ضربه از دست دادن رهبری حزبالله
ترور سیدحسن نصرالله در حمله هوایی اسرائیل به مقر وی، ضربه بزرگی به روحیه حزبالله وارد میکند. بهویژه در زمانی که اسرائیل، به زیرساختهای نظامی این گروه هم آسیب رسانده و برخی از فرماندهان ارشد آن را ترور کرده است. اما این سازمان مورد حمایت ایران از نظر فنی، همانطور که بلافاصله پس از ترور عباس موسوی در سال ۱۹۹۲ رخ داد، شورای رهبری حزب را تشکیل داده و دبیرکل جدیدی انتخاب میکند.
محتملترین گزینه در شرایط فعلی، هاشم صفیالدین، رئیس شورای اجرایی حزبالله و پسرعموی مادر نصرالله است. حزبالله یک نهاد قوی با زنجیره فرماندهی قدرت است که میتواند تداوم را در سطح رهبری تضمین کند. اما یک عامل ناشناخته این است که چه کسانی در ردههای بالای حزبالله در کنار نصرالله ترور شدند. اگر رهبران مهم دیگری ترور شوند، در این صورت ممکن است روند برقراری مجدد فرماندهی و کنترل بر کل سازمان را پیچیده کند و شاید برای مدتی تاخیر در آن ایجاد شود و این مسئله بهطور بالقوه حزبالله را در مقابل اقدامات بعدی اسرائیل آسیبپذیر میکند.
سوال مهم دیگر این است که آیا ترور نصرالله، ایران و حزبالله را مجبور میکند تا سیستمهای موشکی پیشرفتهتری را که دقیقتر هستند، در مقایسه با موشکهای قدیمیتری که این گروه تاکنون استفاده میکرده، مورد استفاده قرار دهند. موشکهای جدید بهطور بالقوه آسیبها و تلفات بیشتری را به اسرائیل وارد خواهد کرد. سوال بعدی این است که آیا منطقی متعارف، همچنان بر ایران و حزبالله حاکم خواهد بود یا خیر و آیا حزبالله و ایران تلاش خواهند کرد تا در دام اقدامات بیتناسب اسرائیل نیفتند؟ چنین واکنشی میتواند به جنگی بزرگ منجر شود؛ جنگی که میتواند تواناییهای حزبالله را بیشتر آسیبزده و در نتیجه اثر بازدارندگی این گروه را برای ایران به شدت کاهش دهد. روزهای آینده پاسخ این سوالات را مشخص خواهد کرد.