رویکرد واقعی آمریکا در قبال پایان حضور نظامی در عراق
گفتوگوها میان مقامات عراق و آمریکا برای پایان دادن به مأموریت نظامی ائتلاف بهاصطلاح «ضدداعش» در عراق، بهطور رسمی از روز شنبه 27 ژانویه(7 بهمن) آغاز شده است. البته پیش از این و در شش ماه گذشته بین دو طرف مذاکرات به شکل غیررسمی و کارشناسی جریان داشت. در دور نخست مذاکرات که با حضور نخستوزیر عراق انجام شد، طرفین برای تشکیل سه کمیته ویژه با موضوع «ارزیابی و بررسی سطح تهدیدهای داعش»، «الزامات عملیاتی و موقعیتی» و «تقویت توانایی نیروهای نظامی و امنیتی عراق» توافق کردند.
کمیتههای سهگانه بعد از ارزیابی نتایج، شرایط و روندهای جاری از جمله، ارائه چشماندازی از تهدید داعش، وضعیت امنیت عراق در سطوح مختلف بهویژه در مبارزه با داعش و ناامنی و همچنین الزاماتی که نیازمند تکیه ارتش عراق به توانمندیهای خود باشد، «نقشه راهی» برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق تدوین خواهند نمود. تردیدی نیست که نیروها و پایگاههای نظامی و امنیتی آمریکا یکی از عوامل اصلی بیثباتی، ناامنی، اختلافات سیاسی – جناحی و مشکلات اقتصادی در عراق است. از این رو، خروج آمریکا از عراق، مهمترین مطالبه مردم و گروههای مختلف سیاسی و همچنین دولت این کشور میباشد که به تصویب نمایندگان پارلمان نیز رسیده است. حتی در ماههای اخیر نیز احساسات ضدآمریکایی در عراق دائماً رشد یافته و مردم آن کشور بهشدت خواستار اخراج نیروهای آمریکایی از کشورشان هستند. اما با توجه به تحولات مربوط به گفتوگوهای اخیر بغداد – واشنگتن، این پرسش مطرح میشود که آیا دولت آمریکا واقعاً در فکر خروج نظامی از عراق و برچیدن پایگاه خود از این کشور است؟ با تأمل در متن بیانیه پایانی دور اول گفتوگوها و اظهارات برخی از مقامات آمریکایی میتوان به این پرسش، پاسخ روشن داد؛ وزارت دفاع آمریکا روز پنجشنبه 25 ژانویه(5 بهمنماه) قبل از انجام مذاکرات با طرف عراقی، با صدور بیانیهای تأکید کرده است: «این گفتوگوها بهعنوان بخشی از یک کمیته نظامی مشترک (HMC) که تابستان گذشته بر سر آن توافق شد، انجام خواهد شد و در مورد حرکت به سمت یک مشارکت امنیتی دوجانبه پایدار بین عراق و آمریکا گفتوگو خواهد شد.» این در حالی است که در بیانیه دولت عراق، بر سر کاهش تدریجی تعداد «مستشاران ائتلاف بینالمللی» و پایان یافتن «مأموریت مبارزه با داعش» با ایالات متحده آمریکا در عراق تأکید شده است. در واقع، از نظر آمریکا و بنا بر آنچه که در بیانیه پنتاگون قید شده است، مذاکرات بر همکاری امنیتی گستردهتر متمرکز خواهد بود، نه خروج نظامی از عراق. این تناقض بهخوبی نشان میدهد نهتنها آمریکاییها هیچ قصدی برای ترک عراق ندارند، بلکه از طریق کمیته عالی نظامی مشترک بهدنبال تعریف زیرساخت حقوقی و قانونی از طریق توافق با دولت عراق برای «ابقاء» حضور خود در این کشور در اشکال دیگر و بهاصطلاح موجهتر هستند. پیش از آن نیز جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، در تاریخ ۴ مه ۲۰۲۳(14 اردیبهشت 1402) در سخنانی در انستیتو واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، ضمن اعلام «تعهد قاطع واشنگتن برای منطقه» اولویتهای بهروزشده دولت بایدن برای غرب آسیا را با شناسایی پنج چارچوب جدید یعنی «مشارکت، بازدارندگی، دیپلماسی و کاهش تنش، ادغام ارزشها» برای تعامل ایالات متحده با کشورهای منطقه مطرح کرده بود. در واقع اینها بخشی از یک نقشه راه تمامعیارِ طراحیشده آمریکا برای پیشبرد سیاستهای امنیتی، نظامی، سیاسی، اقتصادی و... برای غرب آسیا است. علاوه براینها، تحولات سرزمینهای اشغالی، تحولات دریای سرخ و وضعیت متشنج و بیثبات رژیم صهیونیستی و تعهدات ذاتی که کاخ سفید در حمایت از این رژیم دارد، از جمله شاخصهای دیگری است که بحث خروج کامل و قطعی از عراق را که برای آمریکا اهمیت راهبردی دارد و یکی از ستونهای ژئوپلیتیکی این کشور برای مهار جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت و تأمین امنیت رژیم اسرائیل میباشد، زیر سوال میبرد. بنابراین استفاده از مفهوم «مشارکت دوجانبه» به جای «خروج از عراق» در بیانیه وزارت دفاع آمریکا و مانیفست اعلامی جیک سالیوان بهعنوان راهبرد قاطع آمریکا برای غرب آسیا، بهخوبی نشان میدهد، دولت آمریکا با رویکرد وقتکشی و فریبکارانه در گفتوگوهای دوجانبه با بغداد حضور دارد و بهرغم ادعاهای خود، نهتنها در پی خروج نظامی از منطقه و عراق نیست، بلکه بهدنبال یک «برنامه بلندمدت» برای تقویت حضور خود در منطقه البته با ملاحظات، حساسیتها و اقتضائات خاصی است که بهاصطلاح کمتر تحریککننده باشد.