تقدیر با طعم پرونده قضایی/حضور رضا بابک در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر به متهم شدن او همراه با مرضیه برومند به انجام اقدام خلاف عرف و شرع منتهی شد
رضا بابک، هنگامی که برای تقدیر در آیین افتتاحیه چهلوسومین جشنواره فیلم فجر به این رویداد دعوت شد و مرضیه برومند هنگامی که برای تقدیر از او روی سن رفت، هیچکدام گمان نمیکردند که این تقدیر به تشکیل پرونده قضایی برایشان منجر شود. دستدادن این دو هنرمند با یکدیگر در این آیین، اتفاقی بود که از سوی قوهقضائیه «خلاف عرف و شرع» خوانده شد.
رضا بابک، هنگامی که برای تقدیر در آیین افتتاحیه چهلوسومین جشنواره فیلم فجر به این رویداد دعوت شد و مرضیه برومند هنگامی که برای تقدیر از او روی سن رفت، هیچکدام گمان نمیکردند که این تقدیر به تشکیل پرونده قضایی برایشان منجر شود. دستدادن این دو هنرمند با یکدیگر در این آیین، اتفاقی بود که از سوی قوهقضائیه «خلاف عرف و شرع» خوانده شد. ضمن اینکه خبر آمد علیه این افراد در دادسرای عمومی و انقلاب تهران، پرونده قضایی تشکیل شده و روند دادرسی این پرونده طی روزهای گذشته انجام شده است.
این همه در شرایطی است که بهقول کامبیز نوروزی، حقوقدان جرمانگاری دست دادن دو هنرمند با یکدیگر درحالیکه جامعه روزهایی پر از انواع التهابات و نارضایتی را از سر میگذراند و بیش از این ظرفیت شنیدن اخبار حساسیتبرانگیز را ندارد، بسیار عجیب است. این حقوقدان همچنین گذر از تهدید مرضیه برومند با گزارههایی «حضور گروههای مجازات مردمی در میان تجمعکنندگان» در تجمعی مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی و عدم تعقیب قانونی این افراد را مصداق تبعیض و بیعدالتی میداند.
اعلام حضور گروه مجازات
آنچه با عنوان «مصداق تبعیض و بیعدالتی» مورد اشاره کامبیز نوروزی قرار گرفت، ویدئویی است با حضور یک روحانی با نام حجتالاسلام علیزاده در کانون آن. این روحانی که پلاکاردی با عنوان «بیپوششی بانوان پوشش برای خیانت مسئولان» نیز در دستاش دیده میشود، با طرح این سوال که «آقایان چرا به این روز رسیدهاند؟»، ادامه میدهد: «در جشنواره فجر، بهنام دهه فجر، بازیگر میآید با کمال پررویی احکام خدا را زیر پا میگذارد، محرم و نامحرم، دست میدهند با ناموس شیعه و بعد این بازیگر بیحیا با تمام بیحیایی میگوید جگرت را بخورم.»
او همچنین اشاره میکند نوابصفویها زندهاند و گروههای مجازات مردمی در میان همین مردمند. کامبیز نوروزی، حقوقدان با اشاره به این تجمع به «هممیهن» گفت: «ازجمله اولین نکاتی که میتوان در اینجا به آن اشاره کرد، تبعیض صورت گرفته و بیعدالتی رخداده است. توهین آشکار به مرضیه برومند و حتی تهدید او به قتل توسط عدهای قلیل، نکتهای نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت و نپرسید این چه عدالتی است که طبق آن برای این افراد پرونده قضایی تشکیل نمیشود؟ بهعبارتدیگر طبق کدام قانون، مطابق کدام بخش از عرف و شرع میتوان یک زن مسلمان را به قتل تهدید کرد و همچنان آزادانه در جامعه چرخید؟ درحالیکه برای همان زن بهخاطر عملی که نه خلاف شرع(قطعی و مسلم) است، نه خلاف عرف و نه خلاف قانون، پرونده قضایی تشکیل میشود؟ آیا چنین اتفاقی مصداق ستم و تبعیض ناروا نیست؟»
اشتباه گرفتن آداب هیاهو با آداب گفتوگو
نوروزی در توضیح اینکه چرا آنچه رخداده است را نه خلاف عرف میداند و نه خلاف شرع، ادامه داد: «هنگام «خلاف عرف و شرع» خواندن اتفاق رخداده، باید به دو نکته توجه کرد. از یکسو اگر به عرف استناد میشود، باید دانست عرف بهمعنای رفتاری است که توسط عامه مردم پذیرفته شده است و انجام میشود. در عرف ما بسیاری از افراد، چه زنان و چه مردان، در پی دیدار با یکدیگر، در کنار سلام و احوالپرسی، با یکدیگر دست هم میدهند. پس دست دادن با کسی که او را ملاقات میکنید، چه زن باشد و چه مرد، برای بخش بزرگی از جامعه امری متعارف بهحساب میآید. از سویدیگر، اگر هم گفته میشود طبق ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی تظاهر به عمل حرام، جرم قلمداد میشود، باید گفت در این مورد فعل حرامی اتفاق نیفتاده است. درواقع از منظر شرعی، سرکارخانم مرضیه برومند شامل استثنائات قوانین اسلام در مورد زنان با رده سنی مشخص میشوند. درواقع شرع هم، ایشان و دیگر زنان همردهشان را بهلحاظ سنی مکلف به رعایت برخی احکام نمیداند. بنابراین نه اتفاقی خلاف عرف روی داده است، نه اتفاقی خلاف شرع. وقتی رفتاری نه خلاف عرف است، نه خلاف شرع و نه نقض قوانین مدنی؛ تشکیل پرونده قضایی و تعقیب کیفری؛ امری بیمعنا و نالازم است. جرمانگاری دست دادن مرضیه برومند و رضا بابک درحالیکه جامعه روزهایی پر از التهابات و نارضایتیها را از سر میگذراند و بیش از این ظرفیت شنیدن اخبار حساسیتبرانگیز را ندارد، بسیار عجیب و نارواست.»
این حقوقدان در ادامه اشاره کرد، نظر به اینکه پرونده قضایی شکلگرفته با شکایت شاکی خصوصی هم شکل نگرفته است، مدعیالعموم نباید بیهوده به تحریک افکار عمومی بپردازد. او همچنین افزود: «در شرایطی که جامعه دچار تنشهای بسیار است، وظیفه همه ما کمک به تولید آرامش است، نه ایجاد تنشهای بیشتر. درواقع گویی آداب هیاهو با آداب گفتوگو اشتباه گرفته شده است. درنتیجه بسیاری نه گفتوگو که هیاهو میکنند و در چنین شرایطی تنها گوش و روان مردم است که آسیب میبیند. مردمی که در حال حاضر خود با مشکلاتی بسیار زیاد دستوپنجه نرم میکنند.»
حاشیههایی پررنگتر از متن
چهلوسومین جشنواره فیلم فجر در حالی سهشنبه ۱۶ بهمنماه، پنجمین روز خود را پشت سر میگذارد که تا اینجای کار، هم حاشیههایش پررنگتر از متنش بوده و هم آثار بهنمایش درآمده در آن هنوز توجهی به خود جلب نکرده است. جشنوارهای که مقدمات برگزاری آن در دولت سیزدهم و هنگام ریاست همزمان محمد خزاعی بر سازمان سینمایی و جشنواره فیلم فجر انجام شد. با این حساب آنچه در چهلوسومین جشنواره فیلم فجر میگذرد را بیش از هرچیز میتوان حاصل مدیریت مدیران سینمایی دولت سیزدهم دانست.
این نکته در نشست خبری جشنواره هم مورد اشاره منوچهر شاهسواری، دبیری که ۱۷ آبانماه سال جاری بهجای خزاعی نشست، قرار گرفت. او در این نشست که دهم بهمنماه، یکروز قبل از برگزاری مراسم افتتاحیه جشنواره برگزار شد، اشاره کرد که اگر هم بهعنوان دبیر ایدهای داشته است، نمیتوانسته طی دو ماه باقیمانده تا برگزاری این رویداد آن را اجرایی کند؛ پس سعی کرده است با حداقل تغییرات، مسئولیت را بپذیرد و آنچه با وجود این محدودیت منجر به پذیرش مسئولیت توسط او شده، تنها احترام به سینما بوده است.
درمجموع چهلوسومین جشنواره فیلم فجر به دبیری منوچهر شاهسواری اما حاصل مدیریت مدیران سینمایی دولت سیزدهم، با گذر از پررنگترین حاشیه این رویداد؛ کشیده شدن پای رضا بابک و مرضیه برومند به دادسرای عمومی و انقلاب تهران، در روزهای گذشته میزبان فیلمهایی بوده است که از سوی منتقدان، آثاری «پربحث و کماقبال» خوانده شدهاند و موجب شدهاند تنور جشنواره همچنان سرد بماند.
ناکامی کارگردانان فیلمهایی که سفارشی خوانده میشوند و بهقول منتقدان، ثمر ندادن هزینههای انجامشده برای تولید این آثار ازجمله دیگر نقاط تأسفبرانگیز در مورد برخی فیلمهایی است که این روزها در جشنواره به نمایش درآمدهاند. در کنار اینها نشستهای مطبوعاتی فیلمهای بهنمایش درآمده در سینمای رسانه، برج میلاد نیز همراه با حواشی بسیار و جروبحثهای ناخوشایند بوده است.
این همه در شرایطی است که گمان میرفت دستکم آثار بهنمایش درآمده در سانس ویژه در سینمای رسانه که اسامی فیلمهای آن بهصورت روزانه اعلام میشود و تاکنون میزبان آثاری چون «رگهای آبی»، «آتش و گلستان»، «لاکپشت» و «فرشتهها نمیمیرند» بوده است، بتواند دستکم شوری در میان اهالی رسانه و منتقدان برانگیزد اما آنچه در عمل رخ داد، دستکم تا به اینجای کار، تنها افزایش میزان ناامیدیها بود.