عربستان با کمک سرمایهگذاران چینی یک گام دیگر به سمت رهبری انرژی جهان برداشت
رقابت نفتی خاورمیانه در راند آخر
براساس پیشبینی شرکت نفت بریتانیایی بریتیش پترولیوم، اگر جهان به انتشار خالص کربن صفر برسد، تقاضای نفت در سال ۲۰۵۰ نسبت به سال ۲۰۲۲ حدود ۷۰ درصد کاهش مییابد، درحالیکه تقاضای گاز طبیعی تنها ۵۰ درصد کاهش مییابد. اگر مقررات زیستمحیطی فعلی و سایر روندها ادامه یابد، تقاضای نفت ۲۰ درصد کاهش مییابد درحالیکه تقاضای گاز طبیعی ۲۰ درصد افزایش مییاید.
آژانس بینالمللی انرژی بارها در گزارشهای مختلف تاکید کرده است که تا سال 2030 جهان به اوج تقاضای نفت خواهد رسید و پس از آن تقاضای جهانی نفت رو به کاهش خواهد نهاد. بر این اساس رشد تقاضای جهانی نفت تا سال 2029 به 105/6 میلیون بشکه در روز خواهد رسید، و پس از آن از سال 2030 با افزایش استفاده از خودروهای الکتریکی، بهبود بهرهوری و جدایی تولید برق از نفت، میزان تقاضای نفت رو به کاهش خواهد داشت.
اگر گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی را در کنار گزارشهایی از این دست از اوپک، گلدمن ساچ، اساندپی گلوبال، بریتیش پترولیوم و دیگر نهادها و شرکتهای بینالمللی قرار دهیم، خواهیم دید که تمامی گزارشها با اندکی تفاوت در سال پیک و میزان تقاضا، همگی بر این نکته تاکید دارند که فرصت کشورهای نفتی برای برداشت از منابع نفتی خود و تبدیل این منابع به درآمد در حال اتمام است. این گزارشها تقریباً با اندک تفاوتی بر این باور هستند که مازاد عرضه نفت بعد از سالهای 2030 به اقتصاد کشورهای نفتی از جمله کشورهای اوپک ضربه خواهد زد. بنابراین به نظر میرسد کشورهای نفتی بهویژه کشورهای خاورمیانه باید سرمایهگذاریهای خود را در پروژههای نفتی تسریع کنند و این پروژهها را تا قبل از این سال به مرحله عملیاتی برسانند.
پیش به سوی انرژی پاک
براساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، سرمایهگذاری جهانی انرژی در سال 2024 برای اولین بار از 3 تریلیون دلار فراتر میرود درحالیکه 2 تریلیون دلار از این رقم صرف فناوریها و زیرساختهای انرژی پاک میشود. سرمایهگذاری در انرژی پاک از سال 2020 سرعت گرفته و هزینههای انرژی تجدیدپذیر، شبکهها و ذخیرهسازی اکنون بیشتر از کل هزینههای نفت، گاز و زغالسنگ است.
با پایان یافتن دوران استقراض ارزان، انواع خاصی از سرمایهگذاری به دلیل هزینههای تامین مالی بالاتر متوقف میشود. با این حال، تاثیر بر اقتصاد پروژه تا حدی با کاهش فشارهای زنجیره تامین و کاهش قیمتها جبران شده است. هزینههای پنلهای خورشیدی طی دو سال گذشته 30 درصد کاهش یافته و قیمت مواد معدنی و فلزات حیاتی برای گذار انرژی بهویژه فلزات مورد نیاز برای باتریها به شدت نزولی است.
براساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، تا پایان سال 2024، سرمایهگذاریهای انرژی پاک به 320 میلیارد دلار نزدیک میشود که 50 درصد بیشتر از سال 2020 است. این میزان رشد در اقتصادهای پیشرفته تقریباً 50 درصد و در چین نزدیک به 75 درصد است.
این ارقام عمدتاً مربوط به سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر است که اکنون نیمی از سرمایهگذاریهای بخش برق در این اقتصادها را تشکیل میدهد. پیشرفت سرمایهگذاریها در هند، برزیل، بخشهایی از آسیای جنوب شرقی و آفریقا نشاندهنده ابتکارات سیاستی جدید همراه با مدیریت خوب و ایجاد زیرساختهای شبکه بهبود یافته است. سرمایهگذاریهای انرژی پاک آفریقا در سال 2024، با بیش از 40 میلیارد دلار، تقریباً دو برابر سال 2020 است.
در سال 2015، نسبت انرژی پاک به سرمایهگذاری بیوقفه انرژی فسیلی تقریباً دو به یک بود. در سال 2024، قرار است این نسبت به 10 به یک برسد. سرمایهگذاری در انرژی هستهای در سال 2024 افزایش یافته و سهم 9 درصدی آن از سرمایهگذاری در انرژی پاک پس از دو سال کاهش متوالی افزایش مییابد. احتمالاً تا پایان سال 2024 کل سرمایهگذاری در حوزه هستهای به ۸۰ میلیارد دلار برسد؛ این رقم تقریباً دو برابر رقم سال ۲۰۱۸، پایینترین نقطه در یک دهه گذشته، است.
انتظار میرود سرمایهگذاری بالادستی نفت و گاز در سال 2024 با 7 درصد افزایش به 570 میلیارد دلار برسد، این رقم در سال 2023 افزایشی 9درصدی را تجربه کرد.
رتبه اول این میزان جذب سرمایه توسط شرکتهای ملی نفت خاورمیانه و آسیا هستند که سرمایهگذاریهای خود را در نفت و گاز بیش از 50 درصد نسبت به سال 2017 افزایش دادهاند و تقریباً بار کل افزایش هزینهها برای سالهای 2023-2024 را به دوش میکشند.
میادین موجود نفت و گاز حدود 40 درصد از کل سرمایهگذاری نفت و گاز در بالادست را از آنِ خود کردهاند، این در حالی است که 33 درصد دیگر از این سرمایهگذاریها به میادین و اکتشافات جدید اختصاص دارد. باقی سرمایه از آنِ نفت و گاز شیل است.
سودآوری این بخش موجی از ادغام و تملک را بهویژه در میان شرکتهای شیل ایالات متحده برانگیخت که 75 درصد از این ادغام و تملک در سال 2023 مربوط به این شرکتها بود. هزینههای انرژی پاک که شرکتهای نفت و گاز در سال 2023 تقبل کردند، به حدود 30 میلیارد دلار افزایش یافت اما تنها 1/5 میلیارد دلار آن توسط شرکتهای ملی نفت پرداخت شد، و همین امر نشان میدهد کمتر از 4 درصد سرمایهگذاری جهانی در انرژی پاک بوده است.
انتظار میرود در سالهای آینده با ساخت کارخانههای مایعسازی جدید، عمدتاً در ایالات متحده و قطر شاهد موج قابل توجهی از سرمایهگذاری جدید در حوزه الانجی باشیم. در حال حاضر چشمانداز عرضه گاز فراوان واکنش عمدهای را در زنجیره ارزش ایجاد نکرده است. مقدار ظرفیت جدید برق گازسوز که به مدار بهرهبرداری میرسند در حدود 50-60 گیگاوات در سال ثابت باقی میماند.
سرمایهگذاری در بخش زغالسنگ در سالهای اخیر به طور پیوسته در حال افزایش بوده و در سال 2023 بیش از 50 گیگاوات تولید برق زغالسنگی در دنیا تصویب شد که بیشترین میزان از سال 2015 است و تقریباً تمامی آن مربوط به چین بوده است.
سرمایهگذاری در سوختهای کمآلاینده تنها 1/4 درصد از کل مبلغی است که صرف سوختهای فسیلی میشود این رقم در یک دهه پیش حدود نیم درصد بود. مناطقی وجود دارد که به سرعت در حال رشد هستند. سرمایهگذاری در دستگاههای الکترولیز هیدروژنی به حدود 3 میلیارد دلار در سال افزایش یافته است، اگرچه به دلیل عدم اطمینان در مورد تقاضا و فقدان عرضهکنندگان قابل اعتماد هنوز هم محدودیتها به قوت خود باقی هستند. سرمایهگذاری در سوختهای هوانوردی پایدار به یک میلیارد دلار رسیده است.
175 میلیارد دلار سرمایهگذاری در بخش انرژی خاورمیانه
خاورمیانه جایگاه پنج تولیدکننده بزرگ نفت جهان است: عربستان سعودی، عراق، امارات متحده عربی، ایران و کویت. علاوه بر این، این منطقه بهعنوان تولیدکننده گاز طبیعی نقش مهمی در دنیا ایفا میکند و سه کشور از 10 تولیدکننده برتر گاز جهان، یعنی ایران، قطر و امارات در این منطقه قرار دارند.
در حال حاضر، تولید سوخت فسیلی در خاورمیانه بر بقیه انرژیها غالب است: به ازای هر یک دلار سرمایهگذاری در سوختهای فسیلی، تنها 20 سنت به سرمایهگذاری انرژی پاک اختصاص مییابد؛ این رقم تقریباً یکدهم نسبت متوسط سرمایهگذاری در انرژی پاک به سرمایهگذاری در سوخت فسیلی در دنیاست.
در این منطقه درآمد سرانه و سطح مصرف انرژی کشورها به شدت باهم متفاوت است. در کشورهایی مانند عربستان سعودی، امارات و کویت بالاترین سطح درآمد و مصرف انرژی مشاهده میشود، درحالیکه یمن و سوریه در انتهای جدول رتبهبندی این دو شاخص قرار دارند. ثروت دولتها نیز به طور قابل توجهی متفاوت است. عربستان سعودی، کویت، قطر و امارات رتبههای بالایی در میزان تملک ثروت دارند درحالیکه اردن، عمان و بحرین در رده متوسط قرار دارند و برعکس، عراق و لبنان رتبه بسیار پایینی از نظر ثروتمندی دولتها دارند.
انتظار میرود سرمایهگذاری در بخش انرژی در خاورمیانه در سال 2024 به 175 میلیارد دلار برسد و از این میزان انرژی پاک حدود 15 درصد از کل سرمایهگذاری را جذب کند. انتظار میرود تا سال 2030، سرمایهگذاری در انرژی پاک منطقه خاورمیانه در مقایسه با سال 2024 بیش از سه برابر شود. در نتیجه، تا پایان دهه، هر یک دلار سرمایهگذاری در سوختهای فسیلی در این سناریو با 70 سنت سرمایهگذاری برای انرژی پاک در دنیا مطابقت دارد.
پنج کشور از دوازده کشور در منطقه اهداف خالص صفر را تعیین کردهاند. امارات و عمان تا سال 2050 اهدافی را برای دستیابی به انتشار خالص صفر تعیین کردهاند، درحالیکه عربستان سعودی، بحرین و کویت هدفگذاری خود را برای سال 2060 برنامهریزی کردهاند. علاوه بر این، امارات متعهد شده است که تا سال 2030 میزان انتشار گازهای گلخانهای کشور را تا 19 درصد از سطوح سال 2019 کاهش دهد. از دیگر تعهدات این کشور 30 میلیارد دلار سرمایه برای راهاندازی یک طرح سرمایهگذاری متمرکز بر اقلیم در اجلاس کاپ 28 بود.
بخش برق منطقه فرصتی منحصربهفرد دارد برای افزایش سرمایهگذاری در فناوریهای انرژی پاک، بهویژه برای صفحات خورشیدی. بهرهبرداری از این منابع میتواند به طور قابل ملاحظهای اتکا به نفت و گاز در بخش برق را کاهش دهد. به عنوان مثال، هدفگذاری عربستان سعودی ایجاد 130 گیگاوات ظرفیت انرژی تجدیدپذیر تا سال 2030 است، درحالیکه امروزه ظرفیت تجدیدپذیر این کشور کمتر از 5 گیگاوات است. پروژههایی از جمله نیروگاه خورشیدی بزرگ الشعیبه در عربستان سعودی و پارک خورشیدی محمدبن راشد آل مکتوم در امارات در حال انجام است. کشورهای مختلف نیز سرمایهگذاری در هیدروژن آبی و سبز و نیز در تولید مواد معدنی حیاتی را در دستور کار دارند.
عربستان سعودی یک برنامه182 میلیون دلاری تشویقی اکتشافات معدنی ایجاد کرده است. به همین منوال امارات متحده عربی تلاشهای خود را برای گسترش حضور خود در این بخش، از جمله از طریق مشارکت معدنی 1/9میلیارد دلاری در جمهوری دموکراتیک کنگو و تضمین قراردادهای جدید در زامبیای غنی از مس، بیشتر کرده است.
ورود چین به بخش نفت عربستان
در خبرها آمده بود که 12 اوت سال جاری میلادی شرکت مهندسی نفت فلات قاره (COOEC) چین، سکوی جمعآوری و انتقال نفت و گاز میدان مرجان را به سفارش آرامکوی عربستان ساخته و تحویل داده است. میدان مرجان (حقل المرجان) یکی از میدانهای نفتی عربستان است که در آبهای خلیجفارس قرار دارد. مرجان در ۲۶۰ کیلومتری شمال شرقی ظهران و ۹۰ کیلومتری میدان سفانیه قرار دارد. این میدان در مجاورت میدان فروزان ایران قرار دارد.
به گفته شرکت مهندسی نفت فلات قاره چین، این سکو سنگینترین و قویترین سکوی بینالمللی نفت و گاز دریایی ساخت چین در چینگدائو، شاندونگ است. شرکت مهندسی نفت فلات قاره گزارش داده که ساخت این سکو یک «پیشرفت جدید» در مهندسی نفت و گاز دریایی بینالمللی است.
سکوی مرجان یک سکوی 8 پایه، عمدتاً برای جمعآوری و انتقال نفت و گاز دریایی به خشکی جهت فرآوری طراحی شده است. با استفاده از این سکو عربستان میتواند 24 میلیون تن نفت خام و 7/4 میلیارد مترمربع گاز طبیعی را جمعآوری و انتقال دهد و این سکو هم تبدیل شود به قویترین سکوی دریایی برای جمعآوری و انتقال نفت خام در جهان.
این سکو بلندتر از یک ساختمان 24 طبقه است، بیش از 17200 تن وزن دارد و مساحت عرشه آن معادل 15 زمین بسکتبال است. سکوی مرجان در مقایسه با همتایان خود، با بزرگترین و پیچیدهترین خطوط لوله جهان پیکربندی شده است.
سکویی که تحویل عربستان میشود برای پروژه افزایش برداشت از مرجان آرامکو به کار گرفته خواهد شد. پس از بهرهبرداری، این میدان نفتی دارای بزرگترین ظرفیت فراوری فراساحلی نفت و گاز در جهان خواهد بود.
شرکت مهندسی نفت فلات قاره چین مسئولیت ساخت، پیشراهاندازی و بارگیری این پلتفرم بزرگ یکپارچه را مطابق با دقیقترین استانداردهای جهان بر عهده دارد. برای این منظور، شرکت مهندسی نفت فلات قاره چین یک پلتفرم مدیریت هوشمند توسعهیافته، مدل «ادغام + تجسم» را ایجاد کرده و بهطور گسترده از فناوریهای پیشرفته مانند جوشکاری کامپوزیت خودکار و بازرسی اولتراسونیک آرایه فازی استفاده میکند. آرایه فازی التراسونیک یک روش پیشرفته تست التراسونیک با کاربرد در تصویربرداری پزشکی و تست غیرمخرب است. معاینه قلب به صورت غیرتهاجمی یا پیدا کردن عیوب مواد ساختهشده مثل جوشها در تاسیسات حساس از کاربردهای این روش است.
براساس گزارش آفشور تکنولوژی، این پلتفرم یکی از اجزای حیاتی برنامه افزایش 12 میلیارد دلاری نفت خام مرجان آرامکو عربستان است که هدف آن افزایش ظرفیت میدان به میزان روزانه 300هزار بشکه نفت خام است.
از سویی با وجود این سکو روزانه 2/5 میلیارد فوت مکعب استاندارد گاز پردازش و 360 هزار بشکه مایعات اتان و گاز طبیعی تولید خواهد شد.
عربستان با چنین پروژههایی یک گام دیگر به تبدیل شدن به رهبری جهانی در حوزه انرژی نزدیک میشود و برای چین هم این پروژه توانایی این کشور را برای رقابت در صحنه جهانی در تولید انرژی با فناوری پیشرفته نشان میدهد.
این تنها سرمایهگذاری عربستان در حوزه سوختهای فسیلی در منطقه خاورمیانه نیست.
در ماه جولای امسال اعلام شد که این کشور قصد دارد 100 میلیارددلار برای تولید گاز شیل سرمایهگذاری کند. هدف این کشور تبدیل شدن به سومین تولیدکننده بزرگ گاز شیل دنیا پس از ایالات متحده و روسیه است.
میدان گازی جفوره در شرق کشور برای برنامههای ریاض بسیار مهم است. این میدان بزرگترین میدان گاز شیل در خاورمیانه با ذخایر تاییدشده 229 تریلیون فوت مکعب است که معادل حدود 70 سال واردات گاز طبیعی مایع ژاپن است. گاز شیل گاز طبیعی است که از سازندهای سنگ شیل استخراج میشود.
آرامکوی عربستان انتظار دارد حداقل 100 میلیارد دلار در جفوره سرمایهگذاری کند. در 30 ژوئن، حدود 25 میلیارد دلار برای ساخت تاسیسات گاز در این میدان هزینه شده بود. بنابر اعلام مقامات عربستانی تولید گاز از این میدان در سال 2025 آغاز خواهد شد.
انتظار میرود این پروژه بزرگترین پروژه توسعه گاز شیل در خارج از ایالات متحده باشد؛ ایالات متحده پس از آنچه به عنوان «انقلاب شیل» شناخته میشود، تولید منابع فسیلی خود را در دهه 2000 میلادی افزایش داد و به بزرگترین تولیدکننده گاز طبیعی در جهان تبدیل شد. تولید شیل بر پایه فناوریهایی چون فرکینگ و حفاری افقی انجام میشود.
عربستان سعودی این فناوریها را از طریق شرکتهای خدمات نفتی بینالمللی بهکار میگیرد. امین ناصر، مدیرعامل آرامکوی عربستان سعودی پیشتر خبر داده بود که: «انقلاب جدید شیل» در حال وقوع است.
البته نگاه عربستان به تولیدی فراتر از جفوره است. براساس گزارش رسانههای محلی، مجموع تولید گاز طبیعی عربستان سعودی در سال 2030 با 60 درصد افزایش از سطح سال 2021 به 21/3 میلیارد فوت مکعب در روز، معادل سالانه حدود 150 میلیون تن LNG، خواهد رسید. در صورت تحقق این هدف، انتظار میرود این کشور به سومین تولیدکننده بزرگ گاز طبیعی جهان تبدیل شود.
گاز تولیدشده برای تولید برق خانگی و سایر مقاصد استفاده خواهد شد. ترکیب سبد برق عربستان سعودی 60 درصد گاز طبیعی و 40 درصد نفت است. برنامههای این کشور تا سال 2030 به دنبال حذف نفت سنگین از ترکیب سبد برق و جایگزینی آن با گاز و منابع تجدیدپذیر است. عربستان سعودی رویای صادرات الانجی را هم در سر میپروراند.
این کشور در ژانویه اعلام کرد که در راستای تغییر به سمت گاز شیل، برنامههای توسعه ظرفیت تولید نفت خام را متوقف خواهد کرد. عربستان قصد داشت تا سال 2027 تولید خود را یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد و روزانه به 13 میلیون بشکه برساند.
لغو این طرحها باعث آزادسازی 40 میلیارد دلار سرمایهگذاری بین سالهای 2024 تا 2028 میشود که برای توسعه گاز طبیعی استفاده خواهد شد. عربستان سعودی مشارکت در تولید و تجارت LNG در ایالات متحده و استرالیا را نیز در دستور کار خود دارد. در ماه مارس، یک سرمایهگذاری 500 میلیون دلاری در شرکت آمریکایی MidOcean Energy، انجام شد، این شرکت در پروژههای الانجی استرالیا فعال است.
از سویی عربستان در ماه ژوئن امسال با قراردادهای بلندمدت برای خرید 6/5 میلیون تن در سال از دو پروژه الانجی ایالات متحده موافقت کرد و 25 درصد از سهام یکی از این پروژهها را به دست آورد. این کشور قصد دارد گاز تولیدی را به اروپا و آسیا بفروشد.
البته عربستان سعودی تنها کشور تولیدکننده نفت خاورمیانه نیست که به دنبال تولید گاز طبیعی است. شرکت ملی نفت ابوظبی متعلق به امارات متحده عربی در تاسیسات جدید الانجی سرمایهگذاری میکند. این کشور با هزینه ساخت 5/5 میلیارد دلار، ظرفیت تولید الانجی خود را بیش از دو برابر کرده و به حدود 15 میلیون تن در سال میرساند.
امارات در ماه مه هم 10 درصد از سهام الانجی موزامبیک را خریداری کرد. این پروژه پس از تکمیل تمامی تاسیسات ظرفیت تولید سالانه حدود 25 میلیون تن خواهد داشت.
امارات حدود 12 درصد از سهام یک پروژه الانجی در ایالات متحده را هم با ظرفیت تولید سالانه حدود 17/6 میلیون تن به دست آورد.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی تا حدودی بر توسعه گاز تمرکز دارند زیرا هدف آنها ارتقای دیپلماسی انرژی است. تقاضا برای گاز طبیعی به دلیل تلاش برای کربنزدایی در دنیا در حال افزایش است و تولیدکنندگان بزرگ ایالات متحده، روسیه و قطر در حال تقویت نفوذ خود در جامعه بینالمللی بر پایه صادرات گاز هستند.
بر اساس پیشبینی شرکت نفت بریتانیایی بریتیش پترولیوم، اگر جهان به انتشار خالص کربن صفر برسد، تقاضای نفت در سال 2050 نسبت به سال 2022 حدود 70 درصد کاهش مییابد، درحالیکه تقاضای گاز طبیعی تنها 50 درصد کاهش مییابد. اگر مقررات زیست محیطی فعلی و سایر روندها ادامه یابد، تقاضای نفت 20 درصد کاهش مییابد درحالیکه تقاضای گاز طبیعی 20 درصد افزایش مییابد.
کارن یانگ، محقق ارشد پژوهشی در دانشگاه کلمبیا معتقد است: «تامین داخلی گاز طبیعی یک استراتژی طولانیمدت برای شرکتهای دولتی انرژی برای سرمایهگذاری در تولید داخلی و سرمایهگذاری در مناطق تولیدی خارج از کشورهای مبدأ است.»
به اعتقاد وی: «برای این شرکتهای ملی منطقی است که پورتفولیوهای خود را متنوع کنند، و ما شاهد هستیم که این شرکتهای ملی در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر و فناوریهای جذب کربن و نیز در در پتروشیمی و بخش پالایش سرمایهگذاری میکنند.»