| کد مطلب: ۲۳۲۴۲
حد وسط سنت و مدرنیته

امین‌الله رشیدی نه در موسیقی سنتی نه در موسیقی مدرن نمی‌گنجد

حد وسط سنت و مدرنیته

زنده‌یاد امین‌الله رشیدی یک مرد به‌تمام معنا چندوجهی بود. او در تاریخ، هنر، خوانندگی، سازندگی و حتی شعر، ترانه و مطبوعات ایران دستی داشت.

زنده‌یاد امین‌الله رشیدی یک مرد به‌تمام معنا چندوجهی بود. او در تاریخ، هنر، خوانندگی، سازندگی و حتی شعر، ترانه و مطبوعات ایران دستی داشت. رشیدی به‌واسطه‌ی موهبت‌های الهی‌ که داشت در موسیقی جایگاه و پایگاهی حاص خود ایجاد و امضای خودش را خلق کرد اما چون شاگردی تربیت نکرد، این موضوع از ابتدای خوانندگی تا روز مرگش منحصر به خودش ماند.

او ازجمله خوانندگانی بود که اعتقاد به آموزش نداشت. درواقع رشیدی هم مثل زنده‌یاد اکبر گلپایگانی معتقد بود که نباید شبیه صدایم به وجود بیاید؛ چراکه من خودم هستم و بعد از من هم آثارم خواهند ماند. واقعیت این است که در عرصه‌ی خوانندگی شاگرد واقعی کسی است که از استادش جلو بزند، صدایش متفاوت باشد و اگر قرار است کپی‌کاری کند بهتر است که اصلاً وارد عالم هنر نشود. 

ما دهه‌هاست که صدای امین‌الله رشیدی را از رادیو و تلویزیون شنیده‌ایم و او بین مردم جایگاهی خاص دارد. آواز او از آن دست موسیقی‌هایی‌ است که متعلق به دوران خاصی نیست اما می‌توانیم بگوییم در  یکصد سال گذشته، صدای ایران بوده است. صدای رشیدی را می‌توانم راست قامت توصیف کنم به‌‌سان شخصیت و قد و قواره‌اش، مثل تیپ و حرف زدنش که آداب را رعایت می‌کرد و مؤدب به آداب الهی بود یعنی در خواندن و آهنگسازی‌اش، در انتخاب کلمات، واژگان و اشعار به ایران و تمامیت آن فکر می‌کرد. 

او با نگاه پژوهش‌محورانه‌‌، تسلط بر تاریخ، مردم‌شناسی خوب و حشر و نشر زیاد با مردم به‌واسطه‌ی شغلش توانست به‌عنوان یک مؤلف و متفکر، به‌نوعی از موسیقی فاخر دست یابد که در گذشته وجود نداشت. زنده‌یاد رشیدی توانست نوعی از موسیقی‌ را تولید کند که از کف خیابان تا طبقات بالا را دربربگیرد بدون این‌که کسی در طول سالیان بتواند نقدی به او داشته باشد. طی دهه‌ها هرچه درباره‌ی رشیدی گفته شده، تعریف و تمجید بوده چراکه او از علوم و فن موسیقا به تعبیر فارابی کبیر بهره برده است و از آنجا که مردم‌شناس بوده در زمان خودش دست به کارهایی زده که متعلق به نسل‌های بعد است. 

باور دارم که پژوهشگران جدی و موسیقی‌پژوهان او را به خوبی نشناخته‌اند، اما دلم گواهی می‌دهد که در آینده‌ی نزدیک دانشجویان و دانشوران موسیقی، آثار ایشان را در دانشکده‌ها بررسی و تحلیل می‌کنند و وجوه ناشکفته‌ی‌ او را به لحاظ خوانندگی، ریتم، ملودی، میزان‌بندی‌ها، تمپو و نوع ارائه‌ای که عموماً متفاوت از چیزی است که روی کاغذ به‌عنوان نت نوشته می‌شود، کشف خواهند کرد. 

با بررسی آثار رشیدی ـ چه زمانی که با حس واقعی خود روی صحنه اجرای زنده می‌کرد چه در استودیوهای خصوصی ـ متوجه وقوف او می‌شویم و می‌بینیم که ریتم و ملودی چقدر به‌صورت مادرزادی در وجودش موج می‌زده است. او ازجمله خوانندگان و آهنگسازانی بود که از کسی تقلید نکرد و بیشتر مبدعی بود که موسیقی خودش را کشف کرد و این نوع موسیقی ترکیب، تلفیق یا تقلیدی از موسیقی مغرب نبود.

رشیدی موسیقی‌اش را شاخص‌سازی کرد و بدون هیچ ادعایی عاشق موسیقی و ایران بود. رشیدی می‌گفت که در مرز بین سنت و مدرنیته حرکت می‌کند که این حرفش درست است، اما من فراز جدیدی از ایشان را سال‌ها پیش کشف کردم. رشیدی به‌عنوان یک پدیده‌ مطرح بود اما به‌دلایل مختلف مثل حسادت‌های زمانه یا کم‌کاری مسئولان وقت یا هر دلیل دیگری خیلی به او پرداخته نشد.

او ملغمه‌ای از سنت و مدرنیته را کشف کرد. رشیدی هنرمندی بود که در وجودش به‌درستی این موضوع را پیدا کرد و در آن راست‌قامت ایستاد و به حواشی و جوانب نپرداخت. او از اول عمر تا پایان در یک مسیر ماند و در همان وادی خواند. بسیار مهم است که شما در یک نقش بمانید و زنده‌یاد رشیدی از آن نوع هنرمندانی بود که در نوع آهنگسازی ایرانی شاخص بود. نوع بیان شعر و لحنش به‌گونه‌ای بود که ما قبل و بعدش نداشتیم برای همین او مبدع نوعی موسیقی بود که کارشناسان باید واژه‌ای برای گونه‌ی صدایی ایشان انتخاب کنند؛ زیرا نه در موسیقی سنتی، نه در موسیقی مدرن نمی‌گنجد؛ او حد وسطی را یافت که آیندگان باید آن را بررسی کنند.  

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار