فرهاد فخرالدینی پس از ۹ سال به عرصه موسیقی بازگشت
بر بال سیمرغ
کنسرت منظومهی سیمرغ قاف طی ۱۰ شب در تالار وحدت به رهبری استاد فرهاد فخرالدینی به روی صحنه رفت. فخرالدینی حدود ۹ سال از صحنه و رهبری ارکستر دور بود، در این مدت اثری را رهبری نکرد و ظاهراً از دو سال پیش مشغول نگارش این سمفونی بود.
کنسرت منظومهی سیمرغ قاف طی 10 شب در تالار وحدت به رهبری استاد فرهاد فخرالدینی به روی صحنه رفت. فخرالدینی حدود 9 سال از صحنه و رهبری ارکستر دور بود، در این مدت اثری را رهبری نکرد و ظاهراً از دو سال پیش مشغول نگارش این سمفونی بود. گفته میشود ارکستری که روی صحنه رفت به مدیریت هنری آرش امینی از حدود ششماه پیش، کار و تمرینات خود را آغاز کرده بود و در این 10 شب در دو بخش به اجرای آثار فرهاد فخرالدینی پرداخت.
باتوجه به حضور فرهاد فخرالدینی در این کنسرت جامعهی هنری و علاقمندان همیشگی این دست آثار در ابتدا استقبال فراوانی از آن کردند؛ اما شاید اولین حضور مسعود پزشکیان بهعنوان ریاستجمهوری در یک برنامهی موسیقایی و در این کنسرت توجه بخش عمومیتر جامعه را به این اجرا جلب کرد و باتوجه به اینکه برنامه خوانندهمحور نبود و خوانندهای با مختصات سوپراستار آن را همراهی نمیکرد، یکبار تمدید شد و بلیتهای تمدید آن در زمان کمی به اتمام رسید.
نام آهنگساز بهمثابه معیار
حضور فخرالدینی این هنرمند برجسته و از یادگاران استاد ابوالحسن صبا بهعنوان آهنگساز و رهبر ارکستر که سالها رهبری ارکسترهای مختلف در رادیو را پیش از سال ۵۷ برعهده داشت و در سال ۷۷ نیز چوب رهبری ارکستر ملی ایران را بیش از 10 سال پس از آن در دست گرفت، قطعاً انتظارات را برای اهل فن بالا میبرد و اثر او میتواند معیاری شنیداری برای علاقمندان موسیقی باشد. از اینرو کنسرت منظومهی سیمرغ قاف، زیر ذرهبین اهل فن بوده و با یک رویداد موسیقایی معمول در جامعه تفاوت بسیار داشت.
لحظات بهیادماندنی
«کنسرتو برای ویولن و ارکستر»، نام بخش اول این کنسرت بود که به آهنگسازی فرهاد فخرالدینی، رهبری آرش امینی و با نوازندگی ویولن امین غفاری اجرا شد. این بخش تیرماه ۱۴۰۲ در قالب کنسرت ارکسترملی ایران برای نخستینبار اجرا شد و در این کنسرت برای دومین مرتبه به روی صحنه رفت.
قطعات ساختهی فخرالدینی با اجرای امین غفاری نوازنده توانمند ویولن، لحظات جذاب، بهیادماندنی و شورانگیزی از این کنسرت را برای مخاطبان بهجای گذاشت. گفته میشود این کنسرتو برای ویولن و ارکستر را فخرالدینی به امین غفاری تقدیم کرده است. غفاری از نوازندگانی است که سالها در عرصهی ویولن تلاش کرده و در عین جوانی جایگاهی ویژه در نوازندگی دارد و حضورش در این کنسرت نیز یکی از ویژگیهای مثبت این برنامه بود.
در بخش دوم این کنسرت فرهاد فخرالدینی با همان شمایل همیشگیِ کاریزماتیکِ رهبریِ ارکستر، روی صحنه رفت و تالار وحدت را که مملو از جمعیت بود به وجد آورد. در توضیح این بخش در بروشور کنسرت نوشته شده بود قاف (منظومهی سیمرغ)؛ براساس منطقالطیر عطار برای ارکستر، گروه کر و دو تکخوان در نشست خبری هم اینگونه توضیح داده شده که؛ این سمفونی یک اثر اپرایی است و فخرالدینی در این اثر که در پنج موومان نوشته شده، سعی داشته داستان سیمرغ و درواقع منطقالطیر عطار را روایت کند.
این تمام چیزی بود که مخاطب میدانست و البته اگر پیشتر گزارش نشستِ خبریِ این کنسرت را مطالعه میکرد. با اینکه بروشوری برای این برنامه تدارک دیده شده بود ظاهراً مسئولان و مدیران هنری ارکستر ترجیح داده بودند هیچ اطلاعی از اینکه سمفونی در چند موومان اجرا میشود، یا اینکه هر موومان حامل چه پیامی است و اینکه کدام ابیات از صدها بیت منطقالطیر در هر موومان اجرا میشود، در اختیار مخاطب نگذارند. مسئلهای که میتوانست با مدیریت و درایت تنها با درج یک بارکد ساده در بروشور حل شود؛ بروشوری که یک صفحه بهنام تهیهکننده و اسپانسر اختصاص داشت!
انتقادات به ارکستر و گروه کر
از دیگر ابهامات برنامه این بود که در بروشور ذکر شده بود «با همکاری ارکستر سمفونیک تهران» و مشخص نبود آیا این ارکستر، همان سمفونیک تهران است یا نوازندگانی به آن اضافه یا از آن حذف شدهاند. همچنین مشخص نبود اعضای گروه کر با کدام رویکرد و با کدام رهبری انتخاب شدهاند.
در روزهایی که این اجرا روی صحنه بود انتقاداتی همچنین در مورد بخشهای مختلف سازی و گروه کر این ارکستر شنیده میشد که اظهارنظر فنی در این موارد را باید به متخصصان هر بخش سپرد اما با توجه به حضور چهرههای پیشکسوت ارکستر و گروه کر در این اجرا بالاخص حضور ارسلان کامکار بهعنوان کنسرت مایستر، اگر نحوه و مدت زمان شکلگیری و تمرینهای ارکستر کمی روشن میشد، قضاوت در این موارد آسانتر بود.
فخرالدینی پیشتر در نشست خبری اعلام کرده بود «این یک کار(اثر) اپرایی ست» و همین توضیح کافیست تا شنونده تصور کند با چه خوانشی از شعر ایرانی مواجه میشود. ساختار شعر کلاسیک ایرانی وقتی در قالب اپرایی قرار میگیرد، بههم میریزد از اینرو خوانش اپرایی اشعار کلاسیک ایرانی از دیرباز تاکنون مخالفان و موافقان زیادی داشته است.
برای مثال میتوان برای ذکر یکی مخالفتها به بازدید نورعلی خان برومند به اتفاق محمدرضا شجریان در سال ۵۵ از ارکستری به رهبری و آهنگسازی گلنوش خالقی اشاره کرد که حسین سرشار در آن اثر شعری از حافظ را میخواند و به نقل از شجریان، برومند در آن شب بسیار عصبانی شد و گفت اینها حق ندارند با شعر ایرانی این کارها را بکنند.
یا در مواردی که موافق این شکل موسیقی بودند، میتوان به قطعهی «فروغ عشق» ساختهی حسین دهلوی به خوانندگی حسین سرشار با شعری از عطار اشاره کرد.
این از معدود تجربههای اپرایی در آثار فرهاد فخرالدینی است. بیان اپرایی اشعار کلاسیک از آنجایی که با ساختار موسیقی ایرانی همراه نیست برای شنوندهای که با آن شعر آشنایی ندارد بسیار دشوار و حتی غیرممکن است. از همین رو دقایقی پس از شروع بخش دوم کنسرت سیمرغ(قاف) مخاطبان همه با گوشی موبایل در جستجوی ابیاتی بودند که بتوانند آن را با آنچه مبهم میشنیدند، مطابقت دهند.
اثری کوچک از آهنگسازی بزرگ
فرهاد فخرالدینی یکی از آهنگسازان شاخص در تاریخ ایران است. چند اثرشاخص در کارنامهاش دارد که او را در ردههای بالای فهرست آهنگسازان ایرانی نشانده، موسیقی سریالهای ابن سینا، سربداران و... از همین دستهاند. فخرالدینی آثار بسیاری را در قالب ارکستر ملی از خود بجای گذاشت و تصانیف ماندگاری را ساخته و تنظیم کرده و البته آثاری بیکلام نظیر کنسرتو ویلن -که دراین کنسرت اجرا شد- را در فهرست آثارش دارد. اما منظومهی سیمرغ اثر شاخصی در کارنامه و نه در حد و قامت بلند او نیست.
آذرماه ۱۴۰۳ مردمی برای دیدن یکی از گنجینههای فرهنگی ایران روانهی تالار وحدت شدند که قدر منزلت او را نیک درک میکنند و به احترامش برخاستند. تصویر حضور فرهاد فخرالدینی روی استیج -فارغ از هر نقدی که به آثار هر هنرمندی نیز وارد است- یکی از رویدادهای زیبای سالهای اخیر موسیقی ایران است.