| کد مطلب: ۱۰۰۵۷
روایت بحران سیاست‏‌گذاری در دولت بایدن

روایت بحران سیاست‏‌گذاری در دولت بایدن

صحبت‌های جاش پال، مقامی که در مخالفت با سیاست آمریکا در قبال اسرائیل از وزارت خارجه ایالات متحده استعفا داد

صحبت‌های جاش پال، مقامی که در مخالفت با سیاست آمریکا در قبال اسرائیل از وزارت خارجه ایالات متحده استعفا داد

جاش‌پال، از نیروهای کهنه‌کار وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا بود که چندین سال در این نهاد سابقه فعالیت داشت و در بخش مربوط به فروش تسلیحات کار می‌کرد. او ماه گذشته، در اعتراض به ادامه فروش تسلیحات به اسرائیل در میانه بمباران غزه و رویکرد دولت و دستگاه سیاست خارجی در این باره، از این وزارتخانه استعفا داد. او در نامه‌ای علنی که بسیار دست‌به‌دست هم شد نوشت، حمایت یک‌طرفه ایالات متحده از اسرائیل، «کوته‌بینانه»، «مخرب» و «متناقض» است. گزارش‌ها حاکی است که بسیاری در وزارت خارجه و بلکه در بقیه بخش‌های دولت و پارلمان ایالات‌متحده، به همین اندازه از نقش ایالات متحده در این درگیری ناراضی هستند و خبری هم رسیده که «یادداشت اعتراض»، یکی از ابزارهای نیروها و کارشناسان وزارت خارجه برای ابلاغ نظر مخالف‌شان، زمانی که معتقدند سیاست دولت برخلاف منافع ملی است، در حال جمع‌آوری امضاست. چند روز پیش نیز جمعی از اعضای دفاتر نمایندگان کنگره، محل کار خود را ترک و در تجمعی در مقابل ساختمان کنگره شرکت کردند تا از رؤسای خود بخواهند از آتش‌بس و پایان حملات گسترده و مرگبار اسرائیل به غزه حمایت کنند. جاش پال، کسی است که بعد از سال‌ها کار در دستگاه دیپلماسی ایالات متحده، رسماً شغلش در این نهاد را در نتیجه نارضایتی از وضعیت حمایت ایالات متحده از اسرائیل و ناامیدی از توجه مقامات ارشد، ترک کرده است و به این مناسبت، به‌نوعی تبدیل به نمادی شده است؛ از شدت اوج‌گیری مخالفت‌ها با سیاست دولت آمریکا در این باره. پال اخیراً با وب‌سایت خبری «دموکراسی نو!» مصاحبه‌ای کرده است. او در این مصاحبه‌ گفته است که تلاش کرده دغدغه‌هایش را با مافوق‌هایش در میان بگذارد اما متوجه شده است آن‌ها «هیچ تمایلی برای بحث» در این باره ندارند و برخلاف دیگر قراردادهای فروش تسلیحات ایالات متحده که «دغدغه‌های انسان‌دوستانه را در نظر می‌گیرند»، اسرائیل چک سفیدامضا دارد. پل گفته است، پیام کلی در فضای داخلی دولت بایدن این است: «این سیاست را زیر سوال نبرید، چون از بالا می‌آید.» ترجمه این گفت‌وگو با این مقام مستعفی وزارت خارجه ایالات متحده را در ادامه می‌خوانید.

‌ می‌توانید شرح دهید که چرا تصمیم گرفتید استعفا دهید؟ شما از کهنه‌کاران وزارت خارجه هستید. چرا گفتید نه؟

به سه دلیل تصمیم گرفتم استعفا دهم. اولی و مهم‌ترین این است که فکر می‌کنم حقیقتی است که بحث‌برانگیز هم نیست: تسلیحاتی که ایالات متحده ارائه می‌دهد، نباید برای کشتار غیرنظامیان به کار گرفته شوند، نباید برای چیزی استفاده شوند که نتیجه تلفات سنگین غیرنظامی باشد. این هم چیزی است که داریم در غزه می‌بینیم، چیزی که خیلی زود پس از حمله وحشتناک حماس در ۷ اکتبر دیدیم. من باور ندارم که تسلیحاتی که ایالات متحده می‌دهد باید برای کشتن غیرنظامیان به کار گرفته شوند. همین قدر ساده است.

