از رقابتهای منطقهای تا جنگ کریدورها
در جهان امروز، شاید احداث کارخانه و تهیه مواد اولیه و تولید کالا، اهمیت زیادی داشته باشد ولی به دلیل نیاز کشورها به یکدیگر و میزان تولید اضافی کارخانهها، کشورها مجبور به پیدا کردن بازار فروش از طریق ترانزیت و کریدورهای حمل و نقل مناسبی میباشند که از حیث زمان و هزینه، برایشان بهصرفه باشد.
فکر رساندن کالاهای یک کشور به کشورهای دیگر، از قرنها پیش با انسانها بوده است و بهترین نمونه آن را میتوان، ایجاد جاده ابریشم از ایران تا چین دانست؛ جادهای که با وسایل حمل و نقل ابتدایی، کالاها را جابهجا میکردند و هنوز هم، کاروانسراهای بهجامانده در مرکز ایران، نشانی از توجه و تبحر ایرانیان در امر تجارت میباشد.
از گذشتههای دور، یکی از مسائل مهم در تجارت بینالملل، مسئله ترانزیت کالا به همه جای جهان بوده است. شاید نیاز به استدلال نباشد که تولید، تنها نخستین حلقه، در یک نظام اقتصادی است و انتقال کالا تا بازار مقصد، که هدف نهایی تولید است به همان اندازه تولید اهمیت دارد. بهویژه، زمانی که صحبت از تجارت بینالملل و بازارهای جهانی باشد ضرورت امکان انتقال کالا، در کنار مسائلی چون قوانین بینالمللی، قواعد دریاهای آزاد و سرزمینهای دارای حاکمیت و رقابتهای سیاسی و ژئواستراتژیک، به پیچیدگیهایی شکل میدهد که در زمره مهمترین مباحث اقتصاد سیاسی قرار میگیرد. بسیاری از جنگهای بزرگ در طول تاریخ هم، به منظور حفظ و یا به دست آوردن کنترل مسیرهای تجاری بینالمللی صورت گرفته است. به همین دلیل است که از زمان جاده ابریشم در عصر باستان تاکنون، مسیرهای ترانزیت بینالمللی، به یک اندازه مورد توجه دولتها و تاجران قرار داشته است.
کشور ایران، با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی خاورمیانه و منطقه پیرامون آن، همیشه در کانون مهمترین مسیرهای ترانزیتی قرار داشته و در هزاره جدید هم، با توجه به تغییر وضعیت قدرت در سیستم بینالمللی و پروژه «کمربند و راه» دولت چین _ بهعنوان جاهطلبانهترین پروژه ارتباطی تاریخ بشریت _ میتواند از اهمیت ارتباطی سطح بالایی برخوردار باشد.
هشت مسیر ترانزیتی عمده، در منطقه پیرامونی ایران قرار دارد که درجه اهمیت و میزان پیشرفت متفاوتی با یکدیگر دارند. در یک دستهبندی اولیه، میتوان این مسیرها را، به دو دسته کلی شمالی - جنوبی و شرقی - غربی تقسیم کرد. بر این اساس، پروژههای ترانزیتی چابهار به افعانستان،گذرگاه اقتصادی چین به پاکستان، گذرگاه بینالمللی شمال - جنوب و فراافغان، جزو مسیرهای شمالی - جنوبی قرار گرفته و پروژه کمربند و راه، گذرگاه اسلامآباد- تهران- استانبول، گذرگاه ترانس کاسپین و گذرگاه اقتصادی خلیجفارس - مدیترانه هم در دسته مسیرهای شرقی - غربی قرار میگیرند.
همچنین، این مسیرها را میتوان برحسب عبورکردن یا نکردن آنها از خاک ایران نیز دستهبندی کرد؛ پروژههای بندرچابهار، کمربند و راه، گذرگاه اقتصادی شمال - جنوب و گذرگاه اسلامآباد- تهران- استانبول مسیرهایی هستند که از خاک ایران عبور میکنند و در مقابل، گذرگاه اقتصادی چین - پاکستان، فراافغان، خلیجفارس - مدیترانه و ترانس کاسپین، پروژههایی هستند که از خاک ایران عبور نمیکنند. به جز مسیر کمربند و راه، طراحی بیشتر این مسیرها را بهگونهای انجام دادهاند که در رقابت با گذرگاههایی میباشد که از ایران عبور میکنند و به این ترتیب، منافع ایران را به چالش کشیدهاند.
چین، بهعنوان یک قطب اصلی تولید و صادرات کالاهای گوناگون در جهان، نیاز دارد برای تداوم فعالیت صنایع و کارخانههایش، راهها و کریدورهای مطمئنی را پیشبینی کند تا بتواند تولیدات خود را در زمانی کوتاهتر و با هزینهای کمتر، از آسیا تا اروپا و آمریکا به فروش برساند. «احیای جاده ابریشم» تحت عنوان «یک کمربند و یک راه»، همان پروژه بلندپروازانه و یا «مگاپروژه»ای است که چین، سودای عملی کردن آن را دارد تا به این طریق، بتواند کالاهایش را به بازارهای ۱۵۰ کشور جهان برساند؛ ایدهای که در حال پیشرفت است و از همین ابتدا، رقابت شدیدی را در میان ایران و ترکیه و پاکستان برانگیخته است. چین به این طریق، با اتصال اقتصاد خود به این کشورها، میتواند یک بلوک اقتصادی عظیم به وجود آورد. در همین ارتباط، بانک جهانی افزوده شدن رقمی حدود 1/7 تریلیون دلار رشد اقتصادی را، با اجرایی شدن این پروژه تخمین زده است.
خاورمیانه، مسیر ترانزیتی حیاتی و بااهمیتی برای چین محسوب میشود و با توجه به اهمیت بالای اقتصادی _ و حتی سیاسی _ کریدورهای ترانزیتی، انتظار میرود رقابتهای منطقهای و بینالمللی در این زمینه، احتمال افزایش تنشها و حتی «جنگ کریدورها» را در میان کشورهای ذینفع بالا ببرد. میتوان گفت ایران، جدا از دسترسی به آبهای آزاد، تنها کشوری است که مسیر مستقیم زمینی، از آسیای مرکزی به اروپا دارد. ولی به دلیل کوتاهیهای بسیار برای فعال کردن کریدورها و عدم انجام اقدامات لازم و احداث زیرساختهای مورد نیاز، مانند درست کردن راههای مناسب و خط آهن چابهار - زاهدان و رشت - آستارا، دچار تداوم فرصتسوزی و از دست دادن جایگاه کشورمان شدهایم.