| کد مطلب: ۲۲۴۱۹

صبر استراتژیک و خطای عمل تندروها

سیاست یعنی صبر

سیاست یعنی صبر

در فاصله ترور سیدحسن نصرالله و عملیات «وعده صادق 2»، «تندروها» مطالبی حیرت‌انگیز در فضای رسانه‌ای پراکندند؛ ادعاهایی درباره مانع‌تراشی دولت پزشکیان در انجام عملیات نظامی متقابل یا تقابل دیپلماسی عراقچی و ظریف با نیروهای میدان و سپاه پاسداران. می‌گفتند «صبر استراتژیک» همین غربگرایان، اسرائیل را جری‌تر کرده.

انجام عملیات و مکالمه تلفنی سردار سلامی با دکتر پزشکیان البته آب پاکی را روی دست همه ریخت، اما به هرروی ریشه‌یابی ذهنی چنین تحلیل‌هایی ضروری است. البته می‌دانیم که برخی از سیاسیون از اینکه چنین مسائل کلانی را وجه‌المصالحه نزاع‌های جناحی بکنند، استقبال می‌کنند و ترجیح می‌دهند با دادن چنین آدرس‌های غلطی حامیان‌شان را حول اثبات برتری خود بسیج کنند. بااین‌همه اینکه چنین ترفندهایی موثر واقع می‌شوند و ذهنیت برخی از مردمان را می‌سازند، می‌تواند مایه پرسش باشد.

یکی از راه‌های پاسخگویی به چرایی محبوبیت چنین راهکارهایی، توجه به چیزی است که علمای علوم شناختی از آن به «خطای عمل» یاد می‌کنند و منظورشان از این خطا این است که برخی مواقع، آدم‌ها فعال‌بودن بدون نتیجه را بر تماشاگری مثمرثمر ترجیح می‌دهند و ما نیز معمولاً به کسانی که بیش‌فعالانه برای مشکلات راه‌حل تجویز می‌کنند، نمره بیشتری می‌دهیم تا کسانی که ما را به انتظار و محاسبه دعوت می‌کنند.

نمونه معروف این خطا همانی است که پژوهش‌های میشائیل بار ـ الی، در زمینه رفتار دروازه‌بانان فوتبال در لحظات پنالتی نشان داد. در این وضعیت که توپ در کمتر از سه‌دهم ثانیه به دروازه می‌رسد، گلرها باید قبل از ضربه تصمیم بگیرند که چه می‌کنند. بررسی‌ها حکایت از این دارد که توپ‌ها تقریباً به‌طور مساوی، به وسط، چپ و راست زده  می‌شوند. با این همه به‌ندرت پیش می‌آید که گلری به چپ و راست شیرجه نزند و همان وسط منتظر مهار توپ باشد. چرا اینگونه می‌شود؟ یک پاسخ این است: ظاهرسازی یا اینکه «فعال به نظر بیا، حتی اگر به نتیجه نرسی.» تماشاگران نیز احتمالاً به گلری که بپرد و گل بخورد، نمره بیشتری می‌دهند تا آنکه بایستد و گل بخورد.

مثال‌ها در این زمینه فراوان است. رولف دوبلی در کتاب «هنر شفاف اندیشیدن»، به برخی از آنها اشاره کرده. مثلاً هنگام درگیری‌های خیابانی میان جوانان، دخالت‌های دیرهنگام به‌لطف حضور پلیس‌های باتجربه، صدمات کمتری در پی دارد تا زمانی که ماموران جوان پرشور به‌زعم خود می‌خواهند هرچه زودتر غائله را بخوابانند. یا در بازارهای سرمایه‌گذاری، بسیاری ضعف‌شان در تشخیص آینده سهام را با حرکات بیش‌فعالانه جبران می‌کنند. حتی پزشکان نیز عموماً هنگام فقدان تشخیص و قطعیت، میان مداخله و انتظار، اولی را برمی‌گزینند.

شاید تصور شود که ریشه اصلی این رفتار، همان شوآف است. دوبلی اما می‌گوید، این رفتار میراثی است که از اجداد شکارچی‌‌مان به ما رسیده. برای آنها وقتی سایه‌ای در جنگل می‌دیدند، درست‌ترین رفتار، عمل‌کردن و فرار بود. نمی‌توانستند منتظر بمانند و ببینند آن سایه چیست؛ چون ممکن بود به قیمت جان‌شان تمام شود.

ما هنوز هم حامل این رفتار عمل‌گرایانه غریزی ‌هستیم، درحالی‌که دنیای متمدن امروز، با گذر از غریزه به تعقل، به عکس‌العمل عقلانی پاداش می‌دهد، نه عمل غریزی. بااین‌همه هنوز بسیاری شیفته سخن سعدی علیه‌الرحمه هستند: «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل/ و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم». در این طرز فکر، بی‌حرکتی به‌معنای انفعال، ضعف و بی‌برنامگی است و تصمیم‌گیری‌های حتی عجولانه اما قاطعانه بیشتر از استراتژی‌های منطقی‌ای که با تردید به مسائل می‌نگرند و از شتابزدگی می‌پرهیزند تا در زمان مناسب و باتوجه به شواهد قوی‌تر، دست به عمل بزنند، تمجید می‌شوند.

امیدوارم سخنان دیروز رهبری در لزوم پرهیز از شتابزدگی و تعلل، هر دو، تندروها را متوجه افتادن‌شان در ورطه «خطای عمل» در قضاوت سیاست «صبر استراتژیک» کرده باشد. پاسکال معتقد بود که تمام مشکلات بشر در ناتوانی او در آرام و تنها نشستن در یک اتاق ریشه دارد» و این مانورهای تهور برخی که در عمل چیزی جز ماجراجویی‌های بی‌ثمر نیستند، شاید ناشی از بیش‌فعالی باشد. بیش‌فعالی در سیاست اما خطایی است مهلک. توصیه سعدی هم در «به راه بادیه رفتن» پیش‌زمینه‌ای عاشقانه دارد، وگرنه قدما و همشهری رند سعدی نیز این را می‌دانست که «کار ملک است آنکه تدبیر و تأمل بایدش». به بیانی دیگر: در سیاست، صبر، تاکتیک نیست، استراتژی است.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی