رویکرد روسیه در قبال تنش آمریکا و چین
«دوستی بدون حد و مرز» بین چین و روسیه به وضوح محدودیتهایی دارد. حمایت حسابشده پکن از مسکو از زمان آغاز جنگ همهجانبه روسیه علیه اوکراین این موضوع را نشان داده است.
علاوه بر این، مرور عواملی که احتمالاً بر سیاست روسیه در صورت رویارویی چین و ایالات متحده بر سر تایوان تأثیر میگذارد، این امر را تأیید میکند. این به معنای آن نیست که رابطه چین و روسیه بر پایههای سست بنا شده یا ذاتاً ضعیف و در بلندمدت ناپایدار است. برعکس، این رابطه قوی، متقابل و سودمند است و بر پایههای استراتژیک، اقتصادی و سیاسی محکم استوار است.
جنبههای مثبت آن به مراتب بیشتر از تنشها یا نقاط منفی آن است. اما این رابطه یک اتحاد نیست و هیچیک از دو کشور علاقهای به تبدیل این شراکت به یک اتحاد ندارند. در مجموع، چین از جنگ روسیه علیه اوکراین سود برده است، اما این بدان معنا نیست که روسیه از رویارویی نظامی چین و ایالات متحده سود خواهد برد. بلکه مسکو از تنش بین پکن و واشنگتن و احتمال رویارویی نظامی بر سر تایوان بهره میبرد. این احتمال کمک میکند تا منابع و توجه ایالات متحده از جبهه اروپا منحرف شود.
اما وقوع جنگ احتمالی، خطرات بسیار بیشتری را برای روسیه به همراه خواهد داشت. این جنگ میتواند خطر یک فاجعه جهانی را به همراه داشته باشد. نزدیکی روسیه به منطقه درگیری نظامی و خطرات فاجعهباری که با آن همراه است، محاسبات هزینه-فایده بسیار متفاوتی را نسبت به آنچه که در زمینه تنشهای صرف بین چین و ایالات متحده در نظر گرفتهاند، بر رهبران روسیه تحمیل خواهد کرد.
مداخله مستقیم روسیه در یک درگیری بر سر تایوان به دلایل دیگری نیز بسیار بعید به نظر میرسد، از جمله به دلیل غرور و حس برتری پکن که احتمالاً مانع از درخواست کمک نظامی برای دستیابی به «اتحاد مجدد» خواهد شد، به دلیل نبود هماهنگی عملیاتی بین ارتشهای چین و روسیه، و همچنین به دلیل تواناییهای نظامی متعارف محدود روسیه در منطقه آسیا-پاسفیک، آن هم در حالی که رویارویی با ناتو همچنان ادامه دارد.
واکنش حسابشده چین به جنگ روسیه علیه اوکراین که به گونهای طراحی شده است تا منافع را به حداکثر و خطرات ناشی از تحریمهای ایالات متحده را به حداقل برساند، ممکن است الگوی مشابهی برای کمک مسکو به پکن در صورت وقوع جنگ بر سر تایوان باشد. این کمک میتواند شامل تأمین نفت و گاز، برخی تجهیزات نظامی و پشتیبانی نظامی غیرمستقیم باشد.
احتمالاً روسیه نیز سعی خواهد کرد تا از این فرصت حداکثر بهره را ببرد و در عین حال خطرات را به حداقل برساند. این به معنای آن نیست که روسیه در صورت وقوع یک رویارویی نظامی بر سر تایوان بیتأثیر خواهد بود. رابطه طولانیمدت خصمانه آن با ایالات متحده، حضور نظامی و دریایی آن در منطقه آسیا-پاسفیک، و رویارویی بلندمدت و تقابل نظامی پرتنش آن با ناتو در اروپا، میتواند منجر به سناریوهای مختلفی شود که با خطر برخورد نظامی با ایالات متحده و/یا متحدان آن همراه است.
نزدیکی داراییهای استراتژیک و اقتصادی روسیه به ایالات متحده، ژاپن و کره جنوبی خطرات غیرقابل پیشبینی را برای تمامی طرفهای درگیر به همراه دارد. در نهایت، روسیه عمدتاً یک قدرت اروپایی است. اما دقیقاً به دلیل تمرکز آن بر اروپا و درک ایالات متحده بهعنوان رقیب اصلی خود در آنجا، اگر آن را بهعنوان یک بازیگر حاشیهای در منطقه آسیا-پاسفیک قلمداد کنیم، اشتباه خواهد بود. نقش این کشور در این منطقه نفی نمیشود و نباید نادیده گرفته شود.