کاهش سود غولهای صنعتی
بازار سرمایه ایران در سال ۱۴۰۴ با چالشهای متعددی مواجه شده که سودآوری شرکتهای بزرگی نظیر فولاد مبارکه، شرکت ملی صنایع مس ایران و فولاد خوزستان، بهعنوان ستونهای اصلی اقتصاد صنعتی کشور، به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و این وضعیت نگرانیهای جدی در مورد ثبات اقتصادی به وجود آورده است.

بازار سرمایه ایران در سال 1404 با چالشهای متعددی مواجه شده که سودآوری شرکتهای بزرگی نظیر فولاد مبارکه، شرکت ملی صنایع مس ایران و فولاد خوزستان، بهعنوان ستونهای اصلی اقتصاد صنعتی کشور، به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و این وضعیت نگرانیهای جدی در مورد ثبات اقتصادی به وجود آورده است. کاهش سود این شرکتها، که نقش کلیدی در تولید، اشتغال و تأمین ارز کشور ایفا میکنند، نتیجه ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی است که به بررسی آنها و تأثیراتشان بر اقتصاد کلان میپردازم.
با بررسی صورتهای مالی این شرکتها واضح و روشن میتوان پی برد که افزایش چشمگیر هزینههای عملیاتی و هزینههای عمومی و اداری، یکی از عوامل اصلی کاهش سودآوری این شرکتها محسوب میشود؛ بهطوریکه بر اساس گزارشهای مالی سال 1404، هزینههای تولید در فولاد مبارکه و فولاد خوزستان به دلیل گرانی مواد اولیه، افزایش قیمت انرژی و بالا رفتن دستمزدها رشد قابلتوجهی یافته و حاشیه سود را به شدت تحت فشار قرار داده است.
همچنین، هزینههای عمومی و اداری در شرکتهایی مانند فملی و ذوبآهن هم، به دلیل ساختارهای ناکارآمد مدیریتی و بوروکراسی پیچیده، افزایش یافته و این امر منابع مالی را تحلیل برده و توان رقابتی را کاهش داده است. در کنار این رشد هزینهها، ما شاهد سیاستهای قیمتگذاری دستوری دولت هستیم که با تعیین سقف قیمتی برای محصولات کلیدی مانند فولاد و مس، مانع از جبران هزینههای تولید میشود و نیز این بحران را تشدید کرده و شرکتهایی نظیر فولاد مبارکه و فولاد خوزستان را از کسب درآمد متناسب با هزینههایشان محروم ساخته است.
ناترازی شدید انرژی، بهویژه قطعیهای مکرر برق و گاز در زمستان، تولید این شرکتها را بهطور جدی مختل کرده و اثرات منفی مستقیمی بر سودآوری آنها گذاشته است؛ بهگونهای که فولاد مبارکه در زمستان 1403 به دلیل کمبود گاز، ظرفیت تولید خود را تا 30 درصد کاهش داد و فولاد خوزستان نیز با مشکلات مشابهی مواجه شد که هزینههای ثابت را افزایش و سود را کاهش داد.
با همه این مشکلات، این شرکتها با مشکل قدیمی یعنی تحریمهای بینالمللی هم همچنان دست و پنجه نرم میکنند که محدودیتهای صادراتی را بر شرکتهایی مانند فملی و فولاد خوزستان، با وابستگی بالا به بازارهای جهانی، تحمیل کرده و درآمدهای ارزی را به شدت محدود ساخته و نوسانات قیمت جهانی مس و فولاد هم این مشکل را پیچیدهتر کرده است. همچنین ضعفهای مدیریتی، از جمله عدم شفافیت در هزینهها، تصمیمگیریهای ناکارآمد و انباشت بدهیهای سنگین، بهویژه در ذوبآهن که زیان انباشتهای بیش از 20 هزار میلیارد تومان را تجربه میکند، اعتماد سرمایهگذاران را تضعیف و وضعیت مالی این شرکتها را وخیمتر کرده است.
مجموع این عوامل و این کاهش سودآوری، تأثیرات منفی گستردهای بر اقتصاد کلان ایران به جا میگذارد، زیرا این شرکتها، بهعنوان پیشرانهای صنعتی، نقش مهمی در ایجاد اشتغال، افزایش تولید ناخالص داخلی و تأمین ارز ایفا میکنند و کاهش سود آنها، توانایی سرمایهگذاری در طرحهای توسعهای را محدود کرده و در بلندمدت رشد اقتصادی را کُند میسازد.
برای مثال، توقف پروژههای توسعهای فولاد مبارکه به دلیل کمبود منابع مالی، ظرفیت تولید فولاد کشور را در معرض خطر قرار داده است. همچنین، افت ارزش سهام این شرکتها در بورس، اعتماد سرمایهگذاران را کاهش داده و خروج سرمایه به سمت داراییهای غیرمولد مانند طلا و ارز را تشدید کرده؛ که این امر میتواند به تورم و بیثباتی اقتصادی منجر شود. کاهش درآمدهای مالیاتی این شرکتها نیز فشار بر بودجه دولت را افزایش داده و مشکلات مالی دولت را تشدید میکند.
برای برونرفت از این بحران، اصلاح سیاستهای قیمتگذاری، سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی، تقویت مدیریت مالی و شفافیت در شرکتها و پیگیری دیپلماسی فعال برای کاهش اثرات تحریمها ضروری به نظر میرسد، زیرا بدون این اقدامات، نهتنها این شرکتها در معرض زیانهای بیشتر قرار میگیرند، بلکه اقتصاد ایران نیز با تهدیدات جدیتری مواجه خواهد شد که میتواند ثبات مالی و رشد اقتصادی را به مخاطره اندازد.