| کد مطلب: ۱۸۱۷۰

کارشناسان اندیشکده استیمسون آینده تحولات در غزه و لبنان را پیش‌بینی کردند

سناریوهای جنگ غزه تا 2026

سناریوهای جنگ غزه تا 2026

بسیاری از کارشناسان می‏‌گویند نتانیاهو که اخیراً در انظار عمومی از اینکه دولت بایدن به دلیل تلفات بالای غیرنظامیان در غزه از ارسال برخی از محموله‏‌های تسلیحاتی به اسرائیل خودداری کرده است، شکایت کرده است، در انتظار شکست احتمالی بایدن در انتخابات ریاست‌‏جمهوری 5 نوامبر است. اگر دونالد ترامپ، نامزد احتمالی جمهوری‌‏خواهان، در انتخابات پیروز شود، انتظار می‌‏رود که حتی بیشتر از بایدن از اسرائیل حمایت کند.

باربارا اسلاوین، روبرت مانینگ، ماتئو باروز: مرکز استیمسون اخیراً نشستی با حضور کارشناسان منطقه‌ای در ایالات متحده تشکیل داد تا در مورد سه سناریو برای خاورمیانه در 18 ماه آینده بحث کنند: نخست، ادامه جنگ در سطح پایین در غزه، دوم، کابوس جهنمی از افزایش جنگ و خشونت و سوم، چشم‌انداز «زنده نگه داشتن امید» که مستلزم آتش‌بس طولانی‌مدت در غزه و طرحی برای بازسازی فیزیکی و سیاسی این منطقه است. در طول بحث آشکار شد که برخی از تغییرات سناریوی اول به احتمال زیاد با سناریوی دوم مرتبط باشند. با این حال سناریوی سوم، تا سال 2026 بعید تلقی شد. این جلسه تحت قانون مباحثه اندیشکده Chatham House  برگزار شد تا فضایی مناسب برای صراحت ایجاد کند.

امیدها برای آتش‌بس پایدار، ارسال کمک‌های بشردوستانه، و بازسازی اقتصادی و سیاسی غزه با نگرانی‌هایی درباره افزایش خشونت و خصومت در منطقه مواجه شده است. بدترین نتیجه ممکن - سناریوی دوو - یک جنگ همه‌جانبه با پیامدهای ویرانگر است که نه‌تنها برای منطقه، بلکه به‌طور بالقوه برای اقتصاد جهانی خطرناک خواهد بود. بهترین سناریویی که در کوتاه‌مدت می‌توان تصور کرد، فرسودگی فزاینده اسرائیل در جنگ همراه با خنثی‌شدن اکثر توان حماس خواهد بود که منجر به سازش محدود با بازیگران فلسطینی و عرب با حمایت ایالات متحده می‌شود.

9 ماه پس از حمله حماس به جنوب اسرائیل در 7 اکتبر 2023، خاورمیانه در وضعیت بسیار ناپایدار و شکننده‌ای قرار دارد. جنگ غزه بدون اینکه راه‌حلی برایش اندیشیده شده باشد ادامه دارد و تهدیدهای فزاینده‌ای در مورد درگیری ویرانگرتر بین اسرائیل و حزب‌الله لبنان به میان آمده است. تشدید این وضعیت، عدم اطمینان در مورد انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و سایر انتخابات در اسرائیل و ایران، اختلافات سیاسی و اجتماعی فزاینده در اسرائیل، رهبری بی‌ثبات فلسطین، و تحولات داخلی در ایران اوضاع را پیچیده کرده است. همانطور که یک تحلیلگر قدیمی گفته است: «من هرگز چنین وضعیت نابسامانی را در منطقه ندیده بودم. آینده خاورمیانه واقعاً مبهم به نظر می‌رسد.»

راه‌حل آسانی در دیدرس نیست

پرزیدنت جو بایدن در 31 مه پیشنهاد اسرائیل برای یک نقشه راه سه‌مرحله‌ای که با آتش‌بس شش هفته‌ای، آزادی بسیاری از گروگان‌ها - از جمله آمریکایی‌ها - در ازای اُسرای فلسطینی و عقب‌نشینی نیروهای اسرائیلی از «تمام مناطق پرجمعیت» غزه آغاز می‌شود را تشریح کرد. با این حال، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در انظار عمومی درباره این طرح اظهارنظر کرده و حماس نگرانی‌هایی را در مورد اینکه چگونه می‌توان پایبندی اسرائیل را تضمین کرد، ابراز کرده است. نوشته‌ای با نام «روز بعد» در مورد آنچه که باید با غزه انجام شود، که بنا به گزارش‌ها در داخل دولت اسرائیل منتشر شده به مقامات اسرائیلی توصیه می‌کند تاریخ عزیمت را تعیین نکنند. براساس این نوشته اسرائیل نباید وعده تشکیل کشور فلسطین را بدهد، بلکه باید غزه را به یک نهاد فلسطینی خودمختار تحت قیمومیت اسرائیل تبدیل کند. این نوشته اذعان می‌کند که نیاز است مدیران میانی حماس برای ارائه خدمات در غزه باقی بمانند. اتفاق‌نظر کارشناسان این بود که نتانیاهو هیچ طرحی را که توانایی اسرائیل برای ادامه تعقیب حماس را محدود کند، نخواهد پذیرفت.

دولت نتانیاهو نقش حماس یا تشکیلات خودگردان فلسطین - کاندیدای مورد نظر دولت بایدن - در دولت آینده غزه را رد کرده است. تشکیلات خودگردان به رهبری پیرمردی 88 ساله به نام محمود عباس که از سال 2005 تاکنون با انتخابات مواجه نشده است و مدت‌هاست در کرانه باختری ظاهراً کنترل اداری را در اختیار دارد، اما محبوبیتی ندارد. این تشکیلات به‌طور فزاینده‌ای قابلیت خود را از دست داده است زیرا بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی راست‌گرای اسرائیل، از انتقال مالیات‌هایی که اسرائیل از طرف تشکیلات خودگردان برای پرداخت حقوق فلسطینی‌ها جمع‌آوری می‌کند، خودداری کرده است. کارگران فلسطینی که قبلاً اجازه ورود به اسرائیل را داشتند دیگر چنین امکانی ندارند و شبه‌نظامیان اسرائیلی با حمایت ارتش و پلیس اسرائیل به حمله به ساکنان کرانه باختری و تصرف زمین برای شهرک‌سازی در آینده ادامه می‌دهند. به گفته یکی از کارشناسان، با وجود این چالش‌ها، فلسطینی‌ها تلاش می‌کنند تا تشکیلات خودگردان را بازسازی کنند. به گفته یکی از کارشناسان، اخیراً برخی چهره‌های فلسطینی در رام‌الله برای بحث درباره تشکیل یک دولت وحدت ملی که شامل افراد نزدیک به حماس هستند، اما نه اعضای حماس، گردهم آمده‌اند. این کارشناس می‌گوید: «کمپ‌های طرفدار صلح در هر دو طرف اکنون سرکوب شده‌اند، اما این روند می‌تواند تغییر کند.»

با این حال، همکاری اسرائیل با تشکیلات خودگردان مستلزم تشکیل دولت جدید در بیت‌المقدس است. به‌رغم انتقادات راست میانه و ارتش از این طرح، نتانیاهو همچنان بر حمایت اکثریت بلوک 65 عضوی در کنست تکیه می‌کند. او انگیزه شخصی دیگری برای ماندن در قدرت دارد: انتخابات جدیدی که او را از قدرت کنار بزند، می‌تواند او را به دلیل اتهامات فساد زندانی کند.

بسیاری از کارشناسان می‌گویند نتانیاهو که اخیراً در انظار عمومی از اینکه دولت بایدن به دلیل تلفات بالای غیرنظامیان در غزه از ارسال برخی از محموله‌های تسلیحاتی به اسرائیل خودداری کرده است، شکایت کرده است، در انتظار شکست احتمالی بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری 5 نوامبر است. اگر دونالد ترامپ، نامزد احتمالی جمهوری‌خواهان، در انتخابات پیروز شود، انتظار می‌رود که حتی بیشتر از بایدن از اسرائیل حمایت کند. رابرت اوبراین، آخرین مشاور امنیت ملی ترامپ و وزیر امور خارجه بالقوه در دولت او، اخیراً در فارن افرز نوشت که «ایالات متحده باید به حمایت از اسرائیل درحالی‌که به دنبال نابودی حماس در غزه است، ادامه دهد»، «حکومت و موقعیت بلندمدت» غزه چیزی نیست که واشنگتن بتواند در خصوص آن به اسرائیل دیکته کند.

