مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیاتوحش سازمان محیط زیست در گفتوگو با «هممیهن»
منکر شکار غیرمجاز نیستیم
حیاتوحش به پیروز و یوزها خلاصه نمیشود، گوزن زرد، میش و گونههای دیگر جانوری نیز نیاز به حمایت دارند و در معرض تهدیدند. یکی از اقداماتی که با کنشگری جامعه محیطزیستی به نتیجه رسید تقویت ژنتیکی جمعیتهای آهوست که به احیای آهو در دشت مغان پس از ۴۰ سال انجامید و در حال حاضر ۳۰ آهو در طبیعت زندگی و زادآوری میکنند. غلامرضا ابدالی، مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیاتوحش سازمان حفاظت محیطزیست در گفتوگو با هممیهن شرایط گونههای جانوری را تشریح کرد.
بازار فروش پرندههای فریدونکنار مدتی بسته بود. طبق شنیدهها این بازار دوباره شروع به کار کرده، دلیلش چیست؟
فریدونکنار بازار سنتی صید پرندههاست؛ بازاری که از صد سال پیش برپا بوده و شیوهای در جهت ارتزاق و معیشت مردم محلی است. متأسفانه به مرور زمان شیوههای نامناسبتر به وجود آمد و شبدامها و شیوههای دیگر، تبدیل به یک کشتار شد. قطعاً وجدان هیچ انسانی این روشها را قبول نمیکرد. این بازار گسترده است و مافیایی در ارتباط با آن فعال است و باید همه دستگاهها همکاری کنند. دستگاههای سیاسی، وزارت کشور، فراجا و مقامات شهرستانی و استانی باید برای این موضوع هماهنگ شوند اما این همکاریها صورت نگرفت. سازمان در سال گذشته جلسات متعددی با مردم محلی گذاشت، آموزشهای متفاوتی به مردم داد و با ریشسفیدان و پیشکسوتان جلساتی برگزار شد. اقداماتی هم در شورای تأمین شهرستان و استان انجام شد. اطلاع داریم که بسیاری از پرندگان صیدشده بازار، مصرف استانی ندارند و حتی به تهران هم منتقل میشوند. این بازار عرضه توسط نیروهای استانی، نظامی، انتظامی و مقامات مسئول برچیده و تقاضا کم شد. یک ماه و نیم پیش بود که این بازار کلاً برچیده شده بود، معتقدیم که این روال بهبود پیدا میکند.
در همین زمینه چند بار مطرح شد که در زیستگاه پرندگان سم ریخته میشود تا در نهایت سازمان محیط زیست و مسئولان مجبور شوند، تن به صید پرندگان بدهند. هنوز هم چنین وضعیتی را شاهد هستید؟
این شائبه در موضوع تالاب میانکاله به وجود آمد اما ثابت نشد و شواهد و دلایل متقنی به دسترس نیامد که این کار انجام شده است. روند مسمومیت پرندگان در آن سال بر اثر فعل و انفعالاتی بود که در محیط تالاب به وجود آمد و بعد از بررسیهای بسیار و با توجه به اینکه میزان ورودی آب کم شده بود و آب حالت مانداب پیدا کرد و فعل و انفعالات شیمیایی به وجود آمد، سمی پدیدار شد که منجر به تلف شدن پرندگان شد. اما دلیلی که ثابت کند صیادان این کار را کردند وجود ندارد.
با وجود کمبود نیروی انسانی چقدر میتوانید روی شکارهای غیرمجاز نظارت داشته باشید؟
طبق استاندارد، به ازای هر هزار هکتار، مناطق تحت مدیریت باید یک نیروی یگان و محیطبان داشته باشد. در این چارچوب تعداد محیطبانان نسبت به مناطق تحت مدیریت بسیار کم است و قطعاً نمیتواند نظارت مطلوب انجام بگیرد. شکار و صید هم در رابطه با تمام حیاتوحش و گونههای جانوری محدود به مناطق تحت مدیریت ما نمیشود. 12درصد مناطق حدود 19 میلیون هکتار تحت مدیریت سازمان است و بقیه مناطق که حدوداً بالای 86 تا 87 درصد است، مناطق آزادند و سازمان نمیتواند کنترلی روی آن داشته باشد. هیچوقت منکر این نیستیم که شکار غیرمجاز انجام نمیشود، چون اگر انجام نمیشد 150 شهید و 300 جانباز نداشتیم، اما قطعاً برای اینکه به آن نقطه مطلوب حفاظت برسیم، باید تعداد محیطبانانمان افزایش یابد.
امسال چند پروانه شکار چهارپایان صادر شد؟
کار چهارپا فرآیندی دارد، در مناطق ما زیر 70 پروانه شکار صادر کردیم، این آمار غیر از پروانههایی است که در اروپا صادر شد. فرآیند شکار و شکارچیگری یک فرآیند چندعاملی است. عوامل مختلفی نقش دارند، مانند تعداد اسلحهها و کارخانجاتی که اسلحه شکاری و فشنگ شکاری تولید میکنند، شکارچیان که تحت عنوان شکارچیان مجاز دفترچهای دارند و... همه این موضوعات دست به دست هم میدهد و آخرین حلقه این زنجیره محیطزیست میشود، اما تمام تقصیرها به گردن محیطزیست میافتد و باید تمام این عوامل را کنترل کند. امسال و سال گذشته پروانهها در سطح مناطق کشور و مناطق آزاد یک شیوه منطقی و علمی، صادر شده است.
اخیراً فیلمها و خبرهایی منتشر شده مبنی بر کشته شدن خرس سیاه و قهوهای که با انتقاد در فضای مجازی، فرهنگسازی صورت گرفت. اخیراً چند خرس سیاه و قهوهای کشته شده است؟
متاسفانه پای تعارض انسان و گروههای جانوری به میان میآید. متأسفانه انسانها، اراضی باغی، کشاورزی و کندوهای عسلمان را در دل زیستگاهها توسعه دادهاند. خشکسالی و تغییرات اقلیم باعث شده که غذای طبیعی گونههای جانوری مانند خرس کاهش یابد و به محصولات انسانها دستبرد میزنند و سبب میشود تضاد منافع به وجود آید و قطعاً کشاورز، دامدار و زنبوردار میخواهد از مایملک خودش دفاع کند و این به ضرر گونههای خاص تمام شده. بنابراین باید تعارض را اول با آموزش و در قدم تامین خسارت دامداران و کشاورزان کم کنیم. سازمان محیطزیست تامین خسارت را از اسفند سال گذشته آغاز کرده و بخشی از خسارتهای دامداران و کشاورزان از سوی گونههای در معرض خطر انقراض را تامین کند، آنهم توسط یک تفاهمنامهای که با بیمه محصولات کشاورزی، صندوق ملی محیطزیست و سازمان توافقی به صورت سهجانبه امضا شده است. وظیفه اصلی حفاظت از گونههای جانوری تنها به عهده محیطزیست است و هیچ یاوری نداریم. قطعاً با این وضعیت از پس کار برنمیآییم. دولتها محدودیتها و ملاحظات خاصی دارند و ما باید بخش خصوصی و مردمی را در عمده کار فعال کنیم.