مسیر ناهموار عادیسازی روابط ریاض و تلآویـو
سال 2020 و از زمانی که ریاض موافقت ضمنی خود را در خصوص عادیسازی روابط دیپلماتیک میان امارات متحده عربی و بحرین با اسرائیل اعلام کرد، خودِ عربستان سعودی و اسرائیل نیز مشتاق برقراری روابط دیپلماتیک بودهاند. از نظر آمریکا عادیسازی روابط میان تلآویو و ریاض، شریکِ اصلی ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه را در رویارویی با ایران در کنار هم قرار میدهد و همین مسئله میتواند خاورمیانه را به کلی تغییر دهد. جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا این اتفاق را موفقیتی در سیاست خارجی خود میداند چراکه بهدنبال آن است که بار دیگر در انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر 2024 پیروز شود اما واقعیت این است که تحولات منطقهای تلاشها برای عادیسازی روابط ریاض و تلآویو را پیچیده کرده است. اگرچه مقامات اسرائیلی و سعودی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر این تصور را ایجاد میکردند که یک معاهده صلح میان عربستان و اسرائیل قریبالوقوع است اما اسرائیل همچنان با درخواست عربستان برای ایجاد یک کشور فلسطینی مستقل مخالفت میکند. با این حال، به نظر میرسد دو طرف متعهد به برقراری روابط دیپلماتیکی هستند که بر مبنای تقریباً یک قرن تعامل پنهانی بنا شده است.
ریشههای روابط عربستان و اسرائیل
حتی قبل از ایجاد اسرائیل در سال 1948، اسرائیل و عربستانسعودی روابط پنهانی دوجانبهای را داشتند که بخشی از آن تبادل اطلاعات میان یکدیگر بود. در سال 1938، نشستی در بیروت بین یکی از مقامات آژانس یهود و مدیرکل وزارت خارجه عربستان سعودی برگزار شد و زمینه را برای ملاقات بین وزیر خارجه عربستان و دیوید بنگوریون، رئیس آژانس یهود که بعدها اولین نخستوزیر اسرائیل شد، هموار کرد. پادشاهی سعودی در جنگها بین کشورهای عربی و اسرائیل بهطور جدی مشارکت نکرد و تنها نیروی کوچکی را برای جنگیدن در کنار ارتش مصر در جنگ سال 1948 و ارتش سوریه در جنگ سال 1973 اعزام کرد.
ملک عبدالعزیز پایههای سیاست خارجی عملگرایانه عربستان سعودی را بنا نهاد و آن را از دکترینهای ایدئولوژیک رها کرد. او در ابتدا با طرح تقسیم فلسطین در سال 1947 مخالفت کرد اما در نهایت با آن موافقت کرد. او میترسید که عبدالله اول، پادشاه اردن در صورت کنترل بخش عربی فلسطین، نفوذ خود را در جهان عرب گسترش دهد. خصومت بین عربستان سعودی و مصر پس از کودتای جمهوریخواهان در سال 1962 در یمن و فرار امام محمدالبدر به کوههای صعده برای رهبری یک ضدحمله سلطنتی علیه نیروهای مصری به اوج خود رسید. رهبران سعودی بهطور مخفیانه از هواپیماهای اسرائیلی که بر فراز حریم هوایی عربستان پرواز میکردند تا مهمات را به سلطنتطلبان تحویل دهند، استقبال کردند. عربستان سعودی پس از جنگ سال 1967 حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخت. بارون ادموند آدولف دو روچیلد، از حامیان سرسخت صهیونیسم، در پاریس با عدنان خاشقجی، تاجر سعودی، که از نزدیکان خاندان سلطنتی سعودی بود، ملاقات کرد تا ملاقاتی با ملکفیصل ترتیب دهد. در دهه 1970 میلادی، خاشقجی تماسهای محرمانهای با اسرائیلیها داشت؛ از جمله دیوید کیمچی، معاون رئیس موساد، که اطلاعاتی را درباره طرحهای مختلف برای تضعیف رژیم سعودی به او منتقل میکرد.
در سال 2006، پس از جنگ اسرائیل و حزبالله، مذاکرات محرمانهای بین سعودیها و اسرائیلیها انجام شد. این مذاکرات این بار برای مقابله با دو دشمن مشترک، یعنی ایران و حزبالله بود. این مذاکرات شامل دیداری بین شاهزاده بندر، رئیس وقت شورای امنیت ملی عربستان و ایهود اولمرت، نخستوزیر اسرائیل، با همراهی مئیر داگان، رئیس موساد بود. این مذاکرات نشاندهنده پیشرفت در روابط دوجانبه میان ریاض و تلآویو بود چراکه بعد از این مذاکرات بود که یک پروژه منطقهای علیه ایران و شیعیان عرب آغاز شد. در سال 2010، داگان به عربستان سعودی سفر کرد و این نخستین بار بود که یک مقام اسرائیلی پا به خاک پادشاهی سعودی میگذاشت. در سال 2014، بنیامین نتانیاهو نیز با بندر دیدار کرد و در سال 2020، او و یوسی کوهن، رئیس وقت موساد، برای دیدار با ولیعهد عربستان، محمد بنسلمان، راهی ریاض شدند. در سال 2019، اسرائیل یک عملیات محرمانه را با مشارکت عربستانسعودی براساس اطلاعات ارائهشده توسط موساد هماهنگ کرد که منجر به دستگیری دهها تن از اعضای حماس در خاک پادشاهی عربستان شد. این افراد به اتهام مشارکت در فعالیتهای تروریستی دستگیر شدند. یک دادگاه عربستان سعودی برای آنها حبسهای طولانیمدت صادر کرد و همین امر باعث قطع رابطه 30ساله بین ریاض و حماس شد؛ رابطهای که طی آن حماس کمکهای مالی سخاوتمندانهای از عربستان دریافت میکرد.
موضع عربستان سعودی
مشارکت عربستان سعودی در مذاکرات عادیسازی روابط با اسرائیل، نه لزوماً نتیجه فشار آمریکا بلکه ناشی از تمایل واقعی عربستان برای عادیسازی روابط با اسرائیل است. عربستان حقیقتاً تمایل دارد بزرگترین مشکلات منطقه را حل کند و از نظر ریاض این مسیر از مسئله فلسطین شروع میشود. رهبران سعودی کاملاً متعهد هستند که امنیت و ثبات در خاورمیانه برقرار شود و همکاری میان همه کشورهای منطقه حتی ایران شکل بگیرد. سعودیها همچنین مشتاق احیای مسیر تجاری هستند که از اسرائیل میگذرد و عربستان سعودی را به هند، امارات متحده عربی، ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی مرتبط میکند. دههها پیش، سعودیها از طریق شخص ثالث از اسرائیل خواستند که مانعی برای تحویل هواپیماهای F-15 به پادشاهی ایجاد نکند. اولین محموله از این هواپیماها در سال 1981 وارد عربستان شد اما در سال 1983، یک گروه لابی مستقر در ایالات متحده به نام کمیته امور روابط عمومی آمریکا و اسرائیل که امروز با نام ایپک شناخته میشود با موفقیت برای جلوگیری از تحویل محموله دیگری از این هواپیماها به عربستان لابی کرد. در سال 1981، ریاض یک طرح صلح را برای حل مناقشه اعراب و اسرائیل آغاز کرد اما سه ماه بعد پس از اینکه این طرح از سوی اسرائیل و کشورهای عربی رد شد، آن را پس گرفت و تماسهای مخفیانه، بهویژه در مورد مسائل امنیتی با اسرائیل، ادامه یافت. در طول دهه 1980 میلادی، رابطه بین موساد و سازمان اطلاعات سعودی به ریاست شاهزاده ترکی بنفیصل تقویت شد. عربستان سعودی بر لزوم برقراری روابط دوستانه با همه کشورهای خاورمیانه از جمله اسرائیل تاکید کرد. اعتقاد عربستان این بود که این روابط باعث میشود تا این کشورها بتوانند بهجای استفاده از منابع مالی خود برای خرید تسلیحات، به همکاریهای اقتصادی پرداخته و توسعه اقتصادی را رقم بزنند. در سال 2002، ولیعهد عربستان سعودی طرح صلح دیگری را ارائه کرد که شامل عقبنشینی اسرائیل از تمامی اراضی اشغالی از جمله بیتالمقدس شرقی در ازای عادیسازی کامل روابطش با جهان عرب بود. اسرائیل این پیشنهاد را غیرمفید اعلام کرد اما این موضع اسرائیل باعث نشد که عربستان طرح خود را کنار بگذارد. سعودیها میدانند که عادیسازی روابط با اسرائیل به پیشبرد طرحهای توسعه اقتصادی بسیار مهم این کشور نظیر پروژه بزرگ NEOM و ساخت کریدور حملونقل جدید که سال گذشته توسط ایالات متحده اعلام شد، کمک خواهد کرد. این کریدور قرار است هند را از طریق عربستان سعودی به خاورمیانه و اروپا متصل کند. اما سعودیها، بهعنوان متولیان حرمهای مقدس اسلام و بهعنوان کشوری که معتقدند قدرت پیشرو در جهان عرب هستند، بر این باورند که همچنان باید به امتناع از برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل ادامه دهند؛ مگر اینکه اسرائیل ایجاد یک کشور فلسطینی با پایتختی اورشلیم شرقی را بپذیرد. ریاض بر این امر بهعنوان پیششرط عادیسازی تاکید نکرده اما متعهد شده است که این اتفاق زمانی رخ خواهد داد که روند مذاکرات به پایان برسد و این روند ممکن است چندین سال طول بکشد؛ بهویژه اینکه دیوید کامرون، وزیر خارجه بریتانیا در اوایل ماه جاری اعلام کرد که لندن میتواند قبل از دستیابی به توافق صلح بین اسرائیل و فلسطینیان، رسماً کشور فلسطین را به رسمیت بشناسد. این همان موضعی است که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده نیز بیان کرد اما در مورد اورشلیم شرقی بهعنوان پایتخت فلسطین باید گفت که سعودیها احتمالاً آن را موضوعی قابل مذاکره میدانند.
پیش از حمله حماس در 7 اکتبر، محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی اعلام کرد که کشورش در حال پیشرفت به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل است و موضوع فلسطین را جزئیاتی در طرح کلان عادیسازی روابط توصیف کرد. او میداند که ایجاد یک کشور فلسطینی عمدتاً نمادین خواهد بود. سعودیها همچنین میدانند که ابتکار صلح 2002 با توجه به تغییرات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه، از جمله امضای توافقنامههای صلح اسرائیل با امارات، مراکش، بحرین و سودان، دیگر نقطه شروع مناسبی برای گفتوگوها نیست. آنها نمیتوانند حداقل الزامات مندرج در آن پیشنهاد را بهطور کامل کنار بگذارند، اما مایلند در برخی موارد کوتاه بیابند.
عربستان سعودی همچنین میخواهد یک برنامه هستهای غیرنظامی داشته باشد که البته ایالات متحده و اسرائیل با آن مخالف هستند. راهحل برطرف کردن این اختلاف ممکن است در پذیرش برنامه هستهای عربستان، مشروط به نظارت دقیق آژانس بینالمللی انرژی هستهای، در ازای کاهش انتظارات ریاض از شرایط تشکیل کشور فلسطین باشد. سعودیها همچنین از دولت بایدن درخواست حمایت دفاعی از جمله تحویل جتهای جنگنده F-35 برای محدود کردن تواناییهای منطقهای ایران کردهاند. واشنگتن میتواند از این درخواست عربستان نیز برای تعدیل خواستههای ریاض استفاده کند.
موضع اسرائیل
بزرگترین هدف اسرائیل قبل از حمله حماس، انعقاد توافقنامه صلح با عربستان سعودی بود. سیکل ادغام اسرائیل در خاورمیانه تنها از طریق عادیسازی با سعودیها کامل خواهد شد، بنابراین اسرائیل معتقد است که ریاض باید نقش تعیینکنندهای در حل مناقشه اسرائیل و فلسطین ایفا کند.
ولیعهد عربستان سعودی به بلینکن اطمینان داده که ریاض علاقهمند است پس از پایان جنگ در غزه و تعیین مسیر روشن برای ایجاد یک کشور فلسطینی روابطش را با اسرائیل عادی کند. اسرائیل برای برآورده کردن این خواسته، ممکن است پیشنهاد دهد تا کنترل مدنی و نه امنیتی بخشی از منطقه C کرانه باختری را که برابر با 61 درصد از منطقه است، به تشکیلات خودگردان فلسطین واگذار کند. همچنین میتواند با تضمینهای ایالات متحده و کمکهای اروپایی به فلسطینیها، مشوقهای اقتصادی ارائه دهد. طبق گزارشها، دولت بایدن در حال آمادهسازی یک طرح صلح اسرائیلی-فلسطینی است که شامل ایجاد یک کشور فلسطینی میشود. دولت بایدن معتقد است این طرح گامی به سوی روند عادیسازی روابط ریاض و تلآویو خواهد بود؛ هرچند اسرائیلیها علناً این ایده را رد کردهاند. الی کوهن، وزیر انرژی اسرائیل گفته است که اگر توافق با عربستان به معنای ایجاد کشور فلسطین باشد، اسرائیل از آن منصرف خواهد شد. کابینه اسرائیل همچنین بر اهمیت انجام مذاکرات مستقیم و بدون قید و شرط با فلسطینیها تاکید کرده است. اما در مورد تمایل اسرائیل به توافق با سعودیها تردیدی وجود ندارد. نتانیاهو گفته است که هرگونه توافق بالقوه میان دو طرف، خاورمیانه را برای همیشه تغییر خواهد داد. بیان این سخن تا حدی به این دلیل است که عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان به دیگر کشورهای عربی نشان میدهد که مسئله فلسطین دیگر مانع مهمی برای دستیابی به توافق صلح با اسرائیل نیست. عادیسازی اسرائیل و عربستان همچنین رسماً به درگیری اعراب و اسرائیل پایان داده و در را برای ورود اسرائیل به خاورمیانه باز میکند و به اسرائیل امکان دسترسی به فرصتهای تجاری و حرکت بدون مانع در سراسر منطقه را میدهد.
عجلهای برای عادیسازی نیست
سعودیها برای دستیابی به توافق با اسرائیل عجلهای ندارند. یکی از دلایل این امر تا حدی این است که آنها درک میکنند که به رسمیت شناختن مشروعیت اسرائیل توسط جهان عرب با عربستان سعودی آغاز میشود. تردید آنها به وخامت روابط آنها با ایالات متحده در دولت بایدن نیز مربوط میشود. ریاض نمیخواهد که اعتبار امضای توافق عادیسازی روابط ریاض و تلآویو به دولت بایدن برسد. ولیعهد عربستان سعودی ترجیح میدهد تا برگزاری انتخابات بعدی ایالات متحده صبر کند و امیدوار است که دونالد ترامپ بار دیگر به ریاستجمهوری بازگردد. در همین حال، نتانیاهو از گزارشهایی که حاکی از آن است که ایالات متحده به همراه مصر، عربستان سعودی و اردن در حال آمادهسازی یک طرح صلح هستند که شامل تشکیل کشور فلسطین است، انتقاد کرده است. سخنگوی نخستوزیر اسرائیل حتی گفته است که حالا زمان مناسبی برای بحث درباره «ارائه مشوق» به مردم فلسطین نیست. اسرائیل نیز نیازی فوری به عادیسازی رسمی نمیبیند، زیرا عربستان سعودی از قبل در بسیاری از زمینهها با اسرائیلیها همکاری نزدیک داشته و دارد. حتی بدون پیوستن عربستان سعودی به توافقنامه آبراهام، ولیعهد سعودی احتمالاً به همکاری ضمنی با دولت نتانیاهو ادامه خواهد داد. این روند، ادامه رابطهای است که دههها پیش آغاز شده و البته از دید عموم پنهان است.
مترجم: آریا صدیقی