| کد مطلب: ۳۰۵۷۴

معامله با دلار سیاه/بررسی هم‌میهن نشان می‌‏دهد، آنلاین شاپ‏‌ها با دلار بالاتر از نرخ روز معامله می‌کنند

خرید کردن از ترکیه یا کشورهای نزدیک‌تر تا ۱۰ سال پیش هم پدیده جدیدی نبود اما همزمان با اعمال تحریم‌های بیشتر و رفتن برندهای معتبر از کشور، آنلاین‌شاپ‌هایی که خرید کاربران ایرانی را ثبت می‌کنند هم افزایش یافت.

معامله با دلار سیاه/بررسی هم‌میهن نشان می‌‏دهد، آنلاین شاپ‏‌ها با دلار بالاتر از نرخ روز معامله می‌کنند

«عزیزان توجه کنید که نرخ ارز به‌روز تعیین می‌شود که حواله بزنیم و به همین دلیل هم فعلاً خرید شما بنا بر هر دلار، بالاتر از نرخ روز محاسبه می‌شود. لطفاً با علم بر این که نرخ دلار متغیر است خرید کنید.» این پیامی است که ادمین یکی از آنلاین‌شاپ‌هایی که مستقیم از آمریکا، انگلستان، آلمان و ترکیه خرید می‌کند در گروه خود منتشر کرده است.

مشتریان و اعضای گروه‌ هم اول کمی غرغر می‌کنند که یک نرخ دلار را برای خرید حساب کنید و بعد بنا بر اجبار خرید خود را انجام می‌دهند. انگار دیگر چنان به این آنلاین‌شاپ‌ها وابسته شده‌اند که به شوخی به یکدیگر و در همان گروه می‌گویند خوب است که حداقل با دیدن نرخ دلار با اعداد بالا در آینده دیگر شوکه نخواهیم شد اما به هرحال احتمالاً این بازار، تنها بازاری نیست که نرخ دلار در آن با نرخی بالاتر از نرخ بازار سیاه محاسبه می‌شود و مردم هم به ناچار آن را قبول می‌کنند.

همه چیز این بازار با توافق انجام می‌شود اگر ادمینی که نرخ ارز را تعیین می‌کند برای سود خود قیمت ارز را زیاد بالا ببرد مشتری خود را از دست می‌دهد و از آنجایی که تعداد این آنلاین‌شاپ‌ها بسیار زیاد است هم مشتری‌ها این امکان را دارند که در صورتی که می‌توانند فروشنده بهتری پیدا کنند، از همان فروشنده خرید کنند. حلقه مفقوده در این بازار همان چیزی است که اقتصاددانان سال‌هاست درباره آن سخن می‌گویند. عدم نظارت صحیح رگولاتوری. گفته می‌شود بازار خودش نقطه تعادل خود را پیدا می‌کند اما اینکه نظارت درست بر بازارهای غیررسمی صورت بگیرد از قلم می‌افتد.

حالا انگار نقطه تعادل به نظر مشتری و فروشنده دلاری، با نرخی بیشتر از بازار غیررسمی است. تنها متضرر این سازوکار هم واردکنندگان و صادرکنندگان رسمی و قانونی هستند که بدون اینکه نفعی از این بازار ببرند، هر روز تحت فشارهای جدید قرار می‌گیرند و بخش‌نامه‌های خلق‌الساعه هر رو بازار آن‌ها را کوچک‌تر از روز پیش می‌کند.

جالب توجه است که پیش از این بسیاری از کارشناسان و فعالان این پدیده را با نام قاچاق چمدانی می‌شناختند اما حالا به نظر می‌رسد این نوع فعالیت، سازوکاری رسمی به خود گرفته است و حتی برخی از وب‌سایت‌هایی که خرید آنلاین انجام می‌دهند از درگاه ملی مجوزها، مجوزهای رسمی کسب کرده‌اند. به هرحال فعالان اقتصادی معتقدند که شکل قاچاق مدام عوض می‌شود.

مثلاً در مقطعی شکل قاچاق به این سمت رفت که کالا‌های استوک، کیلویی و تُناژی وارد کنند. شکل چمدانی در تابستان خیلی رونق داشت. در هر زمان یک شکل متفاوت می‌آید. یک مقطع کالای بنگلادشی به صورت کیلویی و تُناژی می‌آمد. به طور کلی ماهیت قاچاق شکل‌ها و مسیر‌های مختلف دارد و در هر مقطعی یک شکل آن اوج می‌گیرد و ماهیت گوناگونی دارد. مقامات رسمی هم از پدیده خرید از آنلاین‌شاپ‌هایی که با خارج از ایران ارتباط دارند با عنوان قاچاق مسافری یاد می‌کنند.

خرید کردن از ترکیه یا کشورهای نزدیک‌تر تا 10 سال پیش هم پدیده جدیدی نبود اما همزمان با اعمال تحریم‌های بیشتر و رفتن برندهای معتبر از کشور، آنلاین‌شاپ‌هایی که خرید کاربران ایرانی را ثبت می‌کنند هم افزایش یافت. برخی از این آنلاین‌شاپ‌ها هیچ شناسه معتبری ندارند و تنها در قالب گروه‌های تلگرامی و بر حسب اعتماد کاربران فعالیت می‌کنند.

آن‌ها یک ادمین مستقر در کشورهایی که قرار است خرید از آن‌ها انجام شود دارند که لینک سفارش مشتریان را برای او ارسال می‌کنند و بعد هم از طریق مسافران ایرانی که  به کشور بازمی‌گردند یا روش‌های دیگر حمل‌ونقل، سفارش‌ها را به کشور ارسال می‌کنند. یکی از این گروه‌ها باربری مسافری را کیلویی30 تا 40 دلار محاسبه می‌کند و توضیح می‌دهد که مدت تحویل سفارش بین سه تا چهار ماه است و تغییر این مدت، بستگی به کشوری که سفارش در آن ثبت و خریداری شده، دارد.

مثلاً باربری ترکیه، هر 100 گرم25 هزار تومان، باربری انگلستان هر 100 گرم دو پوند به نرخ روز، باربری آمریکا و کانادا هر 100 گرم 3 تا 4 دلار و در نهایت باربری آلمان هر 100 گرم 2 یورو به نرخ روز است. البته باربری کالاهایی مانند دارو و لوازم آرایشی متفاوت است. باربری قرص از انگلستان کیلویی 26 پوند است و بین 3 تا 4 هفته زمان می‌برد تا تحویل داده شود. سود اصلی آنلاین‌شاپ‌هایی که از خارج از ایران کالایی خریداری کرده و به دست مشتری می‌رسانند، بیشتر در بخش قیمت ارز و باربری است و معمولاً هر آنلاین‌شاپی نرخ متفاوتی برای هر یک از ارزها و باربری ارائه می‌دهد و مشتریان هم از هر کدام که به‌زعم خودشان باانصاف‌تر و مطمئن‌تر است، خرید می‌کنند.

در این میان خرید از این فروشگاه‌های اینترنتی در زمانی که تخفیف‌های بلک‌فرایدی و کریسمس آغاز می‌شود بیشترین رونق را دارد و در زمان‌های دیگر سال هم چنانچه برندی بخواهد انبارگردانی کند یا محصول جدیدی به بازار عرضه کند، کالاهای خود را با تخفیف به فروش می‌رساند و بیشتر خریداران در این زمان اقدام به خرید می‌کنند.

تحدید تجارت و جهش دلار

کارشناسان همواره معتقدند که تجارت و به‌طور خاص صادرات، موتور رشد تولید است؛ مشروط بر اینکه شرایط برای تولید فراهم باشد. یعنی موانعی بر سر راه تولید نبوده و درهای آن برای صادرات به بازارهای جهانی باز باشد. اینجا تجارت به موتور رشد تبدیل می‌شود و می‌تواند رشد درون‌زا به ارمغان بیاورد. در مقابل، کشوری که با موانع جدی در تولید مواجه و گرفتار رکود طرف عرضه باشد؛ مثل رکود ناشی از تحریم‌ها، نمی‌تواند از فرصت بهره ببرد. در آن سوی دیگر سکه هم همزمان با کاهش تولید نرخ ارز افزایش می‌یابد.

در واقع با توجه به اینکه کشور با مشکلات ناترازی بانکی، ناترازی انرژی و سرمایه اجتماعی مواجه است و همه این موارد هم بر سر تولید آوار می‌شوند، دورزمانی نیست که صنعت کشور به کلی از بین برود و آن زمان دیگر دلار با قیمت‌های بالا دیگر عنصر دوری به نظر نمی‌رسد چراکه این تولید و صنعت یک کشور هستند که چرخ‌های اقتصاد آن را به حرکت در می‌آورند.

از سوی دیگر، از سال 97 به واسطه تشدید تحریم‌ها، ما با یک بحران ارزی و به‌طور همزمان با محدودیت طرف تولید مواجه شده‌ایم؛ به این معنا که تحریم‌ها باعث شده واردات تجهیزات، ماشین‌آلات و کالاهای واسطه‌ای دچار مشکل شود. آمار تفکیکی واردات هم این مسئله را تایید می‌کند که در سال‌های تحریم، ورود کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای کاهش پیدا کرده، درحالی‌که بسیاری از زنجیره‌های تولیدی ما وابسته به واردات این کالاهاست. علاوه بر این دو مشکل، انگیزه نسبتاً بالایی هم برای خارج کردن سرمایه از کشور ایجاد شده است.

از طرفی در نظر بگیرید که اگرچه تصویب و اعمال ممنوعیت واردات در پایان خرداد 97 انجام می‌شود اما از اواخر سال 96، یعنی حداقل سه ماه قبل، همه فعالان بازار می‌دانستند که چنین اتفاقی رخ خواهد داد و به همین دلیل حجم ثبت‌سفارش بسیار بالا می‌رود که پیشاپیش اثر سیاست ممنوعیت واردات را تا حدودی خنثی می‌کند. سازوکار دیگری که سیاست ممنوعیت واردات را با هدف بحران ارزی خنثی می‌کند، این است که بسیاری از کالاهای ممنوعه به اسم کالاهای دیگر وارد می‌شود؛ مثلاً واردات تلویزیون ممنوع می‌شود اما همان تلویزیون به شکل دیگری در قالب تلویزیون خارجی وارد می‌شود.

سازوکار سوم هم «قاچاق» است که ما در مقاله‌ای که در مورد ممنوعیت واردات در ایران نوشتیم به آن اشاره کردیم که قاچاق کشش بسیار بالایی دارد. محاسبات ما نشان می‌دهد قاچاق کالاهای ممنوعه نسبت به سایر کالاها حدود 20 درصد افزایش پیدا کرده که در ادبیات اقتصادی رقم بسیار بالایی است. کشش قاچاق به موانع تعرفه‌ای در چین و هنگ‌کنگ حدود دو درصد اندازه‌گیری می‌شود.

پیش از این هم من در یک مقاله مشترک با آقای دکتر وصال، کشش قاچاق به موانع تعرفه‌ای در ایران را در حالت طبیعی بین دو تا سه درصد اندازه‌گیری کردم اما رقم 20درصدی نشان می‌دهد که مورد ممنوعیت واردات ما در این سال‌ها بسیار خاص است که پیش از این تجربه‌اش نکرده‌ایم. پس سه سازوکار افزایش ثبت سفارش، دیگراظهاری و قاچاق سیاست ممنوعیت واردات را خنثی کرده و هزینه زیادی هم به اقتصاد وارد کرده است.

پس چرا همچنان ادامه می‌یابد؟ سایر کشورها زمانی که می‌خواهند از تولیدکنندگان خود حمایت کنند، یک بازه زمانی چندساله را در نظر می‌گیرند. برای مثال صنعت موتورسیکلت سنگین در ایالات‌متحده حدود پنج سال فرصت تنفس گرفتند تا در مقابل واردات از ژاپن دوام بیاورند و از حالت نوزاد به تولیدکننده بالغی برسند که بتوانند رقابت کنند.

اگرچه افتخار ماست که از برند ایرانی استفاده کنیم اما وقتی به آمار رجوع می‌کنیم می‌بینیم اگرچه واردات لوازم خانگی ممنوع شده اما قطعات لوازم خانگی به یکی از کدهای اصلی وارداتی کشور تبدیل شده است. کالاهای ارزبر وارداتی ما قبلاً کنجاله، سویا و قطعات خودرو بود اما امروز قطعات لوازم خانگی هم به این گروه اضافه شده است. نتیجه این داده جز این است که ما به سمت مونتاژ حرکت کرده‌ایم یا اینکه واقعاً تولید صورت گرفته است؟ این سوالی است که سیاست‌گذار باید به آن پاسخ بدهد.

مطمئن هستم که اصل است

یکی از این مشتریان آنلاین‌شاپی که قصد خرید ادکلنی از آمریکا را دارد معتقد است که به هرحال، خرید کالای اورجینال از این آنلاین‌شاپ‌ها در زمانی که برندها تخفیف دارند، به‌صرفه است. او با تاکید بر همین نکته توضیح می‌دهد: من تا حالا چند بار ادکلن مورد نظرم را از فروشگاه‌های معروف داخل ایران خریده‌ام اما متوجه شدم علاوه بر اینکه ماندگاری این ادکلن بسیار کم است، پول بسیار زیادی هم پرداخت کرده‌ام و نمی‌توانم آن پول را برگردانم.

او ادامه می‌دهد: مزیت خرید از این آنلاین‌شاپ‌ها آن است که من مطمئنم محصولی که در نهایت به دست من می‌رسد فیک و غیراصل نیست. درست است که پول زیادی بابت باربری پرداخت می‌کنم و مدت زیادی را هم در انتظار می‌مانم اما به نظرم این انتظار و پول به اینکه مطمئن باشم کالای باکیفیت را دریافت می‌کنم، می‌ارزد. به جز این، با نرخ‌های عجیب و غریبی که فروشگاه‌های داخل ایران ارائه می‌دهند و تازه هیچ ضمانتی برای اصل بودن کالا به مشتری نمی‌دهند، خرید از آنلاین‌شاپ‌های این چنین گزینه بهتری است.

این خریدار در پاسخ به این پرسش که آیا تا حالا مشکلی با دریافت کالا نداشته است؟ می‌گوید: من همیشه هر کالایی را که خریده‌ام، دریافت کرده‌ام و همچنین بارکد کالا را در سایت خود فروشنده اصلی چک کرده‌ام و متوجه شده‌ام که همان چیزی که در سایت دیدم از برند اصلی به دست من رسیده است اما یک بار یکی از دوست‌های من که از آنلاین‌شاپی تلگرامی خرید کرده بود به من گفت که بعد از چند روز گروه را بسته‌اند و پول او را هم بازنگرداندند. من پیگیر شدم که برود و شکایت کند اما او گفت که حوصله بوروکراسی این کارها و شکایت کردن را ندارد.

قرص‌های پرطرفدار تقلبی در بازار زیاد هستند

لادن، خانمی 60 ساله است که مشتری ثابت این آنلاین‌شاپ‌ها به حساب می‌آید. او که می‌گوید عمده خریدش از این فروشگاه‌ها، عبارت از قرص‌های هیرتامین است، معتقد است داروخانه‌های ایرانی یا این قرص را موجود ندارند یا اگر داشته باشند، مطمئن نیست که این قرص همان نسخه اصلی است. لادن که یک پسر جوان و دکتر زیبایی به پسرش توصیه کرده از این قرص استفاده کند بیان می‌کند: پسر من بعد از 27 سالگی با ریزش موی شدید درگیر شد و هنوز هم ریزش مو دارد. ما او را به دکتر بردیم و دکتر اسم چند تا قرص ایرانی را برای ما لیست کرد اما آخر سر توصیه کرد که اگر می‌توانیم، مدل خارجی با نام تجاری هیرتامین را خریداری کنیم. ما یک بار از یک داروخانه این قرص را به بهای زیادی خریدیم اما هیچ تغییری حاصل نشد.

او ادامه می‌دهد: دکتر آن زمان به ما گفت شاید هنوز قرص نتوانسته تاثیر مورد نظر خود را بگذارد و باید کمی صبر کنیم اما در دوره دوم درمان هم هیچ تغییری حاصل نشد. بعد از اتمام دوره دوم دکتر به ما گفت یا باید آمپول تزریق کنیم یا اینکه به یک آشنا بسپاریم داروی اصلی را برای ما به کشور بیاورد. ما هم با کمی پرس و جو متوجه شدیم برخی از آنلاین‌شاپ‌هایی که گه‌گاهی از آن‌ها خرید می‌کردیم قرص هم برای مشتری می‌خرند اما مقدار باربری آن چندین برابر کالاهای دیگر است و ریسک آوردنش به ایران هم بسیار زیاد است.

لادن که معتقد است چاره دیگری جز اعتماد به این آنلاین‌شاپ‌ها نداشته، می‌گوید: یکی از دوستانم خبر داد که آنلاین‌شاپی که می‌شناسد نرخ ارز را کمی گران‌تر حساب می‌کند اما قرص هم خریداری می‌کند. من هم عضو گروهی که دوستم گفت شدم و برای پسرم قرص خریدم. حدوداً سه ماه طول کشید تا قرص به دست ما رسید.

لوازم آرایشی ارگانیک نیستند 

سارا، یکی دیگر از افرادی است که معمولاً لوازم آرایشی خود را از برندهای مطرح و خارج از ایران تهیه می‌کند. او که خود را جزو دوستداران محیط زیست می‌داند بیان می‌کند: راستش را بخواهید برای من بسیار مهم است که لوازم آرایشی‌ای استفاده کنم که تست آن‌ها بر روی حیوانات انجام نشده باشد. باید مستندهای مختلف دوستداران محیط زیست را ببینید تا متوجه شوید چه می‌گویم. خرگوش، گاو و گوسفند بیچاره را به آزمایشگاه می‌برند و تست لوازم آرایشی را بر روی این حیوانات زبان‌بسته انجام می‌دهند.

من هر وقت فکر می‌کنم که می‌توانم با خرید از برندهایی که چنین رویکردی ندارند، به محیط زیست کمک کنم، با خودم می‌گویم چرا این کار را نکنم؟  البته سارا فردی متمول است و دغدغه زیست‌محیطی دارد اما عموم مردم دلیل دیگری برای خرید لوازم آرایشی از برندهای خارجی دارند. مثلاً مونا که زنی 35 ساله است، نگران سلامت پوست و صورت خود است.

مونا که استفاده نکردن از سرب را دلیل اصلی انتخاب لوازم آرایشی خارجی می‌داند بیان می‌کند: من چند سال پیش از کرم مرطوب‌کننده یکی از برندهای مطرح استفاده کردم که آن زمان تبلیغات زیادی برای آن انجام شد و حتی چند دکتر هم به من توصیه کردند از آن برند استفاده کنم.

مونا که تجربه خوبی از استفاده از برند داخلی ندارد، بیان می‌کند:  بعد از شش ماه که از آن برند لوازم آرایشی و محصولات مراقبتی پوست خریدم و استفاده کردم متوجه شدم پوست صورتم خشک‌تر از قبل شده است. این تقریباً غیرممکن بود چون من در آن زمان به تازگی و به توصیه دکتر شروع به مراقبت‌های پوستی کرده بودم و روتین پوستی را رعایت می‌کردم اما هر روز وضعیت پوست صورتم بد و بدتر می‌شد تا اینکه یکی از دوستانم به من گفت که احتمالاً پوست صورتم نمی‌تواند سنگین بودن محصولات مراقبتی که خریدم را تحمل کند و من هم که نگران سلامت پوست خود بودم، ترجیح دادم که چند محصول معروف از برندهای مطرح را امتحان کنم اما هر چقدر در بازار گشتم، اصل آن را پیدا نکردم و به راحتی می‌توانستم با یک نگاه متوجه تفاوت میان محصول اصلی و مدل ارائه‌شده در بازار شوم.

مونا ادامه می‌دهد: حالا دیگر عموم دکتر‌ها هم توصیه می‌کنند که از محصولات آرایشی و حتی بهداشتی استفاده نکنید چراکه حاوی مقادیر زیادی سرب است اما چطور می‌توان هیچ وقت از وسایل آرایشی و بهداشتی استفاده نکرد؟ همین شد که تصمیم گرفتم  از خارج از ایران خرید کنم. درست است که گران‌تر در می‌آید اما در تخفیف‌های آخر سال هر آنچه که در طول یک سال نیاز دارم را خریداری می‌کنم چراکه مطمئن هستم اگر چنین نکنم، باید همین هزینه را صرف درمان پوست و صورت خود بکنم.

مبینا، دانشجوی سال دوم پزشکی در ترکیه است و پیش از این یک کسب و کار آنلاین برای خودش داشته است. او که کمی خیاطی از مادرش یاد گرفته بود، به تدریج یک کارگاه کوچک دوخت لباس زد و چون کارهایی که ارائه می‌داد به‌روز و باکیفیت بود و خیلی زود کارش در شیراز گرفت. او زمانی که ایران را به قصد تحصیل ترک کرد، می‌خواست بعد از اتمام تحصیلاتش به ایران بازگردد و به همین دلیل کسب و کار خود را تعطیل نکرد و آن را به کمک مادرش اداره کرد. از سوی دیگر هزینه‌های کمرشکن تحصیل در خارج منجر شد که او فکر یک کسب و کار دیگر را هم در ذهن بپروراند.

مبینا می‌گوید: من در سال اولی که آمده بودم ترکیه، بعضی وقت‌ها برای فامیل و دوست و آشنا خرید می‌کردم. گاهی خودم این محصولات را به ایران می‌بردم و گاهی با پست اقتصادی برای آن‌ها ارسال می‌کردم. در برخی مواقع هم زمانی که یکی از دوستان یا آشناها می‌خواست به ایران بازگردد مبلغی را به او می‌دادم که کالاها را به دست خانواده و دوستانم برساند. همین برای من جرقه ایجاد یک کسب و کار دیگر شد که بتواند جوابگوی هزینه‌های من در این کشور باشد و دیگر زیاد خانواده‌ام را به دردسر و سختی نیاندازم.

مبینا ادامه می‌دهد: بعد از اولین ترم تحصیلی که گذراندم، تصمیم گرفتم به کمک پیج اینستاگرامی همان کسب و کار خودم یعنی همان کارگاه لباس، اقدام به فروش و خرید کالاهایی که مردم نیاز داشتند کنم. به همین دلیل در همان پیج اعلام کردم که قرار است از این به بعد علاوه بر فروش لباس‌هایی که در کارگاه به فروش می‌رسانم برخی کالاهای خارجی پرطرفدار دیگر را نیز بفروشم و به ایران ارسال کنم.

از آن‌جایی که مشتری‌ها با من تعامل خوبی داشتند و بسیاری از آن‌ها هم من را پیش از این می‌شناختند خیلی زود به من اعتماد کردند و من هم شروع به خرید و فروش کالاهای خارجی کردم. البته خودم می‌دانم که همه افرادی که این فعالیت را منبع درآمد خود قرار داده‌اند چنین شانسی ندارند و من به واسطه فعالیت‌های قبلی خودم توانسته‌ام اعتماد مردم را جلب کنم.

این دانشجوی ایرانی که در خارج از ایران مشغول به تحصیل است اضافه می‌کند: سود ما عمدتاً بر روی نرخ ارز است و لیر را معمولاً هم‌قیمت بازار آزاد یا حتی کمی بیشتر از آن محاسبه می‌کنیم. البته چون در این بازار انحصاری وجود ندارد، نمی‌توان هر نرخی که می‌خواهیم تعیین کنیم و انتظار داشته باشیم مشتری هم بماند. خودم در اولین سال‌ها چنین اشتباهی مرتکب شدم و برای اینکه به سود بیشتری دست بیابم نرخ لیر را حدود سه هزار تومان گران‌تر تعیین کردم.

یادم است که در آن برهه حدود پنج ماه تنها دو سفارش ثبت کردم و بعد از آن تا زمانی که نرخ لیر را کمتر تعیین کردم کسی به سراغ من نیامد. البته همان اشتباه اول منجر شد که بخشی از مشتریان خود را برای همیشه از دست بدهم و پشیمان هستم.

دیدگاه

ویژه اقتصاد