| کد مطلب: ۳۲۲۰۴

نقد فیلم موسی که در بهترین حالت یک سریال تلویزیونی است/امر قدسی را جدی‌‏تر بگیرید

فکر می‌کنم وظیفه‌ی کارگردانی که خودش را آدم مقیدی می‌داند و به ما هم در طول این سال‌ها این‌طوری معرفی شده در به تصویر کشیدن قصه‌ای از کتاب مقدس باید با وسواس بیشتری عمل کند.

نقد فیلم موسی که در بهترین حالت یک سریال تلویزیونی است/امر قدسی را جدی‌‏تر بگیرید

از اول دهه‌ی 70 که به سنی رسیدم که قصه‌ی فیلم‌ها را می‌فهمیدم، با گریه کردن سر «از کرخه تا راین» ابراهیم حاتمی‌کیا برایم جزو چهره‌های مهم سینمای ایران شد. دیالوگ‌های «آژانس شیشه‌ای» وارد گفتمان روزمره‌مان شد. حتی «گزارش یک جشن» را که در سانس فوق‌العاده‌ی جشنواره دیدم، گریه کردم. من تا «چ» و حتی کم‌وبیش «بادیگارد» کنار حاتمی‌کیا بودم اما بعد سیر نزولی کارگردانی که روزگاری مهم بود، آغاز شد. فیلم «موسی کلیم‌الله: به وقت طلوع» که قرار است ادامه داشته باشد چون در حال حاضر فقط داستان به دنیا آمدن حضرت موسی را روایت می‌کند، ناامیدی مطلق بود از کارگردانی که بلد بود درام احساس‌برانگیز بسازد. 

وقتی سراغ قصه‌ای می‌روی که همه حتی به جزئیات از آن آگاهی دارند چه چیزی باعث می‌شود مخاطب تا پایان فیلمت به پرده نگاه کند؟ چه چیزی باعث می‌شود دوباره سراغ آن برود؟ تازه اینجا با امر قدسی روبه‌رو هستیم. یعنی کارگردان برای تحت‌تاثیر قرار دادن تماشاگرش می‌تواند به اعتقادات، کتاب مقدس و خیلی چیزهای دیگر متوسل شود.

لازمه‌اش این است که بخش‌های دراماتیک را جدا کنی و از آن مهم‌تر به لحاظ فنی و تکنیکی آن‌قدر مسلط باشی که بدانی از پس ساختن درام تاریخی-مذهبی برمی‌آیی. آن‌ور دنیا هم فیلم تاریخی-مذهبی زیاد ساخته شده اما «ده فرمان» سیسیل ب.دمیل هنوز در یادهاست و «آخرین وسوسه‌ی مسیح» مارتین اسکورسیزی. حتی امروز کسی «مصائب مسیح» مل گیبسون را هم کامل به یاد نمی‌آورد. چطور حاتمی‌کیا فیلمی ساخته که به لحاظ گریم و بازی حتی از سریال «یوسف پیامبر» هم عقب‌تر است؟ 

مجید مجیدی که پروژه‌ی فیلم «محمد رسول‌الله» را به پایان رساند، از این‌که فیلمنامه‌اش ضعیف بود، انتقاد کردیم اما حالا می‌فهمم که در زمینه‌ی تکنیک و جلوه‌های بصری، فیلم مجیدی استانداردهای یک اثر تاریخی-مذهبی را رعایت کرده بود. بهنام تشکر البته زورش را می‌زند که فرعون ترسناک مهیبی باشد اما وسط آن ویدئو وال‌های مضحک با آن لباس‌ها و ریش‌هایی که آدم را یاد تئاترهای دبیرستان می‌اندازد، طبیعی است که هیچ بازیگری نمی‌تواند عرض‌اندام کند.

حاتمی‌کیا با خودش فکر نکرد آن سکانسی که همه‌ی زن‌های گوشن با هم متوجه بارداری‌شان می‌شوند، چقدر بد است؟ مگر می‌شود کارگردان کارکشته متوجه نشود که آن صدای وحی به یوکابد که سر هر جمله با «مادر موسی» شروع می‌شود، به لحاظ بصری، کارگردانی، درام و بازیگری در سطح سینما نیست و در بهترین حالت می‌تواند یک سریال تلویزیونی نه سال‌های اوج صداوسیما که همین سال‌های اخیر باشد؟

فکر می‌کنم وظیفه‌ی کارگردانی که خودش را آدم مقیدی می‌داند و به ما هم در طول این سال‌ها این‌طوری معرفی شده در به تصویر کشیدن قصه‌ای از کتاب مقدس باید با وسواس بیشتری عمل کند. نمی‌توانید به مخاطب انگ بزنید که به فیلم مذهبی علاقه ندارد. شما فیلم مذهبی خوب بسازید و ببینید که چطور برایش صف درست می‌شود. تا اطلاع ثانوی هم برای جلوه‌های ویژه آن هم وقتی پول دست‌تان است سراغ هالیوود بروید. یک زنگ به پیتر جکسون بزنید و شماره‌ی مسئول جلوه‌های ویژه‌ی «ارباب حلقه‌ها» را که نزدیک دو دهه از عمرش گذشته بگیرید؛ چون فیلم اسطوره‌ای است و هنوز هم کار می‌کند. شما دیگر سطح امر قدسی را پایین نیاورید.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
آخرین اخبار