نمک به زخم مخاطب/درباره اعتبارات صداوسیما که در لایحه بودجه سال آینده ۴۶ درصد افزایش یافته و به ۴۳ هزار میلیارد تومان رسیده است
بهتازگی مرکز پژوهشهای مجلس گزارش تفسیر لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ در حوزه رسانه و فضای مجازی را منتشر کرده و مشخص شده که صداوسیما حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان در سال آینده از بودجه عمومی کشور اعتبار دریافت خواهد کرد. مبلغ ۸ هزار میلیارد تومان نیز بهعنوان درآمد برای این نهاد در نظر گرفته شده است. مجموع اعتبارات صداوسیما ۴۶ درصد بیشتر از بودجه سال ۱۴۰۳ این نهاد است.

صداوسیما، نامی پرطمطراق که همه چیزش متفاوت است. از برنامههایش، اثرگذاریاش، رویکردش، سوءگیریهایش، تعداد کارکنانش بهخصوص بودجهاش که دستکم این آخری در کَت کسی نمیرود. هرساله وقت بودجهبندی، بررسی و تصویب لایحه بودجه که میرود، داد همه در میآید که چه خبر است این همه اعتبار به رسانهای انحصاری میدهند که اسمش ملی است اما میلی عمل میکند. بهتازگی مرکز پژوهشهای مجلس گزارش تفسیر لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ در حوزه رسانه و فضای مجازی را منتشر کرده و مشخص شده که صداوسیما حدود 35 هزار میلیارد تومان در سال آینده از بودجه اعتبار دریافت خواهد کرد.
بودجه ۴۳ هزار میلیاردی صداوسیما
بودجه صداوسیما در لایحه بودجه ۱۴۰۳، ۲۲ هزار و ۲۰۸ میلیارد تومان پیشنهاد شده بود اما دست آخر نمایندگان مجلس، این رقم را به ۲۴ همت رساندند و همان را هم تصویب کردند. اگر بودجه سال ۱۴۰۳ این نهاد رسانهای بزرگ را با سال ۱۴۰۲ مقایسه کنیم، اختلافها بهمراتب بیشتر نمایان میشود. اعتبار صداوسیما نسبت به سال یادشده حدود ۵۸ درصد افزایش داشت و اگرچه نسبت به 46 درصد بودجه امسال کمتر است، دور از ذهن نیست که دوباره نمایندگان دست به کار شوند و با روشهایی دولت را موظف کنند که اعتبارات بیشتری به صداوسیما بدهد.
سهم صداوسیما از بودجه به همینجا ختم نمیشود. آنطور که در گزارش مرکز پژوهشها آمده، مبلغ ۸ هزار میلیارد تومان بهعنوان درآمد برای صداوسیما در نظر گرفته شده است. این یعنی مجموع اعتبارات صداوسیما به حدود ۴۳ هزار میلیارد تومان میرسد. برای تقریب بهتر این رقم اعتبار به ذهن، کافی است بدانیم بودجه ۳۵ هزار میلیارد تومانی صداوسیما از بودجه عمومی دولت معادل مجموع اعتبارات بودجهای کل وزارتخانههای نفت، دادگستری، امورخارجه و میراث فرهنگی است و بهاندازه بودجه وزارت جهاد کشاورزی است.
اختصاص حجم عظیمی از بودجه دولتی به این سازمان موضوعی است که انتقادات فراوانی به همراه داشته است. براساس نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در ابتدای پاییز سال جاری، تنها 11/5 درصد از مردم فیلمها و سریالهای تلویزیون را دنبال میکنند و مرجع خبری تنها 12/5 درصد مردم صداوسیماست. این آمار در مقایسه با سال ۱۳۹۶ که ۵۱ درصد از مردم اخبار خود را از این سازمان دریافت میکردند، نشاندهنده کاهش چشمگیر مخاطبان این رسانه است.
افزایش بودجه غیرمنطقی است
در همین رابطه مجید رضائیان، استاد ارتباطات در گفتوگو با هممیهن درباره افزایش بودجه صداوسیما در لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ به چند نکته تأملبرانگیز اشاره میکند. او شفافسازی درباره درآمد صداوسیما را اولین ضرورت میداند و میگوید: «در دنیای امروز رسانههای بزرگ دنیا همهساله شفافسازی میکنند و گزارش میدهند که از هر حوزه درآمدزایی اعماز مشترکان، خدمات و آگهیها چقدر درآمد کسب کردهاند.
ما تاکنون یکبار هم ندیدهایم که صداوسیما اعلام کند چقدر درآمد داشته است. این موضوع از این جهت مهم است که قانون به صداوسیما اجازه داده است که درآمدزایی کند. بنابراین اختصاص بودجه به این نهاد زمانی معنی پیدا میکند که ما بدانیم درآمدش چقدر بوده است.»
از نظر این استاد و پژوهشگر روزنامهنگاری، تناسب مخاطب و بودجه، شرطی اساسی در تخصیص اعتبار به رسانههاست. او اضافه میکند: «بودجه با مخاطب سنجیده میشود. یعنی زمانی که بودجه برای رسانهای اختصاص میدهند معنایش این است که به همان تناسب افزایش رقم بودجه، مخاطبان آن نیز افزایش یابد. سوال این است اگر آمارها، پایشها و نظرسنجیهای چند سال اخیر صداوسیما را در یک نمودار ترسیم کنیم، مخاطبانش افزایش یافته است؟»
رضائیان به استفاده از فناوریهای جدید در برنامهسازی تلویزیونی نیز اشاره میکند و میگوید: «در دنیای رباتیک فعلی، بسیاری از هزینههای تولید برنامه حذف یا کاهش یافته است و بسیاری از شبکهها و کانالهای معروف جهان با استفاده از فناوریهایی مانند هوش مصنوعی هزینههای تولید برنامههای خود را کاهش دادهاند. ما ندیدهایم که صداوسیما گزارش بدهد که آیا از تکنولوژی ارتباطی وب ۳ یا هوش مصنوعی استفاده کرده است یا خیر. اگر استفاده کرده باشد، انتظار این است که هزینههایش هم کاهش یابد. پس چرا بودجه را افزایش میدهند؟»
بهگفته رضائیان، درآمدهای اسپانسرینگی صداوسیما و عدم شفافیت درباره آن مسئلهای است که در تحلیل افزایش بودجه صداوسیما باید به آن توجه شود. او میگوید: «در حال حاضر، صداوسیما درآمدهایی ازطریق اسپانسرینگ کسب میکند که تهیهکنندگان آن را تامین میکنند. این درآمدها متفاوت از آگهیهای تبلیغاتی است. یعنی تهیهکنندگان ازطریق جذب اسپانسری کل هزینههای تولید برنامه را تامین میکنند و صداوسیما هم پولی برای تولید برخی برنامهها پرداخت نمیکند. اگر همه اینها را کنار یکدیگر قرار دهیم، آیا منطقی است که بودجه صداوسیما به ۴۳ هزار میلیارد تومان برسد؟»
این استاد دانشگاه، نکته چهارم خود را متوجه دولت میداند که برخلاف خواسته مردم برای تغییر اوضاع است: «مردم برای تغییرات پای صندوقهای رأی آمدند. دولت باید به این پرسش پاسخ دهد که بودجه صداوسیما تا چه اندازه در راستای رأی مردم است. بهطور قطع مطمئن هستم که این بودجه در راستای رأی مردم نیست. مردم انتظار تغییرات عملی و ملموس دارند و خودشان تغییرات را بهطور عینی و عملی از اعداد و ارقام بودجه متوجه میشوند. از ارقام بودجه صداوسیما برای سال ۱۴۰۴ میفهمیم که چیزی عوض نشده، مگر اینکه در آینده تغییر اتفاق بیفتد.»
معضل خوانش خاص از ماهیت صداوسیما
محمد عطریانفر، شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی اصل تخصیص بودجه به صداوسیما را غیرقابل بحث میداند اما معتقد است، به دلایلی چند که یکیاش تلقی اشتباه شورای نگهبان است، افزایش هزینههایش از قاعده خارج شده است. او به هممیهن میگوید: «صداوسیما در اجرای منویات حاکمیتی نظام میتوانست بخش زیادی از فرآیندهای برنامهسازی خود را برونسپاری کند و از آنسو نیز نظارتهای خود را تقویت کند. بسیاری از دستگاههای دیگر نیز از این روش برای کاهش هزینهها بهرهبرداری کردهاند، اما شورای نگهبان گاهی تفسیر اشتباهی از وظایف صداوسیما ارائه میدهد و تصور میکند که وجوه اجرایی باید در اختیار حاکمیت باشد. این تفکر موجب بزرگ شدن بدنه صداوسیما و تحمیل هزینههای سنگین به دولت میشود.»
به باور این روزنامهنگار پیشکسوت که دورهای نیز سابقه حضور در پخش خبر صداوسیما را در کارنامه دارد، صداوسیما در تولید برنامه در مقایسه با دیگر پلتفرمها ضعیفتر عمل میکند: «اگر یک رسانه تولید محتوای مطلوبی داشته باشد که مورد اقبال عمومی قرار گیرد، مردم بهطور طبیعی پذیرای تأمین هزینههای آن خواهند بود. منتها براساس نظرسنجیهای انجام شده، شبکههای خانگی و پلتفرمهای دیجیتال امروزه برد، نفوذ و بینندگان بیشتری نسبت به شبکههای متکثر صداوسیما دارد.» او میافزاید: «همین الان اگر بسیاری از این شبکهها تعطیل شوند، هیچ تاثیری بر کیفیت کار صداوسیما وارد نمیشود بلکه هزینههای کمتری به بودجه تحمیل میشود.»
عطریانفر ساختار مدیریتی خاص صداوسیما را یکی متغیرهای کلیدی میداند که منجر به افزایش هزینههای آن شده است: «رئیس صداوسیما تابع شورای سرپرستی که اعضای آن توسط سران سه قوه منصوب میشوند، نیست. اساساً این شورا و رئیس سازمان هیچ ارتباط منطقی با ارگانیک با یکدیگر ندارند و هر کس ساز خودش را میزند. لذا در مرزبندیها و صفکشیهای سیاسی خاصی قرار دارند که در همه دولتها نمیتوانند امکانات و اعتبارات لازم را کسب کنند. بنابراین بهجای تمرکز بر ایفای وظایف خود، بهدنبال افزایش اعتبار خود از طریق لایحهها و بهطور مشخص با حمایتهای نمایندگان مجلس میروند که همین موضوع نیز منجر به افزایش اعتبارات سالانه آن میشود.
بههرروی افزایش ۴۶ درصدی بودجه صداوسیما در سال آینده برای کمتر کسی پذیرفتنی است. سالهایسال است مردم از طیفهای گوناگون، کارشناسان رسانه و ارتباطات ضرورت بازنگری در رویکرد و استراتژیهای آن را گوشزد میکنند و میگویند شاید بهجای افزایش بودجه، بهتر است صداوسیما بهدنبال راهحلهایی برای بهبود کیفیت محتوا، جذب مخاطبان جوان و تطبیق خود با تغییرات سریع در عرصه رسانههای دیجیتال باشد. طبیعی است تا زمانی که بودجههای سالانه دو برابر میشود، صحبت از تغییر، رویاپردازی است؛ رویای غیرممکن تغییر.