آمریکا میتواند بین اسرائیل و لبنان میانجیگری کند؟
نیمرود گورن / تحلیلگر مسائل حوزه اسرائیل
مایکل هراری / دیپلمات بازنشسته
هفتههای آینده برای اسرائیل و لبنان زمانی حیاتیاند و احتمالاً مشخص میکند که آیا میتوان از نظر دیپلماتیک از وقوع رویارویی گستردهتر میان اسرائیل و حزبالله اجتناب کرد یا اینکه اجتنابناپذیر است.
مقامات اسرائیلی بارها این حس فوریت را ابراز کردهاند. بنیگانتز، وزیر عضو کابینه جنگ در 28 دسامبر اشاره کرد: «زمان توقف برای راهحل دیپلماتیک رو به پایان است.» یواف گالانت، وزیر دفاع در 4 ژانویه گفت که فرصت رو به پایان است و اسرائیل به شرایط تصمیمگیری نزدیک شده است و هرزی هالوی، ژنرال ارتش اسرائیل در هفدهم ژانویه هشدار داد که احتمال «جنگ در شمال» قویتر شده است. مقامات اسرائیلی در گفتوگو با متحدان بینالمللی خود تاکید میکنند که فوریه ماه تعیینکنندهای خواهد بود.
اظهارات آتشین اما تمایل به اجتناب از جنگ
حزبالله چند روز پس از هفتم اکتبر در حمایت از حماس وارد درگیری شد. در آن زمان حداقل هم اسرائیل و حزبالله مشخص کردند که علاقهای به تشدید گستردهتر درگیری، فراتر از درگیری کنونی، پرتابهای مرتب موشک و مهمات فرامرزی ندارند. اما احتمال وقوع درگیری گستردهتر وجود ندارد. حزبالله تاکید میکند تا زمانی که جنگ غزه ادامه داشته باشد تقابل با اسرائیل ادامه خواهد داشت. به موازات آن اسرائیل تهدید میکند درصورتی که به اهداف خود در تامین امنیت و بازگشت شهروندان اسرائیلی به شهرکها در امتداد مرزها نرسد، جنگ با حزبالله اتفاق خواهد افتاد. اسرائیل درحالیکه آمادگی خود را برای چنین جنگی اعلام میکند که تمایل خود را به اجتناب از آن هم نشان میدهد. به گفته لیور حایات، سخنگوی وزارت خارجه «جایگاه اسرائیل این است که ما یک راهحل دیپلماتیک را ترجیح میدهیم و اگر راهحل دیپلماتیک امکانپذیر نباشد، خودمان دستبهاقدام میزنیم.» گانتز از جهان و دولت لبنان درخواست کرده تا چنین راهحلی را فراهم کنند. اما در عمل چشمان اسرائیلیها به واشنگتندیسی دوخته شده است. میانجیگری آمریکاییها بهرهبری آموس هوچستین، فرستاده ویژه در یک سال گذشته موفقیت چشمگیری داشته است. توافق مرز دریایی اسرائیل و لبنان که در اکتبر سال 2022 از طریق مذاکرات دوجانیه غیرمستقیم و بدون رسمیتشناختن دوطرف بهدست آمد، روالی را نشان داد که در آن میانجیگری آمریکا زمانی که روی مسئله برد-برد خاصی متمرکز باشد و به نیازهای مشترک رسیدگی کند، میتواند موفقیتآمیز باشد. امروز، هوچستین برای بار دیگر در منطقه رفتوآمد میکند. اظهارات مخالف با تشدید درگیریها در اورشلیم و بیروت بهگوش میرسند. آمریکا هم جلوگیری از تشدید درگیری را تمایل واضح این کشور شناسایی کرده است. بنابراین فضایی برای این باور وجود دارد که راهحل دیپلماتیک واقعاً دستیافتنی است.
مشکلات کلیدی مشاجره بین اسرائیل و لبنان
تلاشهای آمریکا برای جلوگیری از تشدید تنش بر سر مسائلی که حتی قبل از شروع جنگ فعلی در غزه بین اسرائیل و لبنان مورد مناقشه بودند، عمدتاً به قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل متحد برمیگردد که هدف آن حل و فصل جنگ لبنان در سال 2006 بود که عملاً اجرایی نشد. مسائل متعددی مورد سوال قرار دارند. از دیدگاه اسرائیلیها، بعضیها به راهحل کوتاهمدت نیاز دارند درحالیکه دیگر مسائل بیشتر طولانیمدتاند. بعضی از مشکلات برای امنیت ملی اسرائیل مهمترند، درحالیکه برای مسائل دیگر فضای بیشتری برای اقدام دارد.
عقبنشینی حزبالله از مرز اسرائیل و لبنان
برای اسرائیل این موضوع مسئله اصلی است. حضور حزبالله در جنوب رود لیتانی و عملیات آنها علیه اسرائیلیها از آن منطقه نقض قطعنامه UNSCR 1701 است. عقبنشینی نیروهای حزبالله از مرز در اسرائیل بهعنوان عنصر حیاتی هرگونه توقف مخاصمات و بهعنوان پیشنیازی برای بازگشت ساکنان اسرائیلی به خانههایشان که پس از حملات حزبالله آنها را تخلیه کردند در نظر گرفته میشود. اگر شرایط مشخصی در نظر گرفته شده باشد و ضمانتهایی ارائه شود، اسرائیل بهدنبال عقبنشینی فوری حزبالله از شمال رود لیتانی است و طبق گزارشها ممکن است به مصالحه با عقبنشینی کمتر (حدود 7 تا 10 کیلومتر از مرز) راضی باشد.
استفاده اسرائیل از آسمان لبنان
سالها، نیروی هوایی اسرائیل وارد حریم هوایی لبنان شده تا با تلاشهای ایران و حزبالله برای تهدید اسرائیل از سمت شمال مقابله کند. این اقدامات شامل هدف قرار دادن کاروان تسلیحات مرتبط با حزبالله و در دوران جنگ غزه شامل پروازها بر فراز بیروت برای اهداف بازدارندگی است. ادامه فعالیت نیروی هوایی اسرائیل در داخل لبنان، از نظر اسرائیلیها یک نیاز امنیتی مهم دیده میشود که برای جلوگیری از درگیری اسرائیل و ایران و قطع دسترسی حزبالله به تسلیحات مهم، حیاتی است. اسرائیل فضای محدودی برای مانور روی این موضوع میبیند اما در برابر قوانین تعامل که نگرانیهای حاکمیتی لبنان را بهحساب میآورد و تلاشهای آینده توسط نیروهای مسلح لبنان برای جانشینی اسرائیل در جنوب لبنان را افزایش میدهد.
حل و فصل مناقشات مرز زمینی
پیش از جنگ غزه، هوچستین براساس میانجیگری موفقیتآمیزش در مورد مرز دریایی، تلاش میکرد که مذاکرات بر سر مرز اسرائیل و لبنان را بهسرعت آغاز کند. اگر بتوان از خطر تشدید بیشتر تنش میان اسرائیل و حزبالله جلوگیری کرد، سپس بعد از برقراری ثبات، دو طرف انگیزه پیدا میکنند دوباره درباره این موضوع مشارکت کنند و به سمت توافق طولانیمدتتری پیش روند که بتوانند خطر تشدید تنش در آینده را کاهش دهند. در مورد مرز زمینی 13 نقطه اختلافی وجود دارد. عمدهترین آنها از لحاظ پیچیدگی، ذاتی و تبعات طولانیمدت، مربوط به مزارع شبعا، روستای قجر و «نقطه B1» است. مزارع شبعا موضوع مناقشه سهجانبه بین اسرائیل، لبنان و سوریه است. برای اسرائیل، این منطقه اهمیت استراتژیکی بالایی دارد که نمیخواهد کنترل آن را واگذار کند. با این حال، ظاهراً پیشنهادی روی میز قرار گرفته که خروج اسرائیل از منطقه را پیشبینی میکند که با نیروهای بینالمللی جایگزین خواهد شد تا زمانی که لبنان و سوریه درباره این مسئله به توافقی دست پیدا کنند. در مورد قجر، تقاضای لبنان این است که اسرائیل از بخش شمالی روستا خارج شود، در نتیجه آن را بین دو کشور تقسیم کنند. این فراخوان اغلب از سوی حزبالله تکرار میشود که معمولاً آن را در مبارزه گستردهتر این گروه شبهنظامی علیه اسرائیل برجسته میکند. در مورد 13 نکته مورد بحث، نقطه B1 از نظر استراتژیک در نزدیکی کیبوتص ساحلی روش هانکرا و شهر لبنانی ناقورا از سوی اسرائیل و لبنان بهعنوان نقطه شروع برای هر گونه روند علامتگذاری مرز دیده میشود که شامل مرز دریایی است که درمورد آن توافقی هماکنون بهدست آمده است. فضای اسرائیل برای مانور درباره این مسائل پیچیده است. این به نتایج چانهزنی در مورد سایر موارد و همچنین بازه زمانی اجرایی شدن هر گونه توافقی بستگی دارد. در هر صورت، در ذهنیت پس از هفتم اکتبر، اسرائیل احتمالاً با امتیازات ارضی که ممکن است به جای تقویت امنیتاش آن را به خطر بیاندازد، موافقت نمیکند.
حل و فصل بحران ریاستجمهوری در لبنان
حل مناقشه داخلی لبنان در مورد انتخاب یک رئیسجمهور جدید که از اواخر سال 2022 ادامه پیدا کرده، گام مهمی در جهت افزایش ثبات داخلی خواهد بود. میتواند راه را برای جامعه جهانی برای افزایش مشارکت در حمایت از اقتصاد در حال فروپاشی لبنان هموار کند و میتواند پاسخی به تمایل اسرائیل برای داشتن همسایه شمالی موفقتری باشد، که میتواند توانایی بیشتری از اعمال حاکمیتش داشته باشد. برای حزبالله موضوع ریاستجمهوری از اهمیت بزرگی برخوردار است که میتواند ابزاری برای چانهزنی باشد که این گروه را به سازش در برابر اسرائیل تشویق کند. برای اسرائیل این مسئله طولانیمدت کماهمیتتر است که به دوران پس از جنگ مربوط میشود بدون واکنشهای فوری و اتفاقی که نیازمند اقدامات اسرائیل یا امتیازات است. بهعنوان بخشی از توافق دیپلماتیک در رابطه با اسرائیل و لبنان، اسرائیل میخواهد متحدان غربی و منطقهایاش نقش فزایندهای در سیاستهای داخلی لبنان بازی کنند، اعتدال را ترویج کنند و نفوذ ایران و حزبالله را کاهش دهند. چندین بازیگر بینالمللی شامل عربستان سعودی و فرانسه در حال اقدام برای حل بحران ریاستجمهوری هستند و میتوانند نقش حمایتی و مکمل میانجیگری آمریکا بین اسرائیل و لبنان را ایفا کنند.
چشمانداز موفقیت
زمانی که آمریکا در پرونده اسرائیل و لبنان میانجیگری کند، به مسائل بسیاری باید رسیدگی کند. موضوعات مورد بحث بسیارند و پیچیده، بهویژه اینکه موضوع اصلی گفتوگوها یک بازیگر غیردولتی یعنی حزبالله است که اسرائیل و ظاهراً لبنان هم اهرم فشار محدودی دارند. اسرائیل و حزبالله، برخلاف علاقه مشترک ذکرشده (فعلاً) برای جلوگیری از تشدید تنش گسترده، با منافع اساسی که میانجیگری را سختتر میکند، مخالفت کردهاند. اسرائیل میخواهد بهسرعت حزبالله را از مرز شمالیاش دور کند، ترجیحاً شمال رود لیتوانی. از سوی دیگر حزبالله بهدنبال دستاوردهایی حول اختلاف خود با اسرائیل است و همچنان هرگونه توقف درگیری با اسرائیل را مشروط به پایان جنگ در غزه میداند.