اندیشکدهها
جهان در آتش؟
جهان در آتش؟
جورج فریدمن
استراتژیست
چند هفته پیش، مقالهای نوشتم با عنوان «جهان شروع به بازآرایی خود میکند». مطمئناً نظم جدیدی در راه است، اما برخلاف نظمی که پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 شکل گرفت، این نظم جدید جنگهای فعلی و جنگهای بالقوه آینده بیرون خواهد آمد. جنگ اوکراین نزدیک به دو سال است که ادامه دارد. اشاراتی مبنی بر امکان دستیابی به توافق صلح وجود دارد، اما درگیری هنوز ادامه دارد. جنگ بین حماس و اسرائیل حدود یک ماه است که در جریان است و شاید تلخترین و بیامانترین جنگی باشد که در جایی دیده میشود. هنوز تمام نشده! من از دو نفر که بسیار به آنها اعتماد دارم شنیدهام که صربستان در حال آماده شدن برای جنگ است. صربستان و کوزوو در سالهای 1999-1998 جنگ خونینی داشتند که در آن ایالات متحده و ناتو در کنار کوزوو قرار گرفتند و کمپین بمباران صربستان را انجام دادند. امیدوارم این منابع اشتباه کنند، اما فکر میکنم این اتفاق میافتد و این جنگ به فراتر از بالکان گسترش مییابد. چینیها در حاشیه فیلیپین نفوذ کردهاند. ژاپنیها علناً اعلام کردهاند که برای تقویت دفاعی فیلیپین و ارسال کشتیهای جنگی در صورت حمله چین تلاش خواهند کرد. ژاپن
همچنین اعلام کرده که همکاری خود را با مالزی افزایش میدهد. علاوه بر این، چین و هند در حال نبرد مرزی بودهاند. ژاپن به هند گفته که آماده ارائه حمایت همهجانبه است. چین تحت فشار اقتصادی قابل توجهی بوده است. من فکر نمیکنم که این کشور آنقدر قدرت دریایی را داشته باشد که دیگران معتقدند، اما همچنان یک قدرت بزرگ است. بنابراین، تصمیم ژاپن برای به چالش کشیدن چین، حتی با توجه به حمایت ایالات متحده، نشاندهنده نقش جدیدی برای ژاپن در غرب اقیانوس آرام است و چین ممکن است نتواند با آن کنار بیاید. به نظر میرسد ترکیه از نظر سیاسی در سرتاسر آسیای مرکزی نفوذ میکند. اینجا منطقهای است که برای روسیه بسیار اهمیت دارد. این روند یک وضعیت بالقوه تنش ایجاد میکند. تنشها در آسیای جنوب شرقی، بالکان و اروپای شرقی، خاورمیانه و آسیای مرکزی بههیچوجه به هم مرتبط نیستند. این وضعیت مانند جنگ جهانی دوم نیست که کشورها با یکدیگر مرتبط باشند؛ مانند آلمان و ایتالیا یا ایالات متحده و بریتانیا. در سیستم جهانی کنونی، به نظر میرسد هیچ ارتباطی بین جنگهای مختلف در حال انجام و احتمالی وجود ندارد. به نظر میرسد این نشان میدهد که جنگ جهانی رخ
نخواهد داد. اما درک اینکه چرا به نظر میرسد درگیریهای جاری و بالقوه بدون پایه و اساس مشترک افزایش مییابند، دشوار است. ممکن است به این معنا باشد که واقعاً هیچ اتفاق مهمی نمیافتد و ایده کشیده شدن افزایش اختلافات به جنگ بیاساس است. اما مثل همیشه، سوالاتی وجود دارد که نمیتوانم به آنها پاسخ دهم. چرا ژاپنیها همزمان با فلسطینیها و اسرائیلیها در حال جنگ هستند و کشورهای بالکان به خود میلرزند؟ نهتنها مجموعهای از واقعیتها و احتمالات جنگی وجود دارد، بلکه همه همزمان در حال وقوع هستند.
این سوال ممکن است قابل پاسخ نباشد، اما ایالات متحده احتمالاً بخشی از داینامیک است. بسیاری بهطور منطقی فکر میکنند که ایالات متحده باید بیشتر درگیر جنگها شود، حتی اگر آنها بهطور مستقیم به ما ربطی نداشته باشند اما ایالات متحده هژمون جهانی، بزرگترین اقتصاد جهان و بزرگترین قدرت نظامی است. این عوامل چه از طریق پیوندهای اقتصادی و چه از طریق اتحاد نظامی، ایالات متحده را با اکثر کشورهای جهان درگیر میکند. مزیت این است که ایالات متحده انتخابهایی دارد اما باید بهطور انتخابی درگیر جنگها شود. ایالات متحده ژاپن را در جنگ جهانی دوم در هم شکست، در جنگ بالکان پیروز شد، به ایجاد اسرائیل کمک کرد و به شکلگیری اوکراین کمک کرد. همانطور که ما به این لیست از جنگها و جنگهای احتمالی نگاه میکنیم، میبینیم که ایالات متحده از بسیاری جهات عمیقاً درگیر است. بنابراین، کشوری که من از این فهرست کنار گذاشتهام، ایالات متحده است که بهطرز غمانگیزی ممکن است با زمان کمی برای فکر کردن به جنگهایی کشیده شود. این موضوعی است که مورخان باید به آن توجه کنند. حال باید نگران این باشیم که آیا دوستان مورد اعتماد من میدانند چه میگویند یا
خیر. اکثر جنگهایی که دربارهشان شایعهسازی میشود، هرگز اتفاق نمیافتند.