دوم، باورم این است که این مسئله [اسرائیل و فلسطین] هیچ راه‌حل نظامی ندارد. ما هم داریم در مسیری به اسرائیل سلاح می‌دهیم که منجر به صلح نشده است. منجر به امنیت نشده است. نه برای فلسطینیان و نه برای اسرائیلی‌ها. فرایندی روبه‌مرگ است و سیاستی در بن‌بست.

با این حال، وقتی تلاش کردم این دو دغدغه را با رهبران وزارت خارجه در میان بگذارم، هیچ میلی برای بحث نبود. هیچ فرصتی در هیچ‌کدام از قراردادهای فروش تسلیحات نبود که بشود از آن استفاده کرد و این دغدغه‌ها را مطرح کرد. صرفاً دستور مستقیمی بود که با حداکثر سرعت ممکن، کار پیش برود. برای همین هم من احساس کردم ناچارم استعفا دهم.

‌ در این باره بیشتر بگویید. چه‌جور مکالماتی در وزارت خارجه در جریان است و آیا شما مثلاً با تونی بلینکن، وزیر خارجه دیدار کرده‌اید - تا چه برسد به رئیس‌جمهور بایدن - که دغدغه‌هایتان را مطرح کنید؟ و دیگر مقامات کهنه‌کار وزارت خارجه چطور؟

خب معمولاً، یک فرایند بسیار مستحکم سیاست‌گذاری در وزارت خارجه برای انتقال تسلیحات هست. از این روال‌ها هم خیلی هست. اینجا داریم درباره ۲۰ هزار نمونه فروش تسلیحات در سال حرف می‌زنیم که وزارت خارجه پردازش می‌کند و هر چیزی از فشنگ تا رادیو تا هواپیمای جنگنده؛ برای هر کدام از این‌ها هم فرایندی است که گاهی طولانی است و بررسی می‌کنید که خوبی‌ها و بدی‌های این فروش چیست. پیامدهای حقوق بشری‌اش چیست. این اتفاق در این زمینه برای اسرائیل نیفتاده است. همان‌طور که گفتم، وقتی این دغدغه‌ها را مطرح کردم که این خلاف قوانین موجود است و خلاف سیاست‌های موجود، هیچ تمایلی برای این بحث نبود.

من شخصاً با وزیر خارجه، بلینکن، در این باره حرف نزدم و قطعاً با رئیس‌جمهور بایدن هم حرف نزدم؛ اما می‌دانم که از زمانی که من رفته‌ام، بحث‌های فزاینده‌ای داخل وزارت خارجه بوده است اما منجر به هیچ تغییری در سیاست‌ها نشده است. در واقع، معاون اول [کامالا] هریس همین اواخر گفت که هیچ‌گونه شرایطی برای فروش تسلیحات به اسرائیل نمی‌گذاریم. این برخلاف تمام تصمیمات مربوط به انتقال تسلیحاتی است که من در آن بوده‌ام. همیشه بحث در این باره بوده که آیا باید این فروش را به رسیدگی به مسائل حقوق بشری منوط کنیم.

‌ خب چه کسی این را پیش می‌برد؟ چه کسی مانع این فرایند می‌شود؟ چه کسی دارد همین بحث‌ها را در وزارت خارجه سرکوب می‌کند؟

من صادقانه فکر می‌کنم که از بعضی جهات، این موضوع مستقیم از رأس دولت ایالات متحده و از کاخ سفید بایدن می‌آید. خیلی‌ها در وزارت خارجه و در سراسر دولت هستند که در هفته‌های اخیر، از وقتی رفته‌ام، با من تماس گرفته‌اند تا از من حمایت کنند و ضمناً بگویند این سیاست ایالات متحده چقدر برایشان سخت است و چقدر به نظرشان وحشتناک است و وقتی سعی می‌کنند این دغدغه‌ها را مطرح کنند، بهشان گفته می‌شود: «ببین، اگر این وضعیت برایت سخت است، می‌توانی حمایت احساسی بگیری. [یا] موضوع دیگری برایت پیدا می‌کنیم که رویش کار کنی؛ اما این سیاست را زیر سوال نبر، چون دارد از بالا می‌آید.»

‌ هافینگتون‌پست گزارشی داشت که می‌گوید: «تا دو هفته بعد از شروع جنگ، کارگروهی برای پیشگیری از جنایات تشکیل نشد و مقامات می‌گویند رهبران این وزارتخانه به آنها می‌گویند کارشناسی‌شان روی سیاست‌ها در این باره اثری نخواهد داشت.» توضیح بدهید که چه اتفاقی دارد می‌افتد؟

خب، هر وقت بحرانی در جریان است، چنان‌که الان در اسرائیل و غزه هست، وزارتخانه کارگروهی تشکیل می‌دهد یا چندین کارگروه، که به شکلی منحصربه‌فرد برای رسیدگی به آن طراحی شده است؛ مثلاً در مورد یک زلزله، ممکن است کارشناسان مسائل پناهجویان را بیاورند، یا مسائل آب‌وهوایی، یا مسائل مربوط به بیماری‌ها. این‌طور مجموعه گسترده‌ای از افراد.

در مورد غزه، کارگروهی برای بررسی این مشکل تشکیل داده‌اند اما طبق گزارشی که شما به آن اشاره کردید، این کارگروه شامل «اداره جمعیت، پناهجویان و مهاجرت» نمی‌شود؛ اداره‌ای که مسئول حمایت ایالات متحده در مسائل پناهجویان است. خب این یا یک غفلت و سهل‌انگاری مبهوت‌کننده است یا بی‌توجهی تعمدی به انسانیت غیرنظامیان فلسطینی در غزه.

‌ یکی از مقامات وزارت خارجه در نشستی در ۲۶ اکتبر به شما گفت که یکی از مقامات ارشد به نیروهای وزارت خارجه توصیه کرده است، تمرکزشان را از مسئله اسرائیل و فلسطین بردارند و به دنبال اثرگذاری در دیگر نقاط جهان باشند؟

فکر نمی‌کنم این گفت‌وگویی بود که من شخصاً با کسی داشتم اما در همان گزارشی که گفتید، در هافینگتون‌پست، این هست. بله.

‌ پس دارند به آنها می‌گویند در این باره حتی نظری هم ندهند. کلاً دیگر درباره اسرائیل و فلسطین حرفی نزنند.

بله. درست است. فکر هم می‌کنم این بازتاب نوعی تنش یا سانسور است که فقط هم در دولت ایالات متحده نمی‌بینیمش. فکر می‌کنم چیزی که اینجا جالب است، این سانسوری است که به کالج‌ها و دانشگاه‌ها هم گسترش یافته است و آن‌جا می‌بینید، حرف از انتشار اطلاعات خصوصی افراد است. [داکسینگ، doxing، اصطلاحی که جاش پاش در این مصاحبه به کار می‌برد، اصطلاحی مولود فضای مجازی است. اقدامی است علیه فردی که با هویت مستعار فعالیت می‌کند یا با هویت مشخص در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ای فعالیت می‌کند اما فرد شناخته‌شده‌ای نیست یا جایگاه و سمت عمومی و شهرتی ندارد که باعث‌شده باشد، اطلاعات شخصی‌اش برای عموم مشخص نباشد. معنایش این است که اطلاعات خصوصی این فرد را پیدا می‌کنند و علناً منتشر می‌کنند، تا باعث تهدید یا حمله شخصی به او و خانواده‌اش شوند یا باعث اعمال فشار به محل کار او شوند تا او را اخراج کند. اطلاعات شخصی در چنین حمله‌ای می‌تواند شامل آدرس محل زندگی، محل کار، نام و مشخصات فرزندان و محل تحصیل یا کار آن‌ها، شماره تلفن فرد و اطرافیانش، اطلاعات مالی، درمانی و هر اطلاعات دیگری باشد.] همچنین از خیلی‌ها در سراسر بخش خصوصی آمریکا، هم از جامعه عرب‌آمریکایی و هم گسترده‌تر، از همه جوامع متنوع شنیده‌ام که گفته‌اند: «می‌ترسیم در این باره حرف بزنیم، چون نگران شغل‌هایمان هستیم.» همین فضا در دولت هم وجود دارد و این مشکل فقط برای آمریکا هم نیست.

‌ می‌خواستم درباره گزارشی از شما بپرسم که در In These Times منتشر شده است. این گزارش می‌گوید کاخ سفید خواستار استفاده از یک حفره بی‌سابقه در قوانین هزینه‌کردهای نظامی شده است که اجازه پیدا کند، توافقات تسلیحاتی با اسرائیل را در محرمانگی کامل اجرا کند؛ بدون نظارت کنگره یا افکار عمومی.

بله. خب ما سالی 8/3میلیارد دلار در تأمین بودجه نظامی خارجی به اسرائیل می‌دهیم و این سازوکار اصلی وزارت خارجه و دولت ایالات متحده برای تأمین بودجه تسلیحات برای دیگر کشورهاست. قابل‌توجه این است که ما به‌طور معمول، جدا از اوکراین، سالی حدود ۶ میلیارد دلار برای تأمین بودجه نظامی خارجی در سراسر جهان می‌دهیم. یعنی اسرائیل همین الان بیش از نیمی از این مبلغ را می‌گیرد.

ادبیات درخواست تکمیلی دولت بایدن، الزام مطلع‌کردن کنگره را از هر گونه فروش تسلیحات که تحت این بودجه انجام می‌شود، برمی‌دارد. معمولاً فرایندی هست که در آن، برای هر فروش دفاعی عمده، به کنگره خبر داده می‌شود. در واقع فرایندی هم پیش از آن اطلاع‌رسانی رسمی هست که در آن کنگره می‌تواند سوال بپرسد، دستکاری کند، به تأخیر بیاندازد و بعد اگر بخواهد با آن مخالفت کند و می‌تواند قطعنامه مشترکی به صحن ببرد. کاری که این پیشنهاد خواهد کرد این است که عملاً همه این‌ها را از بین خواهد بود؛ همه‌اش را حذف خواهد کرد، نظارت کنگره را حذف خواهد کرد، توانایی کنگره برای مخالفت را حذف خواهد کرد. بی‌سابقه است. هیچ وقت چیزی مثل این ندیده‌ام. نمی‌توانم هم تصور کنم که کمیته‌هایی که این کار در حوزه‌شان است، نگاه مثبتی به این مسئله داشته باشند، چون این اساساً رویکرد بسیار آسیب‌زننده‌ای است که سابقه‌ای وحشتناک هم به جا می‌گذارد، برای دیگر کشورهایی که دولت‌های آینده ممکن است بخواهند کار کنند و ممکن است تصمیم بگیرند که نمی‌خواهند کنگره دخالت کند.

‌ از آن‌جا که شما مسئول فروش تسلیحات بودید، ماجرای این ۱۴ میلیارد دلار چیست؟ به نظر می‌رسد هر دو مجلس می‌خواهند این پول را به اسرائیل بفرستند.

بله.

‌ مسئله این است که طرح مجلس نمایندگان جنجالی است، چون می‌خواهند این ۱۴ میلیارد دلار را از اداره مالیات بفرستند و می‌خواهند تأمین بودجه برای اسرائیل را از تأمین بودجه از اوکراین جدا کنند. چاک شومر، رهبر اکثریت سنا هم می‌گوید این طرح را در نظر نخواهد گرفت [آن را اصلا به رأی نخواهد گذاشت]؛ اما به نظر می‌رسد حمایت کافی در هر دو مجلس برای این پول اضافی است، نه آن 8/3میلیارد دلار یا 3/3میلیارد دلار کمک به اسرائیل که یک ۱۴ میلیارد دلار اضافی. شما متخصص فروش تسلیحات هستید. این [پول] برای چه کاری مصرف خواهد شد؟

بگذارید این را بگویم که فکر می‌کنم حمایت اکثریت یا اکثریت قریب‌به‌اتفاق در کنگره، پشت این کمک نظامی اضافی به اسرائیل است. فکر هم می‌کنم آنچه در این باره شگفت‌آور است، این است که فاصله‌ای عظیم هست، بین موضع کنگره در این مسائل و موضع افکار عمومی آمریکا؛ اگر به نظرسنجی‌ها نگاه کنید. فکر هم می‌کنم این بحران فعلی واقعاً دارد این تفاوت را آشکار می‌کند. فکر نمی‌کنم در فرایند تصویب این بسته اثری داشته باشد، اما شاید در مراحل بعدی داشته باشد.

این بسته به‌طور مشخص، شامل 5/43میلیارد بودجه نظامی خارجی است. اسرائیل عملاً می‌تواند از آن برداشت کند تا هر چه خواست بخرد. آنچه هم در این باره غیرعادی است، علاوه‌بر حذف اطلاع‌رسانی، این است که اسرائیل تحت این پیشنهادی که به کنگره فرستاده شده، مختار خواهد بود همه این پول را در صنعت دفاعی خودش خرج کند. اسرائیل البته یکی از ۱۰ صادرکننده اول تسلیحات به سراسر دنیاست و اغلب با ایالات متحده رقابت دارد. این ایده که ما بودجه خواهیم داد که یارانه رقیب‌مان باشد، واقعاً غیرقابل‌تصور است.

اما علاوه‌بر این، این بسته بودجه‌ای اضافی هم از سمت وزارت دفاع برای دفاع هوایی و موشکی اسرائیل ارائه می‌کند؛ برای گنبد آهنین. بگذارید واضح بگویم: دغدغه من اینجا مربوط به کمک‌های مرگبار به اسرائیل است. وقتی بحث حفاظت از غیرنظامیان در مقابل حملات راکتی در میان است، فکر می‌کنم این کار باید انجام شود. به باورم کسی نباید در خانه‌اش نگران از این زندگی کند که راکت بر سرش ببارد. گرچه بر این باورم که چه در اسرائیل زیر گنبد آهنین باشند یا مثلاً در غزه؛ این صادق است. البته ما هیچ‌وقت این سوال را مطرح نمی‌کنیم.

در نهایت این بودجه شامل بودجه تحقیق و توسعه برای تجهیزات هم می‌شود، از این قبیل که یک پروژه آزمایشی لیزری است به نام «اشعه آهنین» که اسرائیل و ایالات متحده دارند با هم رویش کار می‌کنند؛ یک سیستم دفاعی هوایی و موشکی. اگر این یک درخواست اضطراری است، چرا داریم به تحقیق و توسعه پروژه‌هایی نگاه می‌کنیم که هنوز حتی واقعیت هم نیافته‌اند؟ این موضوع به نظر من اضطراری نمی‌آید؛ بنابراین، مثل نقل‌وانتقال‌های تسلیحاتی که من وقتی از وزارت خارجه می‌رفتم دیدم، فکر می‌کنم صرفاً عجله‌ای در کار است که در شرایطی که احساس می‌کنند پنجره فرصت سیاسی باز است و هیچ مخالفت جدی در کار نخواهد بود، هر چه را می‌توانند با فشار رد کنند.

‌ واکنش‌ها به استعفای شما چه بود؟

درباره استعفایم، باید بگویم واکنش بسیاری بود که از آدم‌های مختلف شنیدم یا از همکاران داخل، نه‌فقط در وزارت خارجه، بلکه از سراسر دولت ایالات متحده، در کنگره، در وزارت دفاع، در نیروهای یونیفرم‌پوش نظامی، شامل کسانی که سراسر جهان در پایگاه‌های جنگی مستقر هستند. این‌ها به سراغم آمدند که بگویند: «کاملاً با تو موافقیم.» واضح است که هر کس شرایط شخصی خودش را دارد. فکر می‌کنم اگر ما خدمات درمانی عمومی داشتیم، برای آدم‌ها آسان‌تر می‌شد که روی اصول بایستند [اشاره به وضعیت بیمه افراد که به شغل‌شان وابسته است و در صورت بیکاری ممکن است نتوانند شخصاً هزینه‌های بیمه و خدمات درمانی خود را تأمین کنند]. من خودم دنبال این هستم که ببینم بعد از این درباره خدمات درمانی چه کار باید بکنم؛ اما مسئله این است که خیلی افراد به سراغم آمدند تا بگویند: «ما حرف تو را می‌شنویم. ما با تو موافقیم.»

یکی از چیزهایی که فهمیدم این بود که خیلی‌ها ممکن است در یک دفتر باشند که بگویند «من نمی‌توانم حرفی بزنم، چون شغلم را از دست خواهم داد. حرفه‌ام را به خطر خواهم انداخت. کس دیگری هم نیست که بتوانم با او صحبت کنم.» ولی من دارم از کسی که فقط چند میز آن‌طرف‌تر نشسته، همین را می‌شنوم. بنابراین فکر می‌کنم واقعاً یک بحران ارتباط وجود دارد، یک بحران شفافیت داخل دولت ایالات متحده و یک بحران سیاست‌گذاری؛ چون وقتی نمی‌توانی درباره سیاست خارجی صحبت کنی، وقتی نمی‌توانی بحث کنی، وقتی نمی‌توانی انتقاد کنی، آخرِ کار به سیاست خوبی نمی‌رسی.

‌ چیزی که آخرین اتفاق بود و طاقت شما را طاق کرد، چه بود؟ یعنی مثلاً اگر شما مسئول فروش تسلیحات بودید، احتمالاً با عربستان سعودی کار کرده‌اید که مشهور و بدنام است به استبدادی بودن. لااقل در یک پرونده، نهادهای ایالات‌متحده به این نتیجه رسیدند که در قتل جمال خاشقجی، ولیعهد محمد بن‌سلمان مسئول بوده است. شما ناظر بر فروش تسلیحات به آن‌ها بوده‌اید. چرا اسرائیل؟

بگذارید صریح بگویم: من یکی از چندین نفری بودم که درگیر فرایند فروش تسلیحات بودند. خود فروش تسلیحات یکی از اختیارات ریاست‌جمهوری است که به وزارت خارجه تفویض شده است و بعد، از طریق وزیر خارجه، به معاون وزیر که در واقع تا حد زیادی مسئول تأیید آن‌هاست؛ اما درست می‌گویید. چنان‌که در نامه استعفایم هم گفتم، در دوران کاری‌ام در وزارت، با نمونه‌های بسیاری از فروش تسلیحات سروکار داشتم که به لحاظ اخلاقی چالش‌برانگیز بودند.

فکر می‌کنم آنچه برای من متفاوت بود این است که در همه آن نمونه‌های قبلی، حتی در دوران ترامپ، همیشه فضا برای بحث بود و توانایی کاهش بعضی از بدترین نتایج ممکن وجود داشت، توانایی به تأخیر انداختن فروش تا بحران بگذرد، تا این فروش تسلیحات بلافاصله در یک بحران انسانی نقش‌آفرینی نکنند، توانایی کارکردن با کنگره و اطمینان به اینکه وقتی بحث‌های سیاست‌گذاری در وزارت خارجه تمام شد، کنگره هم حرفی روی ماجرا خواهد داشت. کنگره پیش از این، معمولاً و مکرراً روی مسائل مربوط به حقوق بشر و فروش تسلیحات، ایستاده است. آن چه اینجا تفاوت داشت این بود که هیچ‌کدام از آن‌ها در کار نبود. فضایی برای بحث نبود. هیچ تمایل و اراده‌ای هم برای بحث نبود.

‌ فردا راهپیمایی بزرگی در واشنگتن خواهد بود. [این مصاحبه قبل از راهپیمایی گسترده اخیر در واشنگتن انجام شده است.] ۳۵۰ نفر در فیلادلفیا [در اعتراضات از این جنس] بازداشت شده‌اند. اعتراضات بزرگی دیشب در بوستون اتفاق افتاد. این‌جور اعتراضات از طرف مردم عادی کف خیابان، هزاران نفری که در سراسر کشور دارند اعتراض می‌کنند، تعطیل‌کردن ایستگاه بزرگ مرکزی مترو توسط گروه‌های یهودی [معترض به اسرائیل] که شب جمعه گذشته انجام شد، چه تأثیری روی وزارت خارجه و روی کاخ سفید دارند؟

فکر نمی‌کنم اثر چندانی روی وزارت خارجه داشته باشد. این عیبی هم ندارد، چون من فکر می‌کنم فرایندهای سیاست‌گذاری بناست درون یک چارچوب سیاست‌گذاری رخ دهند و مشکل این است که الان این اتفاق نمی‌افتد.

فکر می‌کنم روی کاخ سفید اثر دارد. فکر می‌کنم تغییر قابل‌توجهی در لحن‌شان در هفته‌های اخیر دیده‌ایم. صریح بگویم، نه به‌خاطر اینکه ناگهان اهمیت عمیقی برای تلفات غیرنظامی فلسطینی‌ها به‌خودی‌خود وجود دارد؛ بلکه چون حسی وجود دارد که اینجا یک بحران سیاسی دارد برای دولت بایدن شکل می‌گیرد، اینکه خیلی‌ها دارند می‌گویند: «انتخابات بعدی را کنار خواهیم گذاشت. باورمان را به این کاخ سفید، به این دولت، از دست داده‌ایم.» بنابراین فکر می‌کنم این اثر دارد.

بگذارید این را هم بگویم که برای من تماشای این اعتراضات بسیار تکان‌دهنده بوده است. می‌دانید، من هفته پیش و این هفته برای جلساتی در کنگره بودم و در یکی از دفترها، با یک تحصن مواجه شدم که در آن، یک گروه از دانشجویان یهودی داشتند سرودهایی برای صلح می‌خواندند و پلاکاردهایی بالا گرفته بودند که نوشته بود «غزه را نجات دهید». من این را فوق‌العاده تکان‌دهنده یافتم. فکر می‌کنم به کنگره هم می‌گوید و به این دولت که آن‌ها با بخش بزرگی از افکار عمومی آمریکایی هم‌راستا نیستند. فکر می‌کنم این پیامی است که بسیار لازم است.

ترجمه: روح‌انگیز رها

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار