| کد مطلب: ۱۹۸۶۵
شکست لابیگری؛ روزنه‌ای برای امید

شکست لابیگری؛ روزنه‌ای برای امید

بالاخره خانم دکتر شینا انصاری برای ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست انتخاب شد؛ متخصصی بسیار موقر، متواضع، با دیسیپلین، دلسوز و پردغدغه برای محیط‌زیست ایران. هرگز نگرانی‌هایش را در سال‌های 86 و 87، زمانی که در اداره کل حفاظت محیط‌زیست شهر تهران بود و سال‌های پس از آن، فراموش نمی‌کنم.

روزهای تلخ و شیرینی بود؛ سرشار از امید و ترس؛ از یکسو برای نخستین‌بار در تاریخ سیاسی کشور، کمیته‌ای متشکل از دانشگاهیان و کنشگران محیط‌زیست برای انتخاب رئیس سازمان محیط‌زیست تشکیل شد که خود، بذر امیدی در دل‌ها کاشت. اما ازسوی‌دیگر نگرانی اینکه «چه کسی برای ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست انتخاب می‌شود؟»، دائماً در بین کنشگران و دانشگاهیان محیط‌زیست موج می‌زد.

اهمیت اینکه رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست چه کسی باشد، بسیار بیش از آن چیزی بود که برخی گمان می‌کردند. شاهدش همین رایزنی‌ها و لابی‌گری‌های سیاسیون برای تسخیر صندلی سبز پردیسان؛ هر کس نظری می‌داد و هر روز خبری می‌آمد و این نشان می‌داد منافع برخی در این است که «چه کسی رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست باشد!»

یکی می‌گفت آقای x که خودش اعلام کرده موافق پروژه‌های سدسازی و انتقال آب است و البته قدرت مدیریتی بسیار بالایی دارد، گزینه نهایی است و با پشتوانه فلان فرد به رئیس‌جمهوری تحمیل شده؛ دیگری می‌گفت، خانم y   که جز یک مدرک، تجربه و سواد و دغدغه‌ای در این حوزه ندارد و حتی نامش هم برای محیط‌زیستی‌ها آشنا نیست با لابی سیاسیون به صدر جدول آمده و قرار است به‌جای افرادی بنشیند که برترین‌های لیست منتخبین کمیته راهبری محیط‌زیست هستند. باز خبر می‌آمد که فلان آقای ریش‌سپید که قبلاً در سازمان کاره‌ای بوده و پرسنل چندان از عملکرد ایشان راضی نبوده‌اند، قرار است رئیس سازمان شود یا اینکه فلان خانم به‌صرف اینکه قرار است تعداد اعضای بانوی کابینه بالا برود، انتخاب نهایی است.

اما نگرانی از انتخاب یک فرد غیرمحیط‌زیستی تنها دلهره محیط‌زیستی‌ها نبود؛ آنچه همه را بیشتر می‌ترساند این بود که افراد بانفوذ نتیجه را به‌گونه‌ای تغییر دهند که دموکراسی نیم‌بندی را که تازه می‌خواهیم تجربه کنیم و مزه‌اش را شاید سال‌ها زیر دندان نگه داریم و دلمان خوش باشد به آن، خدشه‌دار و نغز کند. ما که با هزاران امید، در اوج ناامیدی پای صندوق آمده بودیم و فکرش را هم نمی‌کردیم آنچه مردم می‌خواهند بشود؛ حالا باز می‌ترسیدیم نکند لابی‌گران موفق شوند و رئیس سازمان را خلاف امید ما و با پا گذاردن بر آن روند دموکراتیک، انتخاب کنند و بذر آن امید در دل‌هامان رشد نکند؛ بخشکد یا بپوسد.

می‌خواهم بگویم انتخاب شینا انصاری می‌تواند خبری خوش برای محیط‌زیستی‌ها و حتی تمام ایرانیان باشد؛ هم از این منظر که انتخاب یک فرد متخصص سازمانی است که قدم‌به‌قدم در آن رشد کرده اما مهمتر از آن، این انتصاب از این منظر اهمیت دارد که در اثر شکست لابی‌گری سیاسیون و مافیاهای متعددی که با محیط‌زیست «تعارض منافع» دارند، اتفاق افتاده است.

اینکه خانم دکتر انصاری تا چه حد می‌تواند کشتی در هم شکسته محیط‌زیست ایران را از غرق‌شدن نجات دهد بستگی به عوامل متعددی ازجمله «انتخاب معاونان و مدیران» قدر، ایستادگی و برنامه‌محور بودن خود ایشان دارد؛ اما انتخاب او نویدی تازه است به ما که سال‌هاست عادت کرده‌ایم لابی‌گران پرنفوذ را پیروز میدان بدانیم؛ نوید پیروزی قانون و شکست لابی‌گری آن‌هم در سازمانی که همواره قربانی زدوبندها و مناسبات سیاسیون و سرمایه‌داران خصوصی و دولتی شده است. این خود بزرگترین روزنه برای امید است؛ روزنه‌ای که امیدواریم هر روز بزرگ‌تر شود و نوید «توسعه پایدار» برای کشور باشد.

دیدگاه

ویژه جامعه
آخرین اخبار