مشاوره برای تاراج میراث ملی
میدانم که مملکت هزار مشکل دارد که دزدیهای آقای دکتر باستانشناس جعلی در آنها گم است، اما در همین مضایق و گرفتاریها بارها و بارها گنجهای ملی ما به تاراج رفته است. هزاران قطعه آثار بسیار ارزشمند ایرانی که در مجموعههای شخصی و موزههای خارج از کشور نگهداری میشوند، در زمانهای مشابه از ایران به تاراج رفتهاند.
جستوجویی حتی سرسری در شبکههای اجتماعی بهخصوص در اینستاگرام، درباره فعالان عرصه گنجیابی، نتایج هولانگیزی در بردارد. دهها و شاید هم صدها صفحه فعال در اینستاگرام وجود دارند که به آموزش گنجیابی اختصاص دارند. کار به همینجا هم ختم نمیشود، چند نفری هستند که خود را متخصص و دارای مدرک دکترای باستانشناسی جا میزنند و توسط جویندگان دیگر به نقاط مختلف کشور دعوت میشوند تا نشانههای دفینهها و گورهای باستانی را تایید کنند.
آقایان بهراحتی و آزادی، تصویر و فیلمهای خودشان را روی صفحه اینستاگرامی به اشتراک میگذارند، یکدیگر را آقای دکتر خطاب میکنند و برای تخریب میراث فرهنگی و تاریخی ملی ایران و به تاراج بردن آنها رسماً به مردم مشاوره میدهند و راهنماییشان میکنند.
علیالقاعده چنان از بیترتیبی اوضاع در این حوزه مطمئن هستند که نه رو میپوشانند، نه هراسی از تعقیب دارند. با ظاهری فریبنده و پشت فرمان ماشینهای گرانقیمت از خود فیلم میگیرند تا به بیننده القا کنند که این مال و منال و ظاهر را از راه گنجیابی بههم زدهاند. کاری به آدمهایی که گول این شیادان را میخورند و به آنها پول برای مشاوره میپردازند و از آنها وسایل گنجیابی و نقشه خریداری میکنند ندارم. در چند ویدئویی که از این شیادان دیدهام، آنها بهراحتی آثار طبیعی، گورهای باستانی، نقش و نگارهای ماقبل تاریخ و چیزهای ارزشمند دیگری را تخریب میکنند.
عدهای معتقدند که کل ماجرا دروغی بیش نیست و این شیادان برای بریدن جیب مردم، اشیایی را در جایی پنهان میکنند و بعد جلوی دوربین آنها را بیرون میکشند. بعید هم نیست، اما تب گنجیابی که به جان عده زیادی افتاده است سبب تخریب بقعهها و بناهای قدیمی و حتی غارهای مسکونی ماقبل تاریخی شده. از دوستی که اغلب در حال سفر در ایران است شنیدهام که به هر روستایی رفته عدهای را دیده که بهطور جدی در پی یافتن گنج هستند و البته که بازار آموزش گنجیابی، نسخهخوانی و خریدوفروش فلزیابهای غیرمجاز هم رونقی تمام دارد.
عجب است از دستگاههای مسئول که اگر در گوشهای از کویر لوت عدهای برقصند و از خودشان فیلمی بگیرند، چند ساعت بعد خبر دستگیری هنجارشکنان کویری و معرفیشان به دستگاه قضا منتشر میشود، ولی این شیادان که در روز روشن با جعل عنوان و کلاهبرداری، به عدهای دیگر آموزش تخریب و سرقت میراث ملی و فرهنگی ایران را میدهند، آزادانه در حال فعالیت و پول درآوردن هستند و هیچکس ممانعتی در کار آنها به وجود نمیآورد. پلیس فتا که جنبیدن پشه بر سر خاشاکی در فضای مجازی از نظرش پنهان نمیماند، چطور این شیادان، سارقان و تخریبگران میراث ملی و فرهنگی ایران را تحت تعقیب قرار نمیدهد و پروندهشان را به مراجع قضایی نمیفرستد؟
یکی از دکترهایی که ذکرشان رفت، با 103هزار دنبالکننده در صفحه اینستاگرامی، تخصصهای خود را به این صورت فهرست کرده:
کارشناسی آثار و علائم، باستانسنجی و دیرینهشناسی، ترجمه خطوط باستانی، کارشناسی جواهرات و خرید. شمارههای تلفن همراهش را هم در پیشانی صفحه اینستاگرامیاش نوشته: بیهیچ واهمه و ترسی. البته در جستوجوی دامنهداری که انجام دادم، نه نشانی از مقالات تحقیقی از این دو دکتر باستانشناس پیدا کردم و نه نشانی از محل تحصیلشان. صدالبته که ظواهر امر هم چندان مطابقتی با ادعاهای علمیشان ندارد. او بهطور پیوسته، از عملیات وارد شدن به سایتهای تاریخی، گورها، دخمههای باستانی و غارهایدستکند، «کلیپ»هایی را در صفحه خودش به اشتراک میگذارد.
میدانم که مملکت هزار مشکل دارد که دزدیهای آقای دکتر باستانشناس جعلی در آنها گم است، اما در همین مضایق و گرفتاریها بارها و بارها گنجهای ملی ما به تاراج رفته است. هزاران قطعه آثار بسیار ارزشمند ایرانی که در مجموعههای شخصی و موزههای خارج از کشور نگهداری میشوند، در زمانهای مشابه از ایران به تاراج رفتهاند.