گرم شدن زمین تا سال ۲۰۵۰، باعث ۱۴/۵ میلیون مرگومیر و ۱۲/۵ تریلیون دلار خسارت اقتصادی در سراسر جهان خواهد شد
هزینههای داغ تغییر اقلیم
گرمایش جهانی؛ اصطلاحی که امروزه برای همه آشناست. حالا دیگر از روستایی تا شهری، تقریباً همه میدانند دلیل گرم شدن بیش از حد تابستانها و سرد نبودن زمستانها، زمستانهایی که باید یادآور بارش شدید و شبانهروزی برف در ایام کودکی باشد و نیست، گرمایش جهانی است.
شاید همه مردم چرایی این گرم شدن را به طور صحیح نتوانند توضیح دهند، اما اثرات آن را به خوبی میبینند و اگر در این مورد از آنها سوال کنید، خیلی راحت به شما نشان خواهند داد که گرمایش جهانی چه بلایی بر سر محیط پیرامونی زندگیشان آورده است. براساس گزارشی که در انتهای ماه مه توسط سرویس هواشناسی ملی ایالات متحده منتشر شد تا پایان ماه مه، بیش از 1/5 میلیارد نفر، معادل تقریباً یکپنجم جمعیت کره زمین، حداقل یک روز را با دمای 39/4 درجه سانتیگراد تحمل کردند. متخصصان این حوزه هم بیکار ننشستهاند. هفتهای و ماهی نیست که جدیدترین تحقیقات علمی درباره اثرات گرمایش جهانی بر زندگی روزمره مردم منتشر نشود.
خسارات بهداشتی
اخیراً در یکی از مقالات علمی کارشناسان بهداشت هشدار داده بودند که گرمایش جهانی و دمای بالای هوا، احتمالاً در میان کسانی که داروهای روانپزشکی خاصی مصرف میکنند، تلفات بیشتری به جا میگذارد. به گفته روانشناسان در کسانی که لیتیوم مصرف میکنند (دارویی که تثبیت کننده خلق و خو است و معمولاً برای درمان اختلال دوقطبی استفاده میشود) تعریق شدید به دلیل گرم شدن هوا میتواند باعث بالا رفتن غلظت دارو در بدن به سطح سمی و در نتیجه مرگ شود.
پیشتر هم اعلام شده بود برخی داروهای ضدافسردگی احتمال گرمازدگی را افزایش میدهند زیرا باعث میشوند که شخص مصرفکننده دارو خیلی زیاد یا خیلی کم عرق کند. تاثیر گرما بر سلامت روان نیز با سایر عوامل استرسزای زندگی تلاقی میکند و پیامدهای منفی آن را حتی بیشتر تشدید کند. به گفته انجمن روانپزشکی آمریکا، «افرادی که دچار بیماری روانی هستند اغلب فقیرترند یا گاه همزمان به اختلالات مصرف مواد مبتلا هستند که احتمالاً مقابله یا سازگاری با تغییرات اقلیم را برای آنها چالشبرانگیزتر کند».
اما مشکل به همینجا ختم نمیشود. نظرسنجی اخیر یوگاو نشان میدهد 62 درصد از آمریکاییها گفتهاند که گرما بر روحیه آنها تاثیر میگذارد. اکثر پاسخدهندگان در نظرسنجی، دمای بالا را دلیل خستگی، ناامیدی و عصبانیت عنوان کردند. همچنین مطالعات نشان دادهاند که هوای گرم با افزایش پرخاشگری، خشونت و حتی خودکشی مرتبط است. اما دقیقاً چه چیزی در گرما وجود دارد که میتواند به راحتی هیجانات را افزایش دهد؟
آدام فترمن، روانشناس، سردبیر مجله علمی روانشناسی اجتماعی و مدیر آزمایشگاه شخصیت، احساسات و شناخت اجتماعی در دانشگاه هیوستون، میگوید که لزوماً خود گرما نیست که تاثیر منفی بر مغز و بدن میگذارد بلکه ناراحتی و درد ناشی از گرماست که مشکلآفرین است. فترمن میگوید: در مطالعات کلاسیک در مورد پرخاشگری، محققان دستهای افراد را در آب یخ فرو میکردند و نشان میدادند که این تجربه دردناک پرخاشگری را افزایش میدهد. زمانی که افراد ناراحتی یا درد دارند، احساس ناامیدی کرده حالت جنگ یا گریز خود را فعال میکنند. درنتیجه واکنشهای احساسی بیشتر میشود.
به گفته متخصصان، گرما باعث افزایش ضربان قلب شده و بر سطوح انتقالدهندههای عصبی در مغز و خلقوخو تاثیر میگذارد. تاثیر گرمای شدید بر سلامت روانی چندوجهی است و انواع شرایط سلامت روان از جمله اضطراب، افسردگی، اختلال دوقطبی و اختلالات مصرف مواد را تشدید میکند، چون گرما اختلال خواب را تشدید میکند. وقتی افراد نمیتوانند بهدرستی استراحت کنند، تحمل آنها در برابر استرس کاهش مییابد که خود منجر به افزایش احساس تحریکپذیری و اضطراب میشود. افزایش خستگی حاصل از هوای گرم تمرکز را سختتر و تفکر را کسلکننده کرده و باعث کاهش کلی عملکرد ذهنی و ثبات میشود.
به طور کلی، فشار اضافی بر سلامت روان میتواند افراد آسیبپذیر را به سمت کنشهای شدیدتر سوق دهد. و براساس یک مطالعه جدید، بین سالهای 1993 تا 2017 در ایالات متحده بیش از 2 میلیون زایمان زودرس قبل از 37 هفتگی و نزدیک به 6 میلیون زایمان زودرس بین 37 تا 39 هفتگی با امواج گرما مرتبط بوده است. گرمای شدید فشاری فراتر از حد تحمل بر بدن زنان باردار وارد میکند که میتواند علاوه بر زایمان زودرس، منجر به تولد نوزاد با وزن کم شده یا باعث مردهزایی شود. این موارد فقط مثالهایی کوچک از تاثیرات بهداشتی امواج گرما بر بخش بهداشت و سلامت است.
براساس تخمینی که سال گذشته در ژورنال نیچر به چاپ رسید، از سال 2000 نزدیک به چهار میلیون نفر در سراسر جهان به دلیل سیل، آتشسوزی، امواج گرما، خشکسالی و سایر رویدادهای شدید اقلیمی جان خود را از دست دادهاند. محققان دریافتند نرخ مرگ و میر در جوامعی که بیشترین آسیب را از تغییر اقلیم دیدهاند 3/8 برابر بیشتر از جوامعی است که کمتر تحت تأثیر قرار گرفتهاند.
در تحقیقی که در ایالات متحده انجام شده ثابت شده استفاده از خدمات اورژانس در شهرهایی که با یک رویداد اقلیمی مواجه بودند 2 تا 2/5 برابر بیشتر از شهرهایی بوده که کمتر تحت تاثیر چنین رویدادهایی بودهاند. براساس گزارشی که مجمع جهانی اقتصاد در ابتدای سال جاری میلادی در مورد تاثیر گرمایش زمین بر سلامت ساکنان کره زمین منتشر کرد، تغییر اقلیم تا سال 2050، باعث 14/5 میلیون مرگومیر و 12/5 تریلیون دلار خسارت اقتصادی در سراسر جهان خواهد شد.
این مجمع تاکید کرده که برای رویارویی با این چالشهای اقلیمی جدید و کاهش آن، نیاز به یک تحول جامع نظام سلامت و تلاشهای مشترک جهانی در میان گروهها و صنایع مختلف است. مجمع جهانی اقتصاد پیشبینی کرده که سیستمهای مراقبتهای بهداشتی به دلیل تاثیرات ناشی از حوادث اقلیمی با 1/1 تریلیون دلار بار اضافی مواجه شوند. سیل و خشکسالی به عنوان عوامل اصلی مرگومیر ناشی از تغییر اقلیم و امواج گرما به عنوان بزرگترین علت خسارات اقتصادی اعلام شده است. همچنین افزایش و گسترش بیماریهای مرتبط با آب و هوا مانند مالاریا و تب دنگی هم دور از ذهن نیست.
کارشناسان بر این باورند که تا سال 2050 بیش از 500 میلیون نفر دیگر احتمالاً در معرض خطر ابتلا به بیماریهای مرتبط با عوامل اقلیمی باشند و امواج گرما به دلیل کاهش بهرهوری، با حدود 7/1 تریلیون دلار بیشترین خسارت اقتصادی را وارد میکنند.
خسارت به دیگر بخشهای اقتصادی
براساس گزارشی که در ماه ژوئن امسال منتشر شد افزایش دمای هوا احتمالاً باعث میشود هواپیماها مجبور به کاهش وزنی شوند که قادر به حمل آن هستند، به این ترتیب تعداد مسافران و بار حملشده را کاهش دهند. کارشناسان دانشگاه هوانوردی Embry-Riddle میگویند هوای گرم رقیقتر و چگالتر از هوای سردتر است. در نتیجه، هواپیماها در هنگام برخاستن نیروی رانش کمتری تولید میکنند، برای اوجگیری به سرعت بیشتری نیاز دارند و برای رسیدن به آن سرعت به فضای بیشتری در باند فرودگاه نیاز دارند.
بنابراین تنها راه برای امکان برخاستن در باندهای کوتاهتر، کاهش وزن هواپیما با کاهش سوخت، تعداد مسافران یا وزن چمدانهاست. اعداد و ارقام از این هم وحشتناکتر و رعبآورتر میشوند. مؤسسه «تحقیقات اثرات اقلیم» پوتسدام آلمان در گزارشی در آوریل امسال نوشت که تا سال 2050 خسارت ناشی از تغییر اقلیم بر کشاورزی، زیرساختها، بهرهوری و سلامت به 38 تریلیون دلار خواهد رسید. براساس همین گزارش تا اواسط قرن حاضر تغییر اقلیم 17 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را کاهش خواهد داد. مؤسسه پوتسدام مینویسد هزینه پیشگیری از این وقایع یکششم هزینه تخمینی خسارات ناشی از گرمایش جهانی خواهد بود. طی 20 سال گذشته، رویدادهای شدید اقلیمی مانند طوفان، سیل و امواج گرما، حدود 2/8 تریلیون دلار هزینه بر جا گذاشتهاند.
بخش بزرگی از این خسارات مربوط بهرخداد طوفان است، و در رتبههای بعدی امواج گرما با 16 درصد، سیل و خشکسالی هر کدام با 10 درصد و آتشسوزی جنگلها با 2 درصد قرار گرفتهاند. با ادامه روند کنونی تغییر اقلیم، مناطقی که به شدت به صنایع آسیبپذیر در برابر رخدادها مانند کشاورزی یا گردشگری ساحلی وابسته هستند، احتمالاً دچار رکود اقتصادی و از دست رفتن مشاغل شوند، رکودی که بر ارزش املاک و ثبات بازار تاثیر میگذارد. در مقابل مناطقی که در بخشهای مقاوم در برابر اقلیم مانند انرژیهای تجدیدپذیر یا فناوری سبز سرمایهگذاری میکنند، احتمالاً شاهد رشد اقتصادی و افزایش تقاضا برای مسکن و در نتیجه افزایش قیمت ملک شوند.
یک مطالعه جدید هم نشان داده که مناطق مختص به ورزش اسکی ایالات متحده از سال 2000 تا 2019 در نتیجه تغییرات اقلیمی انسانساز، 5 میلیارد دلار درآمد از دست دادهاند و بسته به میزان کاهش انتشار گازهای گلخانهای، احتمالاً در دهه 2050 سالانه حدود 1 میلیارد دلار ضرر درآمدی داشته باشند.
خسارت تغییر اقلیم بر بخش مسکن
صورتحسابهای بزرگتری هم در راه است. براساس گزارش اکونومیست، تغییر اقلیم و مبارزه با آن میتواند تا سال 2050 حدود 9 درصد از ارزش مسکن در جهان را کاهش دهد؛ یعنی رقمی معادل 25 تریلیون دلار. این رقم اندکی کمتر از تولید ناخالص داخلی سالانه آمریکاست. این درحالی است که بخش ساختمان و ساختوساز از بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانهای است که 37 درصد از انتشار جهانی را به خود اختصاص میدهد و 18 درصد از این انتشارات مربوط به خانههای مسکونی است. تولید و استفاده از موادی مانند سیمان، فولاد و آلومینیوم ردپای کربن قابل توجهی دارد. یکی از آشکارترین تاثیرات تغییر اقلیم بر بخش مسکن افزایش نرخ بیمه برای املاک واقع در مناطق آسیبپذیر است. علاوه بر این نیاز به تعمیر و نگهداری اضافی برای کاهش اثرات تغییر اقلیم بار بیشتری را بر صاحبان خانه وارد میکند.
هزینههای اجتماعی
امروزه دیگر نمیتوان انکار کرد که خسارات تغییر اقلیم بر جوامع فقیرتر بیشتر است. آنهایی که بیشتر تحتتاثیر تغییر اقلیم هستند فقیرترینهای ساکنین این سیاره هستند. براساس گزارش مجله فوربز، در هند افزایش هر 2/7 درجه سانتیگراد دمای هوا، 600 میلیون نفر را در معرض خطر قرار میدهد. این رقم در نیجریه به 200 میلیون نفر میرسد. سال گذشته در سیلهای پاکستان که بیارتباط با تغییرات اقلیم نبود 80 میلیون نفر آواره شدند. مؤسسه مشاوره جهانی مکینزی میگوید که اگر چارهای برای تغییر اقلیم اندیشیده نشود تا سال 2050 حدود 30 درصد از سرزمین پاکستان غیرقابل سکونت خواهد بود. کسانی که در انتهای هرم اقتصادی قرار دارند بیشترین آسیب را میبینند.
سازمان ملل تاکید دارد که تغییر اقلیم به طور فزایندهای بر امنیت بشر در سراسر جهان تأثیر میگذارد. امنیت انسانی به معنای ایمنی در برابر تهدیدات مزمن مانند گرسنگی، بیماری و سرکوب و همچنین محافظت در برابر اختلالات ناگهانی در الگوهای زندگی روزمره چه در خانه، چه در محل کار و چه در جوامع است.
براساس آنچه که در وبسایت سازمان ملل متحد آمده بارندگی غیرقابل پیشبینی و رویدادهای شدید اقلیمی باعث افزایش رقابت برای بهدست آوردن غذا و آب میشوند. از سویی کاهش تولید کشاورزی منجر به از دست دادن درآمد بخش وسیعی از جامعه میشود. خشکسالی، سیل، طوفان و افزایش سطح آب دریاها باعث شده هر ساله بیش از 20 میلیون نفر خانههای خود را ترک کرده و به دیگر مناطق نقل مکان کنند. تغییر اقلیم اغلب بهعنوان یک افزایشدهنده تهدید نامیده میشود زیرا کمبود منابع را تشدید میکند و عوامل اجتماعی، اقتصادی و محیطی موجود را بدتر میکند.
یمن، مالی، افغانستان، جمهوری دموکراتیک کنگو و سومالی از جمله کشورهای آسیبپذیری هستند که تغییر اقلیم بر میزان آسیبپذیری آنها افزوده است. تغییر اقلیم به 5 شیوه امنیت جوامع را تهدید میکند. اول رقابت بر سر آب و زمین را تشدید میکند؛ زیرا گرم شدن زمین و خشکسالی منجر به فرسایش خاک و کاهش عملکرد محصول شده باعث کمیابی منابع آب میشود. این امر خود به ایجاد ناآرامی و تنش بر سر منابع آب و زمین کشاورزی در مالی، سومالی، اردن، ساحل و عراق منجر شده است.
دوم به دلیل کاهش تولید غذا، گرسنگی افزایش مییابد. محصولات کشاورزی آسیب میبینند و قیمت غذا بالا میرود. نابرابریهای اجتماعی بر دسترسی به مواد غذایی به صورت برابر تاثیر منفی میگذارد. امروزه حدود 783 میلیون نفر با گرسنگی مزمن روبهرو هستند. افزایش دمای جهانی به میزان 2 درجه سانتیگراد، 189 میلیون نفر دیگر را هم به گرسنگی سوق میدهد. با افزایش 4 درجه سانتیگراد، این رقم میتواند به 1/8 میلیارد برسد. به عنوان مثال در افغانستان، که حداقل 18/8 میلیون نفر با ناامنی غذایی مواجه هستند، تغییر اقلیم وضعیت دسترسی به منابع غذایی را بحرانیتر کرده است.
سوم، با افزایش اثرات منفی تغییر اقلیم مردم مجبور به مهاجرتهای دستهجمعی میشوند، روندی که در پاکستان، جمهوری دموکراتیک کنگو، افغانستان، ماگاسکار و شاخ آفریقا مشاهده میشود که میلیونها نفر به دلایل اقلیمی آواره شدهاند. تغییر اقلیم هر ساله بیش از 20 میلیون نفر را مجبور به ترک محل زندگی خود میکند. بخش بزرگی از این آوارگان در کشورهای درحال توسعه ساکن میشوند و به دنبال خود ترکیبی کشنده از درگیری، فقر و ناامنی غذایی را به همراه میآورند.
چهارم، تغییر اقلیم باعث افزایش فقر و نابرابری میشود و به طور نامتناسبی بر فقیرترین و آسیبپذیرترین قشر تأثیر میگذارد. در فقیرترین کشورها، بخش بزرگی از جمعیت به طور مستقیم به فعالیتهایی چون کشاورزی، جنگلداری و شیلات وابسته هستند که بیشترین تاثیر را از تغییر اقلیم میبینند. گزارش بانک جهانی تخمین زده که تا سال 2030 حدود 68 تا 135 میلیون نفر دیگر به دلیل تغییر اقلیم فقیر خواهند شد.
و پنجم، شاید بسیار مهمتر از بقیه موارد، تغییر اقلیم خطرات امنیتی را برای زنان و دختران افزایش میدهد. نابرابریهای قبل از وقوع رویدادهای اقلیمی، نقشها و انتظارات مرتبط با جنسیت و دسترسی نابرابر به منابع میتواند زنان و دختران را به طور نامتناسبی در تقاطع مناقشه و بحران اقلیم آسیبپذیرتر کند.
در سومالی، تغییر الگوی باران به دلیل تغییر اقلیم منجر به کمبود آب شده و در نتیجه نرخ خشونت قبیلهای و قتلهای ناموسی بالا میرود، که بهویژه به زنان آسیب میرساند. نرخ ازدواج زودهنگام افزایش مییابد زیرا یکی از راههای کنار آمدن خانوادهها با مشکلات اقتصادی و معیشتی، ازدواج زودهنگام دختران است. جابهجاییهای اجباری به دلیل رویدادهای اقلیمی میزان خشونت جنسی را افزایش میدهد.
زنان اغلب مسئول تامین آب و سوخت خانوادهها هستند. وقتی زنان و دختران مجبورند برای جستوجوی آب از خانه بیرون بروند، در معرض خطر خشونت جنسی قرار میگیرند. همچنین توانایی آنها برای یافتن کار با حقوق و همچنین فرصتهای ادامه تحصیل برای دختران کاهش مییابد.
هزینههای سیاسی و جنگ
بسیاری از دانشمندان آیندهای «نیمه دیستوپیایی» با قحطیها، درگیریها و مهاجرتهای دستهجمعی را متصور میشوند که ناشی از امواج گرما، آتشسوزیها، سیلها و طوفانهاست با شدت و فرکانسی بسیار فراتر از آنچه قبلاً رخ داده است. گرتا پکل از دانشگاه تاسمانی پا را از این فراتر گذاشته و میگوید: «من فکر میکنم در پنج سال آینده به سمت یک اختلال بزرگ اجتماعی-اقتصادی پیش میرویم؛ بهطوری که تولید غذا مختل خواهد شد».
گاردین ویکلی اخیراً از 843 نفر از اقلیمشناسانی که از سال 2018 تاکنون در این زمینه فعالیت داشتهاند درباره آینده جوامع با رخداد تغییر اقلیم سوال کرده بود. بسیاری از این کارشناسان انتظار دارند که در دهههای آینده شاهد ویرانی اقلیمی خواهیم بود. محققی از آفریقای جنوبی که ترجیح داده بود نامش فاش نشود، گفت: «من پیشبینی میکنم آیندهای نیمه دیستوپیایی همراه با درد و رنج قابل توجه در انتظار مردم جنوب جهانی باشد. واکنش جهان تا به امروز بسیار بد بوده، ما در عصر احمقها زندگی میکنیم.»
رَند کورپوریشن، اندیشکده سیاستگذاری جهانی غیرانتفاعی آمریکایی، در گزارشی که در انتهای سال 2023 درباره تاثیر رویدادهای اقلیمی بر جنگهای داخلی منتشر کرد مینویسد: مسیرهای علّی از خطر رخداد فجایع اقلیم تا درگیریهای منطقهای متفاوت است، اما اغلب با خطری شروع میشود که ناشی از نوعی ناامنی (مانند ناامنی غذایی، معیشتی، فیزیکی یا سلامتی) است، و بعد با تاثیرات اقلیم بر ظرفیت حکومتها و عوامل دیگر ترکیب میشود. وقتی برآیند این ترکیب از فیلتر تغلیظ انگیزههای افراد و گروههای مسلح برای بسیج حول طمع برای قدرت یا نارضایتی عبور میکند، اثرات تجمعی آن عوامل اقلیمی و غیراقلیمی به درگیری ختم میشود.
هرچند درگیریهای مرتبط با اقلیم در هر نقطه از جهان امکان رخ دادن دارد، اما براساس گزارش قبلی اندیشکده رند با عنوان «آینده پیشرو، گرمتر و خشکتر؛ ارزیابی تغییر اقلیم در فرماندهی مرکزی ایالات متحده» نشان داده بود که هر چه منطقهای بیشتر تحت تاثیر تغییر اقلیم باشد خشکتر و در معرض گرمای شدیدتر و فرونشستهای خطرناکتری خواهد بود؛ علاوه بر این افزایش سطح آب اقیانوسها منجر به زیر آب رفتن مناطق کمارتفاع از جمله دتای نیل و شبهجزیره فاو (منطقهای باتلاقی در منتهیالیه جنوب شرقی عراق میان بصره، آبادان و خلیجفارس) میشود که در این مناطق رودخانههای اصلی به دریای مدیترانه یا خلیج فارس میریزند.
مسیری که این تحقیقات نشان میدهند بهطور کلی به این شکل است که ابتدا یک رویداد اقلیمی تاثیرات آنی بر منطقه دارد و باعث از دسترفتن محصول یا بیماری مرتبط با اقلیم میشود. پس از آن برآیندهای این رویداد اقلیمی باعث به وجود آمدن مسائل جدیدی چون از دست رفتن معیشت مردم و مهاجرتهای دستجمعی میشود. بعد از این مراحل است که احتمال رخداد درگیریها وجود دارد.
اندیشکده رند بیش از 200 مطالعه را بررسی کرده که حداقل تا حدی، مسیرهای غیرمستقیم علت و معلولی را از مخاطرات اقلیمی تا درگیریهای درون کشوری ردیابی کردند. این بررسیها بر زنجیرهای از رویدادهایی متمرکز است که به دنبال یک خطر اقلیمی رخ میهند. با این حال، باید توجه داشت که یک نتیجه مشترک که از این مطالعات متعدد به دست آمده این است که تغییر اقلیم و تاثیر ناشی از آن بر منابع هیچوقت تنها دلیل یا دلیل کافی برای مهاجرتهای بزرگ، فقر یا خشونت نیست؛ بلکه همیشه با سایر سیاستهای اقتصادی و عوامل اجتماعی برای ایجاد اثرات آن همراه میشوند. تغییر اقلیم به طور کلی به عنوان عامل افزایشدهنده تهدید دیده میشود تا یک عامل مستقیم درگیری.
برخی از محققان معتقدند که به حاشیه راندن اکولوژیک گروههای قومی و توزیع نادرست منابع بین افراد دارا و ندار جامعه منجر به خشونت بینگروهی ناشی از کمبود میشود. براساس منطق علّی این فرضیه، از آنجایی که تغییر اقلیم باعث خسارات کشاورزی، بلایای زیستمحیطی و از بین رفتن اکوسیستمهای قابل سکونت، غذا، معیشت، سلامت و ناامنی فیزیکی میشود، امنیت در بخشهای آسیبدیده جهان افزایش مییابد. این نظریه پیشبینی میکند که نظارت گستردهتر و خشم مردم نسبت به توزیع ناعادلانه منابع در جامعه به افزایش خشونت سیاسی کمک میکند.
درنتیجه به طور بالقوه منجر به درگیری و یا جنگ تمامعیار داخلی میشود. یکی دیگر از مکانیسمهای علّی «بازتوزیع غیرجهانی، نابرابریها و در نهایت نارضایتیها» است چون کمبود و سختیهای ناشی از تغییر اقلیم منجر به تصاحب خشونتآمیز منابع میشود. بهطور کلی کمبودهای ناشی از تغییر اقلیم بر همه افراد یکسان تاثیر نمیگذارد و اثر آن بین جوامع شهری و روستایی، بین ذینفعان محلی، منطقهای، ملی و جهانی و بین داراها و ندارهای قومی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی متفاوت خواهد بود. و بدتر از همه اینکه خطر درگیریهای جمعی در مناطقی که توسط گروههای قومی-سیاسی طرد شده سکونت دارند، تشدید میشود.