فرشاد فاطمی اقتصاددان:
نوسان به صنایع لطمه زد
فرشاد فاطمی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتوگو با «هممیهن» به این نکته اشاره داشته که دخالتهای دولت قبل بهخصوص در قیمتگذاری دستوری باعث ایجاد نوسان در سودآوری صنایع شده است. او البته میگوید در دولت سیزدهم برخی محدودیتهای بینالمللی برداشته شده بود اما اتفاق مثبتی در صنعت رخ نداد.
فاطمی به دولت جدید توصیه میکند که مداخلات خود را در بخش صنعت و اقتصاد قاعدهمند و یا کم کند و از رشد منفی برخی صنایع استفاده کند چراکه مانند فنری است که جمع شده، پس احتمال اینکه باز شود و بهتر عمل کند وجود دارد.
آماری از درصد تغییر سالانه سود خالص دلاری برخی صنایع منتشر شده که نشان میدهد در سه سال گذشته از رشد مثبت به رشد منفی رسیدهاند؛ شما این جدول را چگونه تحلیل میکنید؟
البته در این آمار دارایی و درآمد و سود به صورت دلاری تنظیم شده و باید دید اگر به صورت ریالی تنظیم میشد چه تفاوتی پیدا میکرد اما در اینجا یک نکته وجود دارد و آن این است که چیزی که در این جدول زیاد میبینیم «نوسان» است؛ یعنی در دورههایی درصد منفی بزرگ و بعد درصد مثبت بزرگ وجود دارد. وقتی به این صنایع نگاه میکنیم خیلی از آنها صنایعی هستند که در آن قیمتگذاری دستوری صورت گرفته است.
دولت در زمانی نگذاشته قیمتها بالا برود و آن را پایین نگه داشته؛ پس مشخص است که بازدهی آن صنعت بالا نشان داده میشود. نمونه عمده آن صنعت لاستیکسازی است که دو دوره منفی سنگین دارد و بعد دوباره مثبت سنگین میشود که احتمالاً برای دورهای است که قیمتگذاری سنگین برای روی محصول انجام شده است و ناگهان وقتی دیدند این صنعت در حال از بین رفتن است و ممکن است کارگران بیکار شوند قیمتگذاری را رها کردهاند.
این روندها نه به خصوصیات صنعت و حتی نه به خصوصیات اقتصاد کلان بلکه به دخالتهای دولت در صنایع برمیگردد که در برخی صنایع کاملاً آشکار است که در آنها مداخله رخ داده و دولت وقتی دیده نتیجه مداخلهای که کرده ناجور بوده آن را رها کرده است و عملاً شاهد واکنش بیش از اندازه شدهایم. نکته دیگر اینکه، برخی نوسانات که در دامنه معقول است به دلیل ریسک صنایع است، همچنین ما دورهای باید از کرونا خارج میشدیم چون خیلی از صنایع را دچار رکود کرد و اثرات آن، خود را با نوسان نشان داد، یا مسائلی مانند سخت و آسان شدن تحریم یا مراودات مالی ایران با دنیا را نمیتوان با این اعداد و آمار پیدا کرد.
چیزی که در سه سال گذشته مشاهده کردهایم ما را به این نتیجه میرساند که دولت باید مداخلات خود را قاعدهمند کند و کاهش دهد و اصرار بر روی ابزارهای قیمتی در زمانی که تورم بالا میرود نداشته باشد. در مورد کرونا نیز همه کشورها درگیر آن بودند و به نظر من اثرات آن دفع شده و از بین رفته است، همچنین متغیرهایی دیگر مانند تحریم که کل اقتصاد را تحت تاثیر قرار داده است، باید مورد توجه قرار گیرد.
چیزی که در سال آخر دولت قبل برای من جای تعجب داشت این بود که برخی محدودیتهای صادرات نفتی کشور برداشته شد و وقتی ارز حاصل از صادرات برمیگردد در این شرایط سرمایهگذاری در صنعت بیشتر میشود و باید اوضاع بهتر شده باشد اما این اتفاق رخ نداد.
دولت سیزدهم از رشد در صنعت و اقتصاد میگفت، پس چرا اینگونه آمارها برعکس آن حرفها است؟
من میخواهم راجع به این صحبت کنم که دو آمار اگر هر دو هم صحیح باشند چرا متناقض هستند، مثلاً در این آمار فقط صنایع بورسی در نظر گرفته شدهاند و آمار دولت سیزدهم کل صنعت را شامل میشده است و لزوماً پوشش صنایع بورسی با پوشش کل صنعت یکسان نیست. البته باید به انگیزههای سیاسی نیز توجه داشت و همیشه برخی آمار و ارقام هستند که قابل توجه هستند و دولتیها تلاش میکنند بر روی آنها مانور دهند و آنها را اعلام کنند و اعداد و ارقامی که خیلی جذاب نیست را خیلی نشان ندهند تا عملکرد منفی دولت محسوب شود.
آیا میتوان این مشکلی که برای صنعت پیش آمده را جبران کرد؟
وقتی رشد منفی میشود مانند فنری است که جمع شده، پس احتمال اینکه باز شود و بهتر عمل کند وجود دارد. به نظر من باید یک آسیبشناسی از اتفاقات گذشته بشود و تلاش کنیم تا موضوعات سیاستگذاری را بهبود ببخشیم. به عقیده من باید ضعف صنعت جبران شود و باید به ریل برگردد، درست است که خدمات نیز نقش مهمی دارد منتها تاثیر صنایع خیلی کلیدیتر و ماندگارتر است.
تیم اقتصادی عوض شده، فکر میکنید دولت چهاردهم باید چه کند؟
باید در دولت جدید رشد صنعتی به ارقام بالای ۱۰ درصد برسد. واقعیت این است که دولت باید مداخلات خود را قاعدهمند و یا آن را کم کند. نکته بسیار مهم این است که دولت باید در حوزه اقتصاد سیاستهای غیرتورمی ایجاد کند و همچنین باید مراودات بینالمللی کشور به وضعی برگردد که شرایط عادیتر از شرایط فعلی شود. هماکنون هزینه مبادله برای کسبوکارهای ما، چه در صادرات و چه در واردات با دنیا خیلی بالا رفته و عملاً دسترسی ما را به تکنولوژی، مواد خام و بازارهای بینالمللی محدود و پرهزینه کرده است. حل مبادلات بینالمللی خیلی به اوضاع اقتصاد کشور کمک میکند.