| کد مطلب: ۴۶۷۰

جنگ اوکراین و منافع ایران

جنگ اوکراین و منافع ایران

بدون تغییر رویکرد حمایتی در قبال روسیه، احیای توافق هسته‌ای غیرممکن است

بدون تغییر رویکرد حمایتی در قبال روسیه، احیای توافق هسته‌ای غیرممکن است

Ghorban oghli javid

جاوید قربان‌اوغلی

مدیرکل سابق آفریقای وزارت امور خارجه

در شرایطی جنگ‌ اوکراین وارد دومین سال خود می‌شود که جهان با بهت و حیرت شاهد گرفتار شدن دومین قدرت بزرگ نظامی و هسته‌‌ای دنیا در باتلاق اوکراین است.
۱. تحولات یک سال گذشته در خوشبینانه‌ترین سناریو، با خطای استراتژیک و اشتباه محاسباتی روسیه برای بازداشتن ناتو در نزدیک شدن به مرزهای خود رقم خورد. هرچند سناریوی گستردن دام برای پوتین از سوی غرب و گرفتار کردن روسیه در جنگی بی‌فرجام و احتمالا طولانی دور از واقعیت به‌نظر نمی‌رسد. چنانچه طی یک سال گذشته شاهد بودیم در کنار درگیر شدن بخش متنابهی از ارتش روسیه اعم از پرسنل و تجهیزات و ادوات پیشرفته نظامی، بخش عظیمی از ظرفیت اقتصادی این کشور مصروف این جنگ شده است که با توجه تحریم‌های اعمال‌شده از سوی غرب، در صورت تداوم جنگ، وضعیت وخیمی را برای پوتین، روسیه و مردم این کشور رقم خواهد زد؛ به‌خصوص اینکه پایان جنگ و سرنوشت آن همچنان در‌ هاله‌‌ای از ابهام قرار دارد و بر اساس پیش‌بینی‌ها نتیجه جنگ لزوما به نفع روسیه نخواهد بود و اگر هم شکست در انتظار روسیه نباشد، قطعا پوتین پیروز حتمی آن نخواهد بود.
۲. در عرصه ‌‌بین‌المللی، جنگ اوکراین شرایط نوینی را بر جهان حاکم کرده و منشاء تحولات عظیمی در دنیا شده که پس از پایان جنگ‌دوم‌جهانی بی‌سابقه بوده است. این جنگ افقی پرابهام را در مقابل کشورهایی قرار داده که نقشی در برپایی و ادامه آن نداشتند و منفعتی برای خود در آن احساس نمی‌کنند. عوارض سنگین در بحران انرژی و افزایش تورم بر این کشورها سنگینی می‌کند. همچنین نگران مخاطرات امنیتی ناشی از احتمال جنگ هسته‌‌ای و فراگیری جهانی این بحران هستند.
۳. جنگ اوکراین ضربه سنگینی بر روند مذاکرات توافق هسته‌ای وارد و روابط ایران و اروپا را با بحرانی عمیق روبه‌رو کرد. جنگ، اختلاف اروپا با ایالات متحده امریکا درباره ایران را که فاصله معناداری در موارد مختلف و از جمله توافق هسته‌‌ای (برجام) داشتند، از بین برد و امروز شاهد موضعی خصمانه از سوی اتحادیه اروپا به‌دلیل حمایت ایران از روسیه در تهاجم به اوکراین هستیم. اروپا ورود ایران به جنگ اوکراین را اقدامی علیه امنیت خود تلقی می‌کند. این امر در کنار ناآرامی‌های داخلی اخیر، باعث شده اتحادیه در اتخاذ سیاست‌های خصمانه علیه ایران در همه زمینه‌ها از هم‌پیمان خود، آمریکا، پیشی بگیرد. امری که طی چهار دهه گذشته و حتی در بدترین شرایط مانند جنگ تحمیلی، گروگان‌گیری، ماجرای میکونوس و... به این شدت‌و‌حدت نبوده است. با توجه به محکومیت روسیه از سوی سازمان ملل متحد با رأی اکثریت قابل‌توجه و اعلام روسیه ‌به‌عنوان متجاوز، اقدام ایران در واقع رویارویی با سازمان ملل و تصمیمات آن است.
۴. جمهوری اسلامی به‌رغم ادعا و اعلام بی‌طرفی در جنگ اوکراین، با اظهارات و رفتارهای متناقض و با فروش پهپاد عملا در کنار روسیه قرار گرفته و به یک طرف منازعه تبدیل شده است. در این شرایط، ایران در مظان اتهام از سوی غرب و جامعه ‌‌بین‌المللی قرار گرفته است و بیم آن می‌رود که تبعات حقوقی و ‌‌بین‌المللی آن، کشور را درگیر پرونده‌‌ای کند که خلاصی از آن اگر غیرممکن نباشد، بسیار طولانی و پرهزینه خواهد بود و مشکلات عدیده‌‌ای را برای جمهوری اسلامی در پی خواهد داشت؛ باز کردن پرونده‌‌ای برای کشور با اتهام مشارکت در انهدام زیرساخت‌ها‌‌، جنایت جنگی و بازپرداخت غرامات از آن جمله است. قرارگرفتن ایران در کنار روسیه در جنگ اوکراین طی یک‌سال گذشته‌‌، نه‌تنها دستاورد ملموسی نداشته؛ بلکه موجد مشکلات فراوان و پرهزینه‌‌ای برای کشور شده است. در یک داوری منصفانه باید اذعان کرد:
موضع ایران در جنگ اوکراین فراتر از رویکرد «نگاه به شرق» و در واقع ورود در جنگ به‌نفع یک طرف منازعه بوده است.
امکانات و اقدامات ایران در قبال جنگی در ابعاد بین‌المللی هم‌سطح نیست و در واقع برخلاف ادعاهای تبلیغی نقش ایران در جنگ، بیشتر «تبعی» است و پوتین آن را مدیریت و هدایت می‌کند.
شکاف معنی‌داری بین تصمیم‌گیرندگان با افکار عمومی نظاره‌گر و نخبگان منتقد در تلقی نقش ایران در جنگ ایجاد شده و دوگانه پررنگی را در سپهر سیاسی کشور رقم ‌زده است. وظیفه مسئولان، اجماع‌سازی در سیاست خارجی و همراه کردن جامعه و نخبگان با آن از طریق «اقناع» است.
برداشت عمومی به‌خصوص در سطح نخبگان این است که روسیه با طراحی هوشمندانه‌ای پای ایران را به جنگ اوکراین کشاند و ایران را به سرنوشت جنگی که خود آتش آن را برافروخته است، پیوند زد. تصور اینکه دومین قدرت بزرگ نظامی جهان نیازمند کمک ایران برای تغییر مسیر جنگ باشد، دور از واقعیت است. پیام قرار گرفتن در کنار روسیه و فروش پهپاد‌ها و عملیاتی شدن جنگ‌افزار ایران در جنگ با اوکراین، در واقع در حکم عبور ایران از بی‌طرفی و به‌طور آشکاری ورود در جنگ، حمایت از متجاوز و اشغال سرزمین و در نگاهی واقع‌بینانه در حکم «ورود به حیاط خلوت اروپا» بود.
۵. از منظر منافع ملی که شاقول سیاست خارجی هر کشوری است‌‌، دخالت در جنگ و حمایت عملی از متجاوز علیه حاکمیت و تمامیت ارضی یک کشور، منافع ملی را با مخاطره و ابهام مواجه کرده و هزینه‌های گزافی را بر کشور تحمیل کرده است. تحلیل‌هایی از این‌دست که پیروزی روسیه در جهان و تغییر مناسبات بین‌الملل و برپایی نظم جدید که در آن قدرت‌های شرق بازیگران تاثیرگذار خواهند بود، قرین به واقعیت‌های نظام بین‌الملل نیست. همگرایی کشورهای غربی علیه ایران و توانمندی بلوک غرب برای اجماع‌سازی در عرصه بین‌الملل و شکل‌دهی افکار عمومی از طریق امپراطوری رسانه‌ای، روند خطرناکی برای منافع و امنیت کشور ایران است و نیازمند تجدید نظر درسیاستگذاری داخلی و تغییر گفتمان در سیاست خارجی کشور است.
۶. برای برون‌رفت از شرایط کنونی و وضعیتی که تمام ارکان کشور را در خود گرفته، چنین می‌توان پیشنهاد کرد:
اتخاذ راهکار منطقی در نظام حکمرانی از طریق مدارا و حمایت از حقوق شهروندی، توجه به نظرات نخبگان و خواسته‌های مشروع مردم از طیف‌های مختلف در اداره کشور.
ریل‌گذاری جدید و منطبق با منافع ملی در سیاست خارجی متوازن در مناسبات دیپلماتیک با قدرت‌های جهانی از طریق رویکرد واقع‌گرایانه و عمل‌گرایانه در سیاست خارجی.
در همین راستا اولین گام تغییر رویکرد ایران در جنگ اوکراین و اتخاذ موضع بی‌طرفی قابل راستی‌آزمایی در قبال این جنگ است. رویکردی که در راستای منافع کشور است و بدون آن، بازگشت به مذاکرات هسته‌‌ای و دستیابی به توافق، غیرممکن است. جدا از سرنوشت جنگ‌‌، استمرار رویکرد کنونی کشورمان، مغایر با منافع ملی است. اتخاذ سیاست‌های خصمانه‌تر کشورهای غربی، انزوای ایران در جامعه ‌‌بین‌الملل و پیچیده‌تر شدن شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور را در پی خواهد داشت. استمرار دخالت افراد و نهادهای غیرمسئول و ناآشنا به مسائل، سیاست خارجی کشور را با مشکلات عدیده و خطرات امنیتی و تحریم‌های جدی مواجه می‌کند و کشور را از روند توسعه باز خواهد داشت. رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم که از وظایف خطیر دولت‌هاست، در گروی عزم راسخ در اتخاذ سیاست خارجی واقع‌گرایانه‌‌، تنش‌زدا و توسعه‌محور از طریق برقراری مناسبات همه‌جانبه و توأم با احترام متقابل با کشورهای جهان، به‌ویژه همسایگان است.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی