| کد مطلب: ۲۲۱۴۹
خرق عادت انتصاب‌ها

خرق عادت انتصاب‌ها

با انتخاب مدیری از بدنه سازمان حفاظت از محیط‌زیست، به‌ویژه آنکه ایشان سطوح مختلف را از کارمندی و کارشناسی تا مدیریت طی کرده‌اند، امیدواری به بهبود وضعیت طبیعت و حیات‌وحش بیش از گذشته است.

در این عرصه مانند بسیاری از حوزه‌های دیگر، کشور ما درگیر بحرانی فراگیر است. البته که عده‌ای این بحران را باور ندارند و فوری از ازدیاد نسل یکی، دو گونه همچنین گسترش اندک جنگل‌ها در بعضی از مناطق شاهد می‌آورند. گونه‌گونی حیات‌وحش ایران و پهنه آن بسیار بیش از آن چیزی است که این عزیزان تصور می‌فرمایند.

ما در کنار صدها معضل و مشکل در زمینه صید و شکار بی‌رویه، تخریب زیستگاه‌ها، ایجاد موانع بر سر راه مهاجرت‌های فصلی گونه‌های مختلف و مهم‌تر و فاجعه‌بارتر از همه تحلیل رفتن منابع آب زیرزمینی، مشکل بزرگ دیگری داریم و آن عظمت پهنه زیستی کشورمان است که برای اداره، پایش و حفظ آن نیاز به سازمانی چند ده برابر سازمان فعلی داریم. برای آنکه بتوانیم از طبیعت ایران به نحوی درست و دقیق حفاظت کنیم علاوه بر آن سازمان عظیم، نیاز به تجهیزات روزآمد، دانش و تجربه‌های جهان هم داریم.

کار حفاظت و ساماندهی طبیعت و پایش آن، بدون بهره‌گیری از سازمان‌های مردم‌نهاد و جوامع محلی عملاً امکان‌پذیر نیست. آیا سازمان حفاظت از محیط‌زیست می‌تواند در طول 24ساعت شبانه‌روز و هفت‌روز هفته، حتی منطقه‌ای به‌اندازه جنگل ناهار‌خوران را از نظر حفاظتی تحت نظر داشته باشد؟ امید است که در دوره جدید مدیریت بر سازمان حفاظت از محیط‌زیست، ارتباط با / استفاده از جوامع محلی بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد.

ظرفیت عظیم علاقمندان داوطلبان، ذخیره بسیار مهم دیگری است که در دسترس سازمان قرار دارد. با آموزش صحیح این داوطلبان و سازماندهی آنها می‌توان از آنها به‌عنوان همیاران محیط‌زیست بهره برد. آنها می‌توانند با گستردن چتر آموزش و فرهنگ‌سازی تا دوردست‌ترین نقاط کشور، در تربیت نسلی سبز و حافظ محیط‌زیست نقش مهمی ایفا کنند.

روزگاری نه‌چندان دور، سفر کردن با قطار چندان غیر قابل دسترس نبود و اساساً قطار وسیله نقلیه امن و در عین حال به‌صرفه‌ای محسوب می‌شد. در طول مدیریت آقای میعاد صالحی - بدون هیچ تجربه‌ای در مدیریت ریلی و حتی یک‌روز کار کردن در سازمان‌هایی با کارکرد مربوط - سوار شدن بر قطار برای مسافرت داخلی هم از دسترس عامه خارج شد.

تلاش شخصی من در همین چند روز گذشته برای تهیه بلیت قطار تهران - مشهد، با ناکامی مداوم مواجه شد، وقتی در پی جستن علت آن برآمدم، پاسخ خرید کلی و یک جای بلیت‌ها توسط آژانس‌ها عنوان شد. خیلی روشن و واضح رانتی برای آژانس‌ها به‌وجود آمده و افراد خاصی می‌توانند بلیت قطارها را یک‌جا خریداری کنند و لابد با سود فراوان به خلق‌الله بفروشند.

اما کسی نفهمید که آقای میعاد صالحی - خوشبختانه در همین روزهای گذشته از کار کنار گذاشته شده‌اند - اساساً چه صلاحیتی برای تصدی مدیریت بر صندوق بازنشستگی کشور و بعد هم راه‌آهن سراسری ایران داشتند؟ اصلاً از کجا آمده بودند؟ جوان‌گرایی به این معناست که فرد بی‌تجربه‌ای را برچسب «نخبه» بزنیم و بر صدر سازمان‌ها و نهادهای حکمرانی بنشانیم تا به خرج مردم تجربه بیندوزند؟

این صفت «نخبه» که بی‌دلیل و دائمی خرج می‌کنیم و عده‌ای را به آن می‌خوانیم، برای کشور هزینه دارد. وقتی آقا یا خانمی را به‌صرف تحصیلات معمولی دانشگاهی - گیریم بدون استفاده از رانت، سهمیه و ارفاق - نخبه بنامیم، دیگر نمی‌شود او را از جایگاهی که برایش ساخته‌ایم پایین آورد.

همین الان آقای میعاد صالحی وارد چرخه مدیریت کشور شده‌اند، آن‌هم با کارنامه‌ای نه‌چندان خوب، آیا ممکن است ایشان به سمت کارشناسی در دستگاهی مرتبط با تحصیلات‌شان یا حتی تدریس صرف در دانشگاه رضایت دهند؟ چند نفر مثل آذری‌جهرمی داشته‌ایم که بعد از وزارت به کارمندی و کارشناسی در اداره‌ای که محل استخدامش بوده، بسنده کند و بخواهد ادامه تحصیل دهد؟ معمولاً آنها که وارد دایره بسیار بسته مدیران دولتی می‌شوند، دیگر تا پایان عمرشان ماندنی می‌شوند. بعضی هم اسباب ترقی فرزندان‌شان که ژن خوب و برتری نسبت به مای رعیت دارند را مهیا می‌کنند.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار