| کد مطلب: ۳۵۲۶۹

افشاری، پژمان و رفقا/گیشه سینمای ایران بیست سال است که در تسخیر کمدی‌هاست

فروش فیلم «هفتاد سی» به کارگردانی بهرام افشاری از ۳۴۸ میلیارد تومان گذشت و بدین ترتیب، این بازیگر و کارگردان جوان، رکورد فروش «فسیل» را که خود در آن نقش اول بود، شکست. «فسیل» بیش از یک سال در سینماها اکران شد، قریب به ۳۲۵ میلیارد تومان فروخت و نزدیک به هفت و نیم میلیون نفر مخاطب داشت.

افشاری، پژمان و رفقا/گیشه سینمای ایران بیست سال است که در تسخیر کمدی‌هاست

فروش فیلم «هفتاد سی» به کارگردانی بهرام افشاری از 348 میلیارد تومان گذشت و بدین ترتیب، این بازیگر و کارگردان جوان، رکورد فروش «فسیل» را که خود در آن نقش اول بود، شکست. «فسیل» بیش از یک سال در سینماها اکران شد، قریب به 325 میلیارد تومان فروخت و نزدیک به هفت و نیم میلیون نفر مخاطب داشت. «هفتاد سی» که از آذر 1403 به روی پرده‌ها آمده و در آن علاوه بر افشاری، هوتن شکیبا و الهه حصاری نیز حضور دارند، البته هنوز به این تعداد تماشاگر نرسیده است و کمتر از 6 میلیون نفر به تماشای آن نشسته‌اند. با این همه، حتی یک‌دهم چنین ارقامی نیز برای بسیاری از فیلم‌های کارگردانان مطرح هم به آرزویی دور می‌ماند؛ حتی اگر اصغر فرهادی باشند. 

پرفروش‌های دهه 1400

در سال گذشته در میان ده فیلم پرفروش سینمای ایران، 8 فیلم کمدی بودند و فقط «مست عشق» ساخته حسن فتحی با بازی شهاب حسینی و پارسا پیروزفر و انیمیشن «ببعی قهرمان» توانستند جایی در میان ده فیلم پرفروش سال بیابند. در همین سال کل فروش سینمای ایران 1900 میلیارد تومان بوده است. 16 فیلم بین 10 تا 91 میلیارد فروخته‌اند و 17 فیلم زیر ده میلیارد. سه فیلم حتی زیر 100 میلیون تومان. آمار فروش سال 1402 نیز گویای سیطره کمدی‌ها بر گیشه است. در این سال نیز در میان 10 فیلم پرفروش، 8 کمدی حضور دارند و انیمیشن «بچه زرنگ» و «سه کام حبس» در رتبه‌های 6 و 9 قرار دارند. این دومی درامی اجتماعی است و دو بازیگر مطرح دارد: محسن تنابنده و پریناز ایزدیار. 

سال 1401 البته اوضاع اندکی متفاوت است. در این سال در میان ده فیلم پرفروش، فقط چهار فیلم کمدی «انفرادی»، «بخارست»، «سگ‌بند» و «دوزیست» قرار دارد و فیلم‌هایی چون «ملاقات خصوصی»، «علف‌زار»، «پسر دلفینی»، «تی‌تی»، ««لوپتو» و «ابلق» نیز به جمع پرفروش‌ها راه یافته‌اند. با این همه، اینجا نیز توجه به میزان فروش فیلم‌ها و تفاوت معنادار تماشاگران کمدی‌ها با درام‌ها و انیمیشن‌ها نشان می‌دهد که در حالی که آن چهار کمدی 6 میلیون تماشاگر داشته‌اند، کل تماشاگران شش فیلم دیگر به 4 میلیون و 700 هزار نفر نمی‌رسد.

در سال 1400 نیز پرفروش‌ترین فیلم سال «دینامیت» ساخته مسعود اطیابی است با بازی پژمان جمشیدی و ساعد سهیلی که قریب به دو میلیون 600 هزار بلیط آن خریداری شده است. فیلم بعدی «گشت ارشاد 3» است با نزدیک به دو میلیون مخاطب. تعداد تماشاگران سومین فیلم اما عددی معنادار است: 500 هزار نفر برای «قهرمان» اصغر فرهادی. این ارقام را مقایسه کنید برای نمونه با رقابت دیگر فیلم اصغر فرهادی، «جدایی نادر از سیمین» در سال 1390 با دو اثر کمدی پرطرفدار آن سال، «اخراجی‌ها 3» و «ورود آقایان ممنوع» که به ترتیب 6 میلیارد و 5 میلیارد فروختند.

فیلم فرهادی سومین فیلم پرفروش سال 1390 شد، اما فاصله‌اش با رقبایش، چنین نجومی نبود و بیش از 3 میلیارد تومان از گیشه درآمد داشت. در همان سال 1400، هفت فیلم پرفروش بعدی هم کمدی نیستند اما کل فروش این فیلم‌های غیرکمدی به 50 میلیارد تومان نمی‌رسد، در حالی‌که «دینامیت» 58 میلیارد و «گشت ارشاد 3» 42 میلیارد تومان به جیب زده‌اند. با این تفاسیر شاید بیراه نباشد بگوییم مدت‌هاست فروش فیلم‌های غیرکمدی دچار اما و اگرهای فراوان شده و در مقابل کمدی‌ها اغلب خوب می‌فروشند. 

مرد هزار میلیاردی سینمای ایران

در لیست پرفروش‌های همین سال‌های اخیر باز هم نام آثاری کمدی چون «هتل»، «تگزاس 3» و «دینامیت» به چشم می‌خورد که یک پای ثابت بسیاری از آنها، پژمان جمشیدی است؛ بازیگری که حالا به او لقب «مرد هزار میلیاردی سینمای ایران» نیز داده‌اند زیرا مجموع فروش 16 فیلم کمدی او، به چیزی  حدود 850 میلیارد تومان بالغ می‌شود و اگر بر این مبلغ، فروش 125 میلیاردی فیلم‌های درام جمشیدی نیز افزوده شود، آنگاه هزار میلیارد دیگر رقمی عجیب به نظر نمی‌رسد.

جز این، 7 فیلم جمشیدی، جزء20 فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران (از نظر ریالی و نه تعداد بلیط) به حساب می‌آیند و بدین ترتیب، او را باید یکی از پولسازترین بازیگران حال حاضر سینمای ایران دانست؛ موقعیتی که رضا عطاران و جواد عزتی نیز در ادواری دیگر در همین ژانر کمدی داشتند و اینک انگار دست به دست شده و رسیده به بهرام افشاری.

همیشه کمدی‌ها بیشتر فروخته‌اند؟

پرسشی که شاید اینجا پیش بیاید این است که آیا وضعیت همیشه از همین قرار بوده و کمدی‌ها در سینمای ایران بیشتر از درام‌ها طرفدار داشته‌اند؟ شاید برای پاسخ بدین پرسش بد نباشد نگاهی انداخت به ده فیلم پرفروش دهه‌های اخیر. ده فیلم پرفروش دهه 1390 سینمای ایران عبارتند از: «هزارپا»، «شهر موشها 2»، «آینه بغل»، «نهنگ عنبر 2»، «محمد رسول‌الله»، «گشت ارشاد 2»، «اخراجیها 3»، «من سالوادور نیستم»، «فروشنده» و «سلام بمبئی». نیازی به توضیح بیشتر نیست. 7 فیلم کمدی، یک فیلم سینمای کودک، یک درام و یک اثر مذهبی و تاریخی. 

  در دهه 1380، از ده فیلم پرفروش سینمای ایران، 8 فیلم به سینمای کمدی تعلق دارند یا مولفه‌های کمدی در آنها پررنگ‌تر از مولفه‌های درام است: «اخراجیها»، «اخراجیها 2»، «توفیق اجباری»، «چارچنگولی»، «آتش‌بس»، «زنها فرشته‌اند» و «دایره زنگی» و «همیشه پای یک زن در میان است». دو فیلم دیگر اما عبارتند از «دعوت» ابراهیم حاتمی‌کیا و «ملک سلیمان» شهریار بحرانی. در دهه 1370، هم فیلم‌های کمدی یا نزدیک به آن پرفروش داریم، اما در کنار «دیگه چه خبر؟»، «کلاه قرمزی و پسرخاله»، «مرد عوضی» و «آدم برفی»، هم درام‌های اجتماعی موثری چون «عروس»، «قرمز»، «شوکران»، «دستهای آلوده»، «می‌خواهم زنده بمانم»، «دو زن» و «خواهران غریب» را در لیست می‌بینیم هم آثاری حادثه‌ای و ماجراجویانه چون «نیش»، «افعی»، «قافله»، «پرواز از اردوگاه» و «یاسهای وحشی» را. 

در دهه 1360 اما دیگر چندان نشانی از ترکتازی کمدی‌ها به چشم نمی‌خورد. فیلم‌هایی که بیشترین تماشاگران را در این دهه دارند، یا ملودرام‌ها و درام‌هایی هستند چون «خواستگاری»، «بگذار زندگی کنم»، «گمشده»، «گلهای داوودی»، «پرنده کوچک خوشبختی» یا آثار جنگی و حادثه‌ای چون «عقاب‌ها»، «کانی‌مانگا»، «گذرگاه» و «افق» یا آثاری سیاسی چون «بایکوت» محسن مخملباف. با این تفاسیر باید کمی هم تعجب کرد و خوشحال بود که کمدی درخشانی چون «اجاره‌نشین‌ها» اثر داریوش مهرجویی توانسته در میان این آثار، نظر تماشاگران را به خود جلب کند.

از کی کمیت درام لنگ شد؟

با آنچه گفته شد، شاید بتوان نقطه شروع یکه‌تازی کمدی‌ها را به نیمه دوم دهه 1380 بازگرداند؛ زمانی که اصلی‌ترین اقشار سینماروی ایران، یعنی همان طبقه متوسط نومید از دستاوردهای دوره اصلاحات، یا به انعزال سیاسی و اجتماعی روی می‌آورد و از سینما هم کم و بیش کناره می‌گیرد یا ترجیح می‌دهد همراه موج پوپولیسم و پول‌پاشی‌های نفتی که در جامعه و دولت جریان پیدا کرده است، بر طبل خوش‌باشی بکوبد و به جای آنکه سالن‌های سینما را محلی برای تأمل و تفکر بیانگارد، آنها را اماکنی برای فرافکنی اضطراب‌های خویش و دمی آسودن تلقی کند.

ریزش مخاطب سینمای ایران البته از سال 1369 آغاز شده بود. در آن سال رکورد 81 میلیون تماشاگر شکسته شد، اما بعدتر این رقم در سال 1376 به 40 میلیون نفر رسید. تعداد تماشاگران ایرانی در سال 1384، 15 میلیون نفر بودند و این رقم در سال 1392 به 10 میلیون نفر نمی‌رسید. در سال 1397 اما با رشدی خیره‌کننده این رقم به 28 میلیون نفر رسید. آمار سال 1403 نشان می‌دهد سینمای ایران در حال حاضر حدود 34 میلیون نفر مخاطب دارد، اما این مخاطبان اغلب ترجیح می‌دهند در سینماها بخندند. 

سینما رقیبانی جدی چون شبکه نمایش خانگی هم پیدا کرده است. سطح کیفی کمدی‌ها هم نزولی است و از «اجاره‌نشین‌ها» رسیده‌ایم به «تگزاس 3». برخی البته ساخت چنین فیلم‌هایی را نجات اقتصاد سینمای ورشکسته ایران تلقی می‌کنند و می‌گویند اگر کمدی‌ها نبودند، اینک بسیاری از سالن‌های سینما تغییر کاربری داده بودند. این سخن سراسر نادرست نیست، اما به این سوال جوابی نمی‌دهند که با این کمدی‌ها که اغلب بدساخت و عاری از مولفه‌هایی چون کمدی موقعیت هستند و بیشتر با شوخی‌های جنسی و زبانی و رقص و دنس تماشاگر را سرگرم می‌کنند، چیزی هم از هنری به نام سینما باقی خواهد ماند یا نه؟

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
پربازدیدترین
آخرین اخبار