پیامدهای غیرقابل پیشبینی حمله فراگیر احتمالی به لبنان برای رژیم صهیونیستی
بعید است مذاکرات آتشبس و آزادی اُسرا نقش بازدارندهای برای ممانعت از جنگ میان رژیم صهیونیستی و حزبالله که تبعات آن غیرقابل پیشبینی است، داشته باشد.
ظاهراً آنطور که در رسانهها آمده است، بنیامین نتانیاهو در انتظار سفر به آمریکا، سخنرانی در کنگره و صحبت با جو بایدن است، ضمن آنکه آمریکاییها نیز به نظر میرسد تحفظ چندانی نسبت به حمله رژیم صهیونیستی به لبنان ندارند، جز اینکه دامنه جنگ محدود باشد، چراکه شدیداً نگران پیامدهای آن هستند.
آمریکا معتقد است جنگ تمامعیار ممکن است پای ایران را هم به جنگ باز کند، از این رو، نمیخواهد جنگ، تمامعیار و گسترده باشد. در عین حال، آمریکا از تغییر توازن در منطقه به نفع حزبالله با توجه به توانمندیهای سختافزاری و نرمافزاری که در اختیار دارد، خشنود نیست و از ضربه نظامی رژیم اسرائیل به حزبالله و تضعیف توانمندیهایش استقبال میکند.
البته دغدغه اروپا در این رابطه کم نیست، زیرا در صورت وقوع جنگ، تبعات آن و مخصوصاً موضوع مهاجران برای اروپا وجود دارد و طبعاً با مخالفت و جلوگیری از ورود مهاجران و مسلمانان به اروپا، تنشهایی در کشورهای اروپایی بهوجود خواهد آمد.
تبادل پیامهای رسانهای و جنگ روانی بخشی از قضیه است، بخشی هم به محاسبه غلط و یا اضافه برآورد طرفها از موقعیت خودشان برمیگردد. اما بخش مهمتر به واقعیات میدانی مربوط است. به هر صورت از شروع جنگ غزه از 7 اکتبر تاکنون به نوعی حملات بین رژیم اسرائیل و حزبالله آغاز شده است و در هر مقطعی شدت آن کم و زیاد شده است.
اگرچه دو طرف به زیرساختهای نظامی یکدیگر حمله کردهاند، اما با خویشتنداری همراه بوده و تلاش شده که درگیری وسیع نباشد. اما در کنار مورد تهدید قرار گرفتن بعضی نقاط حساس از سوی طرفین که ممکن است بیشتر جنگ روانی بوده باشد تا جنبه عملیاتی، تبعات روانی ناشی از شروع جنگ همچنان سایه گستردهای بر لبنان و منطقه داشته است که سبب نگرانی بسیاری از شخصیتهای سیاسی و بینالمللی کشورها و نهادهای بینالمللی شده است.
هدف رژیم اسرائیل از بین بردن زیرساختهای نظامی اعم از آفندی و پدافندی و کادرها و نیروهای مبارز و استراتژیک حزبالله و نیروهای مدیریتی و تاثیرگذار آن است تا سازمان عملیاتی حزبالله را به لحاظ نظامی از کار بیاندازند. از طرفی، حزبالله یک قدرت نرم و سخت از خودش نشان داده است که بهنوعی باعث وحشت اسرائیلیها شده است. در یک سال اخیر نیز استفاده حزبالله از برخی تجهیزات نظامی از جمله پهپادها ازجمله پهپاد هدهد نشان داده است که توانمندی نظامی خوبی دارد و توانایی برهم زدن معادلات را دارد.
نفوذ 27 کیلومتری پهپاد هدهد در سرزمینهای اشغالی و عبور از سه پایگاه گنبد آهنین و عکسبرداری از آنها و بازگشت به لبنان، ضربه سهمگینی به هیمنه امنیتی رژیم اسرائیل بود، چنانکه این رژیم دیگر مانند گذشته قادر نیست از تبلیغات گنبد آهنین بهرهبرداری سیاسی، امنیتی و اقتصادی کند. جنگ میان حزبالله و رژیم اسرائیل اتفاق خواهد افتاد، ولی اینکه حجم آن چقدر است را نمیتوان برآورد کرد. همچنین شدت آن به عکسالعمل حزبالله و سایر کشورها از جمله آمریکا و فرانسه بستگی دارد که به نوعی دارای نفوذ در لبنان هستند.
طبیعی است اگر رژیم اسرائیل عملیات گسترده مخصوصاً در جنوب لبنان آغاز کند، حزبالله هم پاسخ خواهد داد و در صورت فراگیر شدن پای دیگران هم به میان خواهد آمد. لبنان مانند غزه در محاصره نیست و طبیعی است همپیمانان حزبالله از دریا و زمین به کمکش خواهند آمد و جنگ، فراگیر خواهد شد. توانمندیهای حزبالله هم با حماس قابل مقایسه نیست. حزبالله هم تجربه دو جنگ قبلی 1982 و 2006 را دارد و هم بعد از جنگ 33 روزه توانمندیهای نظامیاش را بسیار تقویت کرده است و از طریق جنگهای نامتقارن برای رژیم اسرائیل و نظامیهایش دردسر ایجاد میکند.
حزبالله، روند جنگ رژیم اسرائیل در غزه را از نظر دور نداشته و نقاط ضعف و آسیبپذیری این رژیم را بررسی کرده است. رژیم اسرائیل نیز چنانچه نتواند همانند جنگ در غزه در کوتاهمدت به اهدافش دست یابد، مشکلاتی بیش از گذشته خواهد داشت.
بحث رفع اشغال سرزمین لبنان از دست رژیم اسرائیل موضوع دیگری است که در رابطه با درگیری احتمالی این رژیم و لبنان مطرح است و این فراتر از موضوع حمایت حزبالله از حماس و مردم غزه میباشد و یک پارامتر جدید است که در معادلات وارد شده است.
رژیم اسرائیل بخشی از جنوب لبنان را اشغال کرده است و حزبالله میگوید باید این بخش را تخلیه کند. از قبل، یک توافقی در این رابطه بود که حزبالله از مرزهای جنوبی لبنان 40 کیلومتر دور باشد، اما بعد از 7 اکتبر این امر دیگر رعایت نشد.