واشنگتن نباید اسرائیل را برای بازگشت به مذاکرات بر سر راه‌حلی بلندمدت برای درگیری گسترده‌تر با فلسطینی‌ها تحت فشار قرار دهد.» اوبراین نوشت، در عوض، ایالات متحده باید بر افزایش فشار بر ایران تمرکز کند. از نظر کارشناسان، ایران از ادامه جنگ غزه که اسرائیل را در سطح بین‌المللی منزوی کرده و خشم آمریکا را در کشورهای عربی و مسلمان و به‌طور گسترده‌تر در جنوب جهانی افزایش داده، سود می‌برد. ایران همچنین در حال پیشبرد برنامه هسته‌ای خود است و سانتریفیوژهای بیشتری را در حفاظت‌شده‌ترین سایت زیرزمینی خود نصب می‌کند و به رایزنی نزدیک با «محور مقاومت» ادامه می‌دهد.

نفوذ خارجی محدود بر اسرائیل

ایالات متحده همچنان میانجی اصلی در جنگ است. دیگر قدرت‌های بزرگ جهانی، مانند چین، فعال بوده‌اند، اما عمدتاً عملکردی داشته‌اند که با نفوذ کمتری بر اسرائیل نسبت به ایالات متحده همراه بوده است. این کشورها توان لازم برای مهندسی یک توافق صلح را ندارند. به گفته کارشناسان، با این حال، به دلیل حمایت بی‌قید و شرط واشنگتن از اسرائیل و با ناتوانی در برقراری آتش‌بس، به نظر می‌رسد که ایالات متحده نیز اعتبار خود را از دست داده است. برای بسیاری در جنوب جهانی، انتقاد ایالات متحده از روسیه به دلیل نقض حقوق بشر در جنگ اوکراین، ریاکارانه بوده است چراکه اخیراً آشکارا اسرائیل را به دلیل ویران کردن غزه، از جمله کشتن تعداد زیادی غیرنظامی به حال خود رها کرده است.

کشورهای عربی ثروتمندی که یا روابط خود را با اسرائیل عادی کرده‌اند، مانند امارات متحده عربی، یا مانند عربستان سعودی در فکر عادی‌سازی با اسرائیل هستند، جنگ غزه را کنار نهاده‌اند و بر توسعه اقتصادی تمرکز می‌کنند و سعی می‌کنند خود را ایزوله کنند تا از تبعات این جنگ در امان بمانند. اگرچه ریاض تنش‌زدایی شکننده را با ایران حفظ کرده است، اما به‌دنبال توافق دفاعی با ایالات متحده است. بنابراین سعودی‌ها ممکن است تصمیم بگیرند که توافق با آمریکا لزوماً به پیشرفت معین به سوی تشکیل کشور فلسطینی بستگی ندارد.

کشورهای فقیرتر مانند اردن و لبنان بیشتر در معرض این پیامدها هستند و به شدت نیز نگران هستند. از دیدگاه آنها، دروازه‌های جهنم همین حالا هم باز شده است. آنها می‌ترسند که اسرائیل به دنبال راندن فلسطینی‌ها از کرانه باختری به اردن و از غزه به مصر باشد و اسرائیلی‌های افراطی ناسیونالیست به سرزمین‌های بیشتری طمع داشته باشند. در واقع، اسموتریچ وزیر دارایی اسرائیل در سخنرانی اخیر خود در پاریس نقشه‌ای را نشان داد که شامل اردن و کرانه باختری به‌عنوان بخشی از «اسرائیل بزرگ» بود و گفت که ملت فلسطین یک واژه ابداعی است. برخی از اسرائیلی‌ها خواستار ایجاد شهرک‌های جدید در غزه هستند؛ جایی که اسرائیل در سال 2005 از آن خارج شد و حماس در سال 2007 کنترلش را از تشکیلات خودگردان پس گرفت.

عدم قطعیت‌ها

برخی تحولات نظیر انتخابات آتی ایران و یا انتخابات احتمالی در اسرائیل و انتخابات در آمریکا بر آینده کوتاه‌مدت و میان‌مدت تحولات تاثیر خواهد گذاشت. ایران که در 5 ژوئیه رئیس‌جمهور جدید خود را انتخاب کرد، در داخل با فشار نارضایتی عمومی روبه‌رو است که ریشه در درخواست جامعه برای آزادی‌های اجتماعی و تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی و سوءمدیریت دارد. در صورتی که دولت بعدی ایران عملگرا باشد و بایدن برای دومین بار پیروز شود، دورنمای توافق هسته‌ای مجدد با ایالات متحده و کاهش تنش منطقه‌ای ممکن است در نظر باشد. 

اسرائیل نیز با کاهش رتبه اعتباری خود دچار ضعف اقتصادی شده است. عدم اطمینان و افزایش ریسک ممکن است سرمایه‌گذاری خارجی را به‌ویژه در بخش فناوری پیشرو محدود کند. تعداد فزاینده‌ای از متخصصان اسرائیلی نیز به دنبال مهاجرت هستند. خانواده‌های گروگان‌های باقی‌مانده از اینکه دولت نابودی کامل حماس - هدفی غیرممکن - را بر نجات بستگان‌شان در اولویت قرار داده است، خشمگین هستند. اعضای ارتش به طور فزاینده‌ای این سوال را مطرح می‌کنند که آیا این کشور می‌تواند جنگ دوجبهه‌ای را تحمل کند؛ آن‌هم در حالی که استراتژی نتانیاهو در غزه برای «پیروزی کامل» دست‌نیافتنی باقی مانده است.

کارشناسان تروریسم نگران هستند که این رویارویی باعث احیای فعالیت گروه‌های جهادی سنی در سراسر منطقه شود. به گفته یکی از کارشناسان، داعش خراسان که از 7 اکتبر تاکنون در روسیه، ترکیه و ایران حملاتی انجام داده است، فعالانه از آرمان فلسطین حمایت می‌کند. این کارشناس افزود، جناح‌های درون طالبان رهبران خود را تحت فشار قرار می‌دهند تا از آن استفاده کنند و افراط‌گرایی در پاکستان، هند، بنگلادش، اندونزی و مالزی در حال افزایش است. اخیراً یک گروه هشت نفری تاجیک که ادعا می‌شود با داعش خراسان ارتباط دارند، پس از عبور از مرز مکزیک و ایالات متحده دستگیر شدند.

احتمال سناریوهای مختلف

کارشناسان به این نتیجه رسیدند که بدترین نتیجه ممکن - سناریوی دوم - یک جنگ همه‌جانبه با پیامدهای ویرانگر نه‌تنها برای منطقه، بلکه به‌طور بالقوه برای اقتصاد جهانی خواهد بود. بهترین سناریویی که در کوتاه‌مدت می‌توان تصور کرد، فرسودگی فزاینده اسرائیل همراه با نابودی اکثر حماس خواهد بود که منجر به سازش محدود با بازیگران فلسطینی و عرب با حمایت ایالات متحده می‌شود. برخی از کارشناسان نگرانند که تشدید درگیری نظامی اسرائیل با حزب‌الله - اگر کوتاه از یک جنگ همه‌جانبه باشد - به‌علاوه قیام در کرانه باختری و موج جدیدی از تروریسم جهانی، ممکن است بدترین سناریو باشد و منطقه را در بدترین حالت گرفتار کند.

علاوه بر مورد جنگ همه‌جانبه، حرکت اسرائیل به سمت الحاق غزه یا کرانه باختری - چه بالفعل و چه در قانون - می‌تواند معاهدات صلح این کشور با مصر و اردن را به خطر بیاندازد و خطر یک درگیری منطقه‌ای را افزایش دهد. یک درگیری همه‌جانبه می‌تواند حضور نظامی ایالات متحده در عراق و سوریه را ناپایدار کند. اگرچه جایگزین‌های معدودی برای راه‌حل نهایی دودولتی وجود دارد، اما تصور اینکه خشم و وحشت هر دو طرف فروکش کند و اندکی از اعتماد دوباره در آینده قابل پیش‌بینی بازسازی شود، دشوار است. بهترین چیزی که می‌توان در کوتاه‌مدت و میان‌مدت به دست آورد، آتش‌بس غزه، کمک‌های بشردوستانه عظیم و گام‌های اولیه به سمت بازسازی اقتصادی و سیاسی تحت رهبری مشترک اعراب و فلسطین است. حتی تحقق آن پیشرفت‌های اولیه از نظر کارشناسان برای بازه زمانی 2026 مشکل‌ است.

منبع: Stimson Center

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی