستند.
انتخابات آتی، از جمله انتخابات آلمان، ریاستجمهوری لهستان، و احتمال انتخابات جدید در فرانسه، آزمونهای مهمی برای توانایی احزاب جریان اصلی در مهار نفوذ پوپولیستها خواهند بود. رشد اقتصادی کُند و محدودیتهای مالی به نارضایتی عمومی دامن زده و محیط پرتلاطم اروپا برای مهار حرکتهای پوپولیستی مناسب نیست. تعرفههای جدید ایالات متحده و رکود اقتصادی نیز چالشهایی برای تعهد کشورهای عضو اتحادیه اروپا ایجاد کرده است.
فرانسه و آلمان، بهعنوان بزرگترین اقتصادهای اتحادیه اروپا، نقش کلیدی در تعیین مسیر آینده این اتحادیه دارند. هرگونه ناآرامی در این دو کشور میتواند تأثیرات گستردهای بر انسجام اتحادیه اروپا و تلاشها برای پایان دادن به جنگ اوکراین داشته باشد. در این میان، لهستان، با پذیرش ریاست دورهای اتحادیه اروپا در ژانویه، نقش مهمی در تلاشهای دیپلماتیک خواهد داشت. این کشور، به دلیل موقعیت جغرافیایی و تعهد تاریخی خود به امنیت منطقهای، احتمالاً نقش میانجیگر کلیدی در تنشهای جاری خواهد داشت.
همچنین، با افزایش فشارهای اقتصادی و اجتماعی، نیاز به بازبینی سیاستهای داخلی و خارجی اروپا بیش از پیش احساس میشود. این بازبینی میتواند به بازتعریف نقش اتحادیه اروپا در جهان و تقویت همبستگی میان اعضای آن کمک کند.