ترافالگار ایران
اینکه گهگاهی در مورد مکانهای مختلفی در تهران برای برگزاری تجمعات مسالمتآمیز بحث میشود و بعد مدتی بهمحاق میرود، همهوهمه نشان از آن دارد که خواستههای طیف زیادی از جامعه موردتوجه قرار نمیگیرد.

کشاندن مخاطبان سریال «پایتخت» به برج میلاد فینفسه کردار خوبی است. خوب و نیک از آن جهت که به علاقمندی طیف بیشماری از مردم واکنش نشان میدهد. مخاطبی که جدا از بحث کیفی و تکنیکال، فارغ از ضعفهای فیلمنامهای کمدی و طنز و سوای کارگردانی باریبههرجهت، دقایقی خوش است با دیدن این اثر. نکتهای که در این میان و دعوت مردم به برج میلاد با آن حجم از ترافیکاش میتواند مورد بررسی قرار گیرد، همان داشتن و آماده کردن سطل هنگام بارندگی است. که باران همیشه نمیبارد و این سطل نیز هماره در دسترس نیست و مهم تر از همه، چتر نیز همیشه برای خیس نشدن، باز نمیشود! تلویزیون بهره میبرد از این استقبال. تبلیغاش بیشتر میشود. پول بیشتری به دست میآورد. پزش نیز داده میشود. نظرسنجیها آماده میشود.
همهوهمه بهجایش کاربرد درست و نادرست پیدا میکند. گاهی هم بابمیل میشود برای مسئولان! نکته اما بر سر آن است که این توجه به علاقمندی مردم (مخاطب) چرا فقط در بزنگاههای خاصی صورت می گیرد. گاهی در پخش فوتبال و گاهی هم برای سریالهای پلتفرمی مثلاً ! خب چه ایرادی دارد برای امور اجتماعی دیگری که طیفهای بیشماری از مردم هم بدانها علاقه دارند، چنین گردهماییهایی صورت پذیرد! این یعنی یکسان نگاه کردن به همه و چه هنری برتر از اینکه عموم مردم به یک چشم دیده شوند. مرکز همایشها با میزان جایگیری قابلتوجه، میتواند محلی برای ابراز علاقمندی طیف گوناگونی از مردم باشد. حال در بسترهای مختلف اجتماعی. میتوان گاهی از آن برای میتینگهای سیاسی و اجتماعی هم بهره برد.
آنسان که در موسم انتخابات گروههای مختلف هم چنین میشود. با این تفاوت که آن دوره مشخص است که دو طیف درگیر انتخابات هستند که این فرصت را بهدست میآورند. ولی در مواردی که نیاز به بیان احساسات یا فریاد زدن خواستهای سیاسی و اجتماعی است، این مهم میسور نمیشود. و چه جایگاهی بهتر از مرکز همایشها که از هر نظر امنیتاش نیز برقرار است. مگر نه اینکه همیشه گروههایی که مرجعیت سیاسی و اجتماعی دارند، خواهان برگزاری میتینگ و تجمع برای بیان نگره و دیدگاههایشان هستند؟ و چه جایی بهتر از این مکان که میتوان بهرهها از آن برد. میشود «ترافالگاری» از آن درست کرد.
صواب و ثوابش هم به طرفین میرسد. همین ثبتنام رایگانی که از علاقمندان سریال «پایتخت» انجام گرفت و این فرصت برای همگان بهطور مساوی ایجاد شد، میتواند برای دوستداران مباحث سیاسی و اجتماعی هم چنین فرصتی ایجاد کرد؛ نهفقط برای بزرگانش. بزرگان سیاسی و اجتماعی که فرصت حرف به طرق مختلف دارند.
این زمان به کسانی داده شود که خاموشان جامعه هستند. هرچند قیاس بین تماشاگران فان سریال «پایتخت» با گروههای سیاسی و اجتماعی از اساس نادرست است؛ ولی مهم آن مکانی است که بیدغدغه بتوان حرفها زد. تفسیرها داشت، بیآنکه موجب مسائل بعدی شود. از مکان عمومی و قابل دسترسی مثل برج میلاد میتوان بهرهها برد اگر بسان سریال «پایتخت»؛ برای سایر مباحث زندگی روزمره مردم هم ارزش و بها قائل شوند. اینکه مردم درک کنند علاقمندیهایشان در زندگی روزمره موردتوجه قرار میگیرد و توسط مسئولان ارزشگذاری میشود، میزان همبستگی بین توده و کارگزاران بیشتر میگردد.
شاید آمدن مخاطب معمولی و عادی به سالن همایشهای برج میلاد، برای مسئولان خطری نداشته باشد که ندارد، ولی شاید بگویند آمدن سمپاتهای فلان گعده و گروه سیاسی با حواشی و مسائلی همراه میشود! ولی آگاه باشند اگر مکانی در طول زمان به مرکزی معروف شود که میتوان در آن نشست برگزار کرد و منویات سیاسی و اجتماعی را به زبان آرام و با حفظ خطوط ترسیم شده بیان کرد، در درازمدت پیام مثبتی از آن ساطع خواهد شد و خود برگزارکنندگان حواسشان به برپایی چنین برنامههایی خواهد بود.
اینکه گهگاهی در مورد مکانهای مختلفی در تهران برای برگزاری تجمعات مسالمتآمیز بحث میشود و بعد مدتی بهمحاق میرود، همهوهمه نشان از آن دارد که خواستههای طیف زیادی از جامعه موردتوجه قرار نمیگیرد. دیدن و تماشای سریالی که بسیاری را کنار هم قرار میدهد، همدلی و شور میآفریند، همچنین نشاط جمعی را سبب میشود. یکرنگی اجتماعی را باعث میشود برای ساعات و دقایقی و چه امری برتر از آزاد کردن آدرنالین سیاسی و اجتماعی در مکانی به وسعت برج میلاد! این مکان را دریابید و آن را دُر یابید. ترافالگار ایران میتواند در همینجا باشد، باورش کنید...