ناتو مراقب دریای بالتیک باشد
از زمان الحاق فنلاند و سوئد به ناتو، تصورات پیرامون امنیت بالتیک در میان اعضای ناتو تقریباً پیروزمندانه بوده است. دریای بالتیک بهعنوان «دریاچه ناتو» توصیف شده است و کشورهای مختلف بالتیک افزایش امنیت خود را جشن گرفتهاند. با این حال، فعالیت اخیر روسیه در بالتیک نشان میدهد که اعضای ناتو باید در منطقه هوشیار باشند و حتی دفاع خود را تقویت کنند.
روسیه که بهطور فزایندهای نسبت به نیات ناتو بدبین است، احتمالاً علیه این ائتلاف در بالتیک واکنش نشان خواهد داد. این فرآیند میتواند خطر تشدید تنش را بهطور قابلتوجهی افزایش دهد، زیرا ممکن است روسیه از ابزارهای جنگ ترکیبی خود برای به چالش کشیدن قدرت دفاعی ناتو استفاده کرده و اقدامات خرابکارانه را در مواردی صورت دهد.
جغرافیای سیاسی منطقه بالتیک در 20 سال گذشته به طور قابلتوجهی تغییر کرده است. بهرغم افزایش تهدید روسیه از سال 2014، این دریا بهعنوان یک مسیر مهم کشتیرانی با حجم بالایی از ترافیک محمولهها، به طور فزایندهای زیاد شده است. همچنین دریای بالتیک محل زیرساختهای مهم انرژی و مخابرات برای چندین کشور از جمله مزارع بادی فراساحلی، مبدلهای انرژی جزر و مد و امواج، خطوط لوله گاز و کابلهای ارتباطی زیر دریا است. چشمانداز امنیتی طی 30 سال گذشته تغییر کرده است.
در سال 1990، تنها دانمارک و آلمان عضو ناتو بودند. امروزه از 9 کشور مجاور دریای بالتیک، هشت کشور عضو ناتو هستند و روسیه تنها استثناست. جزیره گوتلند سوئد در طول جنگ سرد نقش استراتژیک مهمی داشت و دولت سوئد در حال آماده شدن برای افزایش حضور نظامی در آنجا با هدف بازدارندگی در برابر حمله روسیه است.
این تحولات از دیدگاه ناتو دارای نکات مثبت بسیاری است: جابهجایی نیروها در قلمرو متحدین آسانتر و سریعتر است و کنترل دریای بالتیک بسیار آسانتر شده است. اما بالتیک برای مسکو نیز از اهمیت حیاتی برخوردار است. بنادری مانند سنتپترزبورگ و پریمورسک برای صادرات نفت روسیه و واردات کالاهای مصرفی از جمله مواد غذایی اهمیت دارند.
بدون بنادر دریای بالتیک، محمولههای روسیه بهطور قابل توجهی مجبورند مسیر طولانیتری را طی کنند و نروژ و فنلاند را دور بزنند. بالتیک برای ارتش روسیه نیز مهم است. منطقه کالینینگراد محل استقرار ناوگان بالتیک و سلاحهای هستهای روسیه است. این منطقه همچنین یک مرکز حمل و نقل مهم است و تنها بندر بالتیک روسیه است که در تمام طول سال بدون یخ باقی میماند. تنش بین روسیه و اتحادیه اروپا بر سر دسترسی به کالینینگراد همچنان ادامه دارد.
دریای بالتیک شلوغتر و از نظر استراتژیک مهمتر است و احتمال درگیری را در صورت تحرکات نیروی دریایی افزایش میدهد. همچنین چندین مختصات حمله احتمالی را برای خرابکاری روسیه فراهم میکند. دریای بالتیک در دهه گذشته یک منطقه نسبتاً باثبات بوده که تمرکز آن بر ایجاد همکاری در انرژی بوده است. در نتیجه، برخی از زیرساختها در این منطقه آنقدرها از امنیت برخوردار نیستند.
گواه این مدعا حوادث خرابکاری مشکوک در نورد استریم 1 و 2 در سپتامبر 2022 و در بالتیکانکتور در اکتبر سال گذشته است. همانطور که معاون فرماندهی نیروی دریایی متفقین ناتو در هفته گذشته گفت: «تمام اقتصاد ما در زیر دریا در معرض تهدید است.» بنابراین ناتو باید حملات مکرر به این زیرساختها را پیشبینی کند، زیرا روسیه تلاش میکند تا نفوذ خود را اعمال کند.
نخست اینکه دولتها باید محاسبه کامل ریسک زیرساختهای دریای بالتیک را انجام دهند و یافتههای خود را با همسایگان و شرکای ناتو به اشتراک بگذارند و به افزایش درک محیط خطر بالتیک و چگونگی تغییر آن از زمان الحاق سوئد و فنلاند به ناتو کمک کنند این اعضای جدید ناتو نیز میتوانند به سایر اعضای ناتو درسهای مهمی بیاموزند.
آنها فعالیت هیبریدی روسیه را خوب میشناسند و طیف وسیعی از اقدامات متقابل را ایجاد کردهاند. این تبادل تجربیات همچنین میتواند شامل کمکهای اعضای ناتو که مسئول دیگر سواحل دریای سیاه، مدیترانه و اقیانوس اطلس هستند، بشود. ناتو همچنین باید پیامرسانی و سیگنالدهی خود را به مسکو بهبود بخشد. یکی از دلایلی که روسیه دوست دارد از فعالیتهای منطقه خاکستری برای اعمال نفوذ خود استفاده کند این است که ریسکپذیری خود را بالاتر از کشورهای ناتو میداند.
روسیه همچنین معتقد است که فعالیتهای منطقه خاکستری با توجه به دشواری انتساب آنها به روسیه و سطح انکار قابل قبولی که دارد، نسبتاً کمهزینه هستند. ناتو باید موفقیت خود را با استفاده از سیگنالهای راهبردی در مورد تهدیدات هستهای روسیه با اصلاح پیامها و سیگنالهای خود در مورد امنیت بالتیک شکل دهد تا اطمینان حاصل شود که روسیه متوجه میشود که فعالیتش در منطقه خاکستری هزینهای به همراه خواهد داشت.