| کد مطلب: ۵۷۲۶۵

ضرورت شکستن دیوار بی‌اعتمادی توسط باکو

متاسفانه طی چند سال اخیر طرف آذربایجانی با انتخاب اشتباه مسیر سیاست خارجی خودش و افزایش حوزه نفوذ اسرائیل نه‌تنها سطح بی‌اعتمادی در روابطش را با تهران دچار گستردگی کرده بلکه به صورت مشابه با مسکو هم تنش‌سازی‌هایی کرده‌است.

ضرورت شکستن دیوار بی‌اعتمادی توسط باکو

متاسفانه طی چند سال اخیر طرف آذربایجانی با انتخاب اشتباه مسیر سیاست خارجی خودش و افزایش حوزه نفوذ اسرائیل نه‌تنها سطح بی‌اعتمادی در روابطش را با تهران دچار گستردگی کرده بلکه به صورت مشابه با مسکو هم تنش‌سازی‌هایی کرده‌است. این رخدادها در قفقاز جنوبی دقیقاً یک پروژه انگلیسی است که با مستشاری اسرائیل در آذربایجان در حال اجرا هستند.

ایران همواره نشان داده‌است که به عنوان همسایه جنوبی طی سال‌های گذشته همراه و همیار جمهوری آذربایجان بوده است. در زمانی که این کشور درگیر دو جنگ بود حمایت‌های متعدد در ابعاد مختلف از سوی ایران برای ملت آذربایجان کاملاً ملموس و مشهود بود. اما روندی که آذربایجان خصوصاً عرصه رسانه‌ای سیاسی پیش گرفته‌است و برخی از عناصر زیاده‌خواه در این کشور، روند مناسبی در حوزه حُسن همجواری نیست.

سفر وزیر خارجه ایران و سفرهای قبلی که مقامات متعدد ایرانی به باکو داشتند تماماً به واسطه ابلاغ این رویکرد بوده که تهران در کنار حفظ خطوط قرمز ژئوپلیتیکی و امنیتی خودش مسیر حُسن همجواری را با آذربایجان پیش گرفته‌است و این دیوار بی‌اعتمادی که توسط محور آنگلوساکسونی و اسرائیل در آذربایجان بر ضد ایران کشیده شده، اگر فرو نریزد به نفع ملت آذربایجان نخواهد بود.

راه فروریختن این دیوار بی‌اعتمادی هم اقدام عملی از سوی جمهوری آذربایجان خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران ترددها، ارسال پیام‌ها و اقدامات سیاسی کاملاً دوستانه‌ای را برای طرف مقابل انجام داده‌است و در حوزه رسانه‌ای و اقتصادی هم رویکرد مثبتی نسبت به جمهوری آذربایجان وجود دارد، اما در مقابل گهگاه مشاهده می‌‌شود که حتی طرف آذربایجانی مسیر ترانزیتی ایران را در آستارا به بهانه‌های مختلف مسدود می‌کند. این اقدام‌ها به وضوح نشان‌دهنده رویکرد منفی حاکمیت جمهوری آذربایجان نسبت به ایران است.

بنابراین گام اصلی را باید جمهوری آذربایجان برای اثبات رویکرد حُسن همجواری بردارد. این گام چندبُعدی است؛ بُعد نخستش توقف سیاست‌های رسانه‌ای ضدایرانی است که توسط گروه‌های افراطی در این کشور انجام می‌‌شود و مدیریت پشت پرده این تبلیغات بر عهده انگلیس و آمریکا است. گام دوم تعهد به موازین حُسن همجواری است؛ اگر آذربایجان دست دوستی ایران را به گرمی بفشارد، قطعاً به نفع خودش خواهد بود.

نکته فوق‌العاده مهمی در خصوص پروژه «جاده صلح و شکوفایی ترامپ» که در چارچوب تفاهم‌نامه صلح آذربایجان و ارمنستان با میانجی‌گری آمریکا به تصویب رسید، وجود دارد. نخست اینکه ترامپ قراردادی ۹۹ ساله با آذربایجان و ارمنستان امضا کرد و نام این کریدور را ترامپ نامید. این نامگذاری و اجاره بلندمدت زمین‌ها نوعی تحقیر علیه دو کشور آذربایجان و ارمنستان است و نگاه ابزاری واشنگتن به کشور‌های قفقاز جنوبی را نشان می‌دهد.

سوال این است که چگونه مقام‌های آذربایجان و ارمنستان این حقارت راپذیرفتند. این کریدور، یک پروژه ضدامنیتی برای کشورهای منطقه و ایران محسوب می‌شود.  طرف آمریکایی از کریدورهای تجاری برای حمل و نقل لجستیک تسلیحات و حتی قاچاق مواد مخدر استفاده می‌کند. حتی گزارش‌هایی در مورد توسعه زیرساخت‌های توسعه تسلیحات میکروبی و بیولوژیک توسط آمریکا در منطقه به‌تازگی منتشر شده‌است. 

بنابراین این مسیری که ترامپ قرار است ایجاد کند هم تحت انحصار یک قدرت فرامنطقه‌ای است، هم اجازه استقرار نیروهای امنیتی آمریکایی را می‌دهد.  این کریدور می‌تواند باعث خدشه به تمامیت ارضی این دو کشور شود و نوعی باخت کامل هم برای ارمنستان و هم برای آذربایجان باشد. دو کشور قبلاً می‌توانستند از کریدور ارس با عزت استفاده کنند اما الان با رویکرد ذلت باید از یک کریدور آمریکایی که مدیریت آن در اختیار آمریکاست بهره ببرند و این موضوع بر بی‌ثباتی منطقه خواهد افزود.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار