| کد مطلب: ۲۱۹۴۲
وحشت از تکرار تاریخ

وحشت از تکرار تاریخ

در بحبوحه تشدید تنش‌ها و بمباران‌های اسرائیل در لبنان که تاکنون منجر به کشته‌شدن صدها نفر شده، هزاران خانواده لبنانی از جنوب این کشور فرار کرده‌اند. وحشت آنها از این است که حملات هوایی اسرائیل تبعات بسیار بدتری داشته باشد: حمله زمینی به جنوب لبنان.

منطق چنین اقدامی از نظر دولت اسرائیل این است که حمله زمینی بهترین گزینه برای عقب راندن مبارزان حزب‌الله به آن‌سوی رود لیتوانی در نواحی مرکزی این کشور است. اسرائیل با این اقدام به هدف خود مبنی بر تامین امنیت مرزهای شمالی و بازگشت 60هزار نفر از ساکنانی که مجبور به فرار از شمال اسرائیل شده بودند، می‌رسد.

حمله زمینی و اشغال احتمالی جنوب لبنان حالا از یک گمانه‌زنی خطرناک، شکل واقعی‌تری به خود گرفته است. چنین اقدامی بی‌سابقه هم نبوده. سال 1982، در میانه جنگ داخلی لبنان، اسرائیل به این کشور هجوم آورد و بیروت را محاصره کرد. نتیجه برای تمام منطقه فاجعه‌بار بود. این حمله منجر به مرگ هزاران غیرنظامی شد و اشغال لبنان، کشوری را که پیشتر متزلزل شده بود به‌سمت آشفتگی‌های اقتصادی و سیاسی ماندگاری سوق داد. در ادامه حزب‌الله، به‌عنوان گروهی شد که تا به امروز در مقابل اسرائیل ایستاده و متولد شد.

حمله اسرائیل به لبنان در ژوئن 1982 همانند درگیری‌های امروز این دو، ریشه در درگیری‌های اسرائیل و فلسطین داشته است. پیدایش اسرائیل در سال 1948 آوارگی فلسطینیان و خشونت شدید علیه آنها را در پی داشت که به «نکبت» به‌معنی فاجعه شناخته می‌شود. تا سال 1982، هفت سال از جنگ داخلی لبنان گذشته بود و خشونت بین مسیحیان لبنانی و مسلمانان فلسطینی و لبنانی شدت گرفته بود. در 6 ژوئن 1982، آریل شارون، وزیر دفاع اسرائیل و رهبر آینده این کشور، «عملیات صلح برای الجلیل» را راه انداخت و به منظور حذف سازمان آزادی‌بخش فلسطین به لبنان حمله کرد.

بیش از 40 هزار سرباز اسرائیلی و صدها تانک از سه جهت وارد لبنان شدند: از طریق مرز زمینی به جنوب لبنان، از طریق دریا از ساحل صیدا، از طریق هوایی که نیروهای اسرائیلی دره بقاع، بیروت و اردوگاه پناهندگان فلسطینی را بمباران کردند. بیروت به‌مدت دو ماه تحت محاصره بود، آب و برق هم قطع شده بود. در پی بمباران‌های شدید و عدم دسترسی به نیازهای اولیه، حدوداً 19هزار نفر از نظامیان و غیرنظامیان لبنانی، سوری و فلسطینی کشته شدند که 5هزار و پانصد نفر از آنها غیرنظامیان غرب بیروت بودند. مقامات لبنانی از آمریکا، فرانسه، ایتالیا و انگلستان درخواست کمک کردند.

این کشورها نیروی حافظ صلح چندملیتی را تشکیل دادند که برای برقراری صلح در لبنان طراحی شده بود تا به نیروهای مسلح لبنانی کمک کند و مبارزان سازمان آزادی‌بخش فلسطین را به تونس منتقل کنند. تا آگوست 1982، این گروه چندملیتی توانست مبارزان سازمان آزادی‌بخش فلسطین را جابه‌جا کند و در نهایت این سازمان خروج خود از لبنان را آغاز کرد.

با افزایش خشونت، این نهاد چندملیتی دوباره فراخوانده شد. پس از ترور بشیر جمیل، رئیس‌جمهور منتخب لبنان در 14 سپتامبر 1982، شبه‌نظامیان فالانژیست مسیحی به دو اردوگاه پناهندگان فلسطینی صبرا و شتیلا حمله کردند و بیش از 2هزار غیرنظامی فلسطینی را کشتند. دولت اسرائیل «کمیته کاهان» را تشکیل داد تا درباره این کشتار تحقیق کند. نتیجه این تحقیقات نشان داد اسرائیل به‌طور غیرمستقیم به این کشتار مرتبط است. این تاریخچه‌ای که گفته شد به شرایط کنونی منطقه مرتبط است. حمله اسرائیل و تصرف لبنان، محاصره بیروت و کشتار پس از آن منجر به تولد حزب‌الله شد.

تا زمان حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر، امیدهایی وجود داشت که دهه‌ها خصومت بین لبنان و اسرائیل رو به بهبودی رود. در اکتبر 2022، لبنان و اسرائیل توافقنامه مرز دریایی با میانجی‌گری آمریکا را امضا کردند که معنای آن آغاز عادی‌سازی روابط بین دوکشوری بود که عملاً با یکدیگر می‌جنگیدند.  اما شدت بحران انسانی در غزه و مجموعه‌ای از رخدادهایی که در لبنان اتفاق افتاد، چنین امیدهایی را از بین برد.

وعده همبستگی حزب‌الله با حماس باعث حملات تلافی‌جویانه دوطرف شد که از سال گذشته از سوی اسرائیل شدت گرفته است. اقدام بعدی در این درگیری شدت‌گرفته‌ی مرگبار می‌تواند حمله زمینی باشد. اما در سال 1982 چنین عملیاتی نتایج فاجعه‌باری داشت و دهه‌ها خصومت در مرز اسرائیل و لبنان را رقم زد؛ چنین حمله‌ای امروز هم قطعاً می‌تواند نتایج مشابهی داشته باشد؛ به‌ویژه برای مردم لبنان.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار