| کد مطلب: ۲۹۸۴

نگاه خارجی

نگاه خارجی

آنچه در این ستون می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

آنچه در این ستون می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

RS Full Logo

شکست تحریم را قبول کنید

barbara

بارابارا اسلاوین

تحلیلگر امور ایران

مجازات‌های اقتصادی هرگز منتهی به تغییر هدفمند رفتار کشورها نشده‌اند. پس چرا آمریکا هنوز دست از این سیاست بر نمی‌دارد؟ «دیوانگی»، اغلب به انجام دادن یک کار ثابت و انتظار نتایج متفاوت از آن اطلاق می‌شود. این دقیقاً همان کاری است که ایالات‌متحده و سایر سیاست‌گذاران غربی در اعمال تحریم‌های اقتصادی گسترده علیه رژیم‌های متخاصم و مشکل‌ساز انجام داده‌اند.
این سیاست اغلب نتیجه مثبتی در پی نداشته است. تحریم‌های گسترده به‌جای متقاعد کردن رهبران مستبد به تغییر روش‌های خود، گرایش‌های ضددموکراتیک آنها را تقویت کرده و انگیزه آنها برای گسترش سلاح‌های هسته‌ای را بیشتر کرده است. در عین حال، شهروندان عادی این کشورها را با کاهش سطح استانداردهای زندگی و افزایش سرکوب دولتی مواجه کرده و همزمان منابع محدود را در اختیار طبقه حاکم قرار داده است. ما این تجربه را بارها و بارها در مکان‌های دور و نزدیک از ونزوئلا گرفته تا ایران، کوبا، سوریه و کره‌شمالی مشاهده کرده‌ایم.
کره‌شمالی نمونه غمباری از تجربه تحریم‌ها است. از زمانی که کره شمالی تولید و آزمایش تسلیحات هسته‌ای را آغاز کرده (پس از خروج دولت جرج دبلیوبوش از توافق منع اشاعه موسوم به چارچوب توافق‌شده در سال 2002) این کشور با موجی از تحریم‌های فزاینده‌ای منزوی شده است. به‌گفته منابع آگاه، شاید شرایط مانند قحطی دهه 1990 که به کشته شدن دو میلیون نفر منجر شد، نباشد، اما این کشور از ناامنی غذایی جدی رنج می‌برد و بسیاری از مردم کره شمالی تنها یک وعده غذایی در روز می‌خورند.
ایران نمونه دیگری از شکست سیاست تحریم‌ها است. شاید تحریم‌های چندجانبه پیش از برنامه جامع اقدام مشترک 2015 (موسوم به برجام) در تشویق ایران به مذاکرات هسته‌ای موثر بوده باشد، اما زمانی که دولت ترامپ به‌طور یک‌جانبه از برجام خارج شد، درحالی‌که ایران به آن پایبند بود، تاثیر تحریم‌ها از بین رفت. ایران به جای مذاکره برای یک توافق بهتر، برنامه هسته‌ای خود را تا حدی پیش برده است که بتواند ظرف چند روز مواد شکافت‌پذیر کافی برای تولید سلاح هسته‌ای را داشته باشد. ایران به حمایت از شبه‌نظامیان در عراق و یمن ادامه می‌دهد، از رژیم بشار اسد در سوریه حمایت می‌کند و روابط نزدیکی با حزب‌الله که یک گروه ضدغربی قدرتمند در لبنان است، دارد. ایران همچنین به‌رغم محدودیت‌های تجاری طولانی‌مدت آمریکا و تحریم‌های چندجانبه تجارت تسلیحات و اقلام دومنظوره، موشک‌ها و پهپادهای پیشرفته‌تری تولید کرده است. ایران به حوثی‌های یمن کمک می‌کند و هم‌اکنون پهپادهایش را در اختیار روسیه هم قرار داده است. وضعیت سیاسی داخلی ایران هم تحت تاثیر تحریم‌ها بدتر شده است. خروج از برجام، اعتبار سیاسی کسانی که در داخل از توافق حمایت می‌کردند را از بین برد و به روی کار آمدن یک دولت یکپارچه راست‌گرا کمک کرد. دولتی که معتقد به تقویت قوانینی علیه زنان بود. اعتراضات گسترده‌ای که پس از مرگ مهسا امینی آغاز شد، منجر به تحریم‌های جدید حقوق بشری علیه ایران شد. با این اوصاف، مذاکرات احیای برجام، که قرار بود به کاهش تحریم‌های بانکی و نفتی ایران منتهی شود، رو به نابودی است.
اگرچه فساد و سوءمدیریت هم در ایران مقصر این وضعیت است، اما تحریم‌ها نقش مهمی در افول اقتصادی کشور داشته‌اند. مردم ایران با کاهش ارزش پول، افزایش تورم و کاهش تجارت و سرمایه‌گذاری خارجی، به‌طور فزاینده‌ای فقیر شده‌اند. بیش از یک‌سوم جمعیت بیش از 80 میلیون نفری ایران، در یک دهه گذشته با معیارهای خود دولت، به زیر خط فقر سقوط کرده‌اند. با این حال، لغو تحریم‌ها اکنون غوغا به پا می‌کند، چراکه منابع بیشتری را در اختیار دولت قرار می‌دهد. پیوند بین تحریم‌ها و تغییر رژیم‌ها ضعیف است و به نظر می‌رسد تحریم‌ها اغلب نه‌تنها بدترین حکومت‌ها را سرنگون نکرده، بلکه طول عمرآنها را بیشتر می‌کند. پس چرا تحریم‌ها همچنان ادامه دارد؟ آیا این سیاست فضیلت است؟ آیا جایگزینی برای جنگ است؟ آیا برای مصرف داخلی است؟ یا همه موارد بالا؟

